موهبت الهيِ نصيب حرّ
دستمالی که شاه اسماعیل از سر حُر بن یزید باز کرد.
🔹در كتاب «تنقيحالمَقال» مامَقاني نقل ميكند از حائري از سيّد نعمةالله جزائري در كتاب «أنوار نعمانيّه» كه او ميگويد:
🔹جماعتي از مردمان معتمد و موثّق براي من نقل كردند كه چون شاه إسماعيل بغداد را به تصرّف خود درآورد، براي زيارت قبر حضرت سيّدالشهداء عليهالسّلام به كربلا آمد و چون از بعضي از مردم شنيده بود كه به حرّبن يزيد رياحي طعن ميزنند، به سمت قبر حرّ آمد و دستور داد قبر حرّ را نبش كنند.
چون قبر حرّ را نبش كردند، ديدند كه به همان هيئت و كيفيّتي كه كشته شده است خوابيده است، و بر سر او دستمالي ديدند كه با آن سر حرّ بسته شده بود.
شاه اسماعيل در كتب تاريخي خوانده بود كه در واقعه كربلا كه سر حرّ مورد اصابت قرار گرفت و حضرت سيدالشهدا عليهالسلام دستمال خود را بر سر حرّ بستند و حرّ با همان دستمال دفن شده است، براي باز كردن و برداشتن دستمال تصميم گرفت.
چون آن دستمال را باز كردند خون از سر حرّ جاري شد بطوريكه از آن خون، قبر پُر شد و چون دستمال را بستند خون باز ايستاد و چون دوباره باز كردند خون جاري شد.
و هر چه كردند كه بتوانند آن خون را به غير از همان دستمال بند بياورند و از جريانش جلوگيري كنند ميسّر نشد.
و از اينجا دانستند كه اين قضيّه، موهبت الهي است كه نصيب حرّ شده است. شاه إسمعيل دستور داد قبّهاي بر مزار او بنا كردند و خادمي را بر آن گماشت تا آن بقعه را خدمت کنند.
ثبت دیدگاه