معرفی کتاب فلسطین از منظر مقام معظم رهبری به قلم سعید صلحمیرزایی
کتاب «فلسطین» از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی توسط دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای با مقدمهی دکتر علیاکبر ولایتی منتشر شده است.
دکتر علیاکبر ولایتی، در مقدمهای که بر کتاب فلسطین از منظر مقام معظم رهبری نوشته، مسئله فلسطین را از منظر تاریخی و سیاسی مورد بررسی قرار داده است.
در این کتاب علاوه بر انتشار بیانات رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعهی تهران در تاریخ ۱۳۵۹/۵/۱۷ (دومین برگزاری روز قدس انقلاب اسلامی) در ۸ بخش شامل «کلیات»، «شکستها و پیروزیها»، «مسئولیتها»، «جنایات»، «راهحلها»، «قهرمانان»، «روشنگری» و «آیندهی روشن» به مرور بیانات حضرت آیتالله خامنهای پیرامون مسئلهی فلسطین پرداخته است.
رهبر معظم انقلاب، از این روز با تعابیری چون «روز تجمّع آرمانهای مسلمانان جهان در یک کلمه و یک جمله»، «روز اسلام»، «روز انسانیت» و «روز انقلاب و امام ما» یاد کردهاند.
ایشان پس از برشمردن امتیاز روز قدس بر ایّامالله دیگر، مسئله فلسطین را مهمترین و اصولیترین مسائل انقلاب و مسئلهای انسانی و نه صرفاً عربی یا اسلامی، محسوب کردهاند.
آینده فلسطین، وعده الهی بر شکست دوباره بنیاسرائیل، جنایات بیسابقه صهیونیستها در دنیا، تفرقهافکنی غده سرطانی اسرائیل در میان دولتهای مسلمان، جدا بودن حساب صهیونیسم و یهود، وجوب شرعی کمک به فلسطین، کوتاهی دولتهای مسلمان در مسئله فلسطین و… بخشی از موضوعاتی است که در این بخش از سوی رهبر انقلاب بررسی و تحلیل شدهاند.
_ رهبر انقلاب در بخشی از بیانات خود فرمودهاند:
«دولت بی اصل و نسب؛ دولت جعلی؛ ملتِ دروغی. از اطراف دنیا آدمهای شریر را گرد آوردند و ملغمهای به اسم «اسرائیل» درست کردند! این ملّت است؟! هر جا یهودیهای شریر و خبیثی بودند، در آنجا جمع شدند. در اغلب کشورها، یهودیها هستند و زندگی میکنند -در کشور ما هم هستند که زندگیشان را میکنند- کاری به کار کسی ندارند، کسی هم به آنها کاری ندارد.
کشورشان است و در آن زندگی میکنند. آنهایی که به سرزمینهای اشغالی رفتند، خبیثها، شریرها، طمّاعها، دزدها و آدمکشها بودند که از همه جای دنیا جمع شدند. این شد یک ملّت؟! ملت و دولتی که اینطور به وجود آمده است و اسم خودش را اسرائیل گذاشته، غیر از راهِ ترور، راهی ندارد؛ حرف حسابی ندارد. آن وقت، چنین موجوداتی با این دنائت و پستی و پلیدی، میخواهند دولت و ملتِ نورانی و سربلند و عزیزی مثل ایران را در افکارِ عمومىِ جهان متّهم کنند. خودِ آنها از همه متّهمتر، مجرمتر و روسیاهترند.»
_ دکتر علیاکبر ولایتی در ابتدای مقدمهی این کتاب مینویسد:
«معروف است؛ پیش از جنگ اوّل جهانی و در زمان سلطان عبدالحمید عثمانی گروهی از متنفّذین یهودی به او پیشنهاد میکنند که سرزمین فلسطین را جهت اسکان یهودیان عالم به آنها بفروشد!
جوابی که وی به آنها داد نشاندهندهی تهمانده غیرت اسلامی در یک سلطان مستبد عثمانی است.
وی میگوید:
«ما تاکنون نشنیدهایم که یک آدم زنده (ولو محتضر) را کالبدشکافی کنند.» بعد از ناکامی عثمانی در فتح وین سقوط تدریجی این امپراطوری شروع شد.
_ دکتر علیاکبر ولایتی در ادامهی این مقدمهی تاریخی ـ تحلیلی، نقش علمای شیعه در مورد کشور فلسطین را مورد بررسی قرار داده و نوشته است:
«مسئلهی اشغال فلسطین بازتابهای متعدّد و گستردهای را در سراسر جهان به دنبال داشت.
یکی از واکنشهای مهم در قبال این رویداد، برخوردی بوده که از جانب روحانیت شیعه صورت پذیرفت و بدون هیچ تغییری، در طول هفتاد سال گذشته ادامه یافته است.
علّامه مطهری دلیل این خصیصهی روحانیت شیعه را چنین برمیشمارد:
روحانیت شیعه در ذات خود یک نهاد مستقل است. از نظر روحی به خدا متکی بوده و از نظر اجتماعی به قدرت مردم و لهذا در طول تاریخ به صورت یک قدرت رقیب در مقابل زورمندان ظاهر شده است.
حال با توجه به این ویژگی باید بدانیم که این طبقه از اندیشمندان مسلمان، اصولاً با مسائلی چون موضوع فلسطین و نفوذ صهیونیستها چه برخوردی را مینمودند و مقابله با آن را به چه قسمی لازم میشمردند.»
ثبت دیدگاه