ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ…
01 اردیبهشت 1403 - 21:57
شناسه : 69766
5

ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ… در منزل دوستی که پسرش، دانش‌آموز ابتدایی و داشت تکالیف درسی‌اش را انجام می‌داد بودم. زنگ منزل را زدند و پدربزرگ خانواده از راه رسید. پدربزرگ با لبخند، یک جعبه مدادرنگی به نوه‌اش داد و گفت: این هم جایزۀ نمرۀ بیست نقاشی‌ات. *پسر ده ساله، جعبۀ مدادرنگی را گرفت و […]

پ
پ

ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ…

zendegi-3

در منزل دوستی که پسرش، دانش‌آموز ابتدایی و داشت تکالیف درسی‌اش را انجام می‌داد بودم.

زنگ منزل را زدند و پدربزرگ خانواده از راه رسید.

پدربزرگ با لبخند، یک جعبه مدادرنگی به نوه‌اش داد و گفت: این هم جایزۀ نمرۀ بیست نقاشی‌ات.

*پسر ده ساله، جعبۀ مدادرنگی را گرفت و تشکر کرد

و چند لحظه بعد گفت:

بابابزرگ

باز هم که از این جنس‌های ارزون قیمت خریدی

الان مدادرنگی‌های خارجی هست که ده برابر این کیفیت داره.

*مادر بچه گفت:

می‌بینید آقاجون؟

بچه‌های این دوره و زمونه، خیلی باهوش هستند.

اصلا نمی‌شه گولشون‌زد و سرشون کلاه گذاشت.

*پدربزرگ چیزی نگفت.

برایشان توضیح دادم که این رفتار پسربچه نشانۀ هوشمندی نیست،

همان‌طور که هدیۀ پدربزرگ برای گول زدن نوه‌اش نیست.

*و این داستان را برایشان تعریف کردم:

آن زمان که من دانش‌آموز ابتدایی بودم،

خانم‌بزرگ گاهی به دیدن‌مان می‌آمد و به بچه‌های فامیل هدیه می‌داد،

بیشتر وقت‌ها هدیه‌اش، تکه‌های کوچک قند بود.

*بار اول که به من تکه قندی داد*

 یواشکی به پدرم گفتم: این تکه قند کوچک که هدیه نیست.

پدرم اخم کرد و گفت: خانم بزرگ، شما را دوست دارد.

هر چه برایتان بیاورد هدیه است،

وقتی خانم بزرگ رفت،

پدر برایم توضیح داد که در روزگار کودکی او، قند خیلی کمیاب و گران بوده و بچه‌ها آرزو می‌کردند که بتوانند یک تکه کوچک قند داشته باشند.

 خانم بزرگ هنوز هم خیال می‌کند که قند، چیز خیلی مهمی است.

*بعد گفت: ببین پسرم

قنددان خانه پر از قند است،

 اما این تکه قند که مادرجان

داده با آنها فرق دارد،

چون نشانۀ مهربانی و علاقۀ او به شماست.

این تکه قند معنا دارد،

آن قندهای توی قنددان فقط شیرین هستند

اما مهربان نیستند.

*وقتی کسی به ما هدیه می‌دهد،

منظورش این نیست که ما نمی‌توانیم مانند آن هدیه را بخریم،

منظورش، کمک کردن به ما هم نیست.

او می‌خواهد علاقه‌اش را به ما نشان بدهد

می‌خواهد بگوید که ما را دوست دارد

و این، خیلی با ارزش است.

 این، چیزی است که در هیچ بازاری نیست

و در هیچ مغازه‌ای آن را نمی‌فروشند.

چهل سال از آن دوران گذشته است و من هر وقت به یاد خانم بزرگ و تکه قندهای مهربانش می‌افتم،

دهانم شیرین می‌شود،

کامم شیرین می‌شود،

جانم شیرین می‌شود …)

*ﻫﻤﻪ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ “ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ” ﺷﻮﻧﺪ؛

ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ، ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ.

*ﻫﻤﻪ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ “ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ” ﻧﻤﯽﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ.

*ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ…

ا.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.