شهید بهنام محمدی‌راد از خرمشهر
28 مهر 1402 - 13:59
شناسه : 65297
7

شهید بهنام محمدی‌راد از خرمشهر هم‌کلاسی آسمانی شهدای دانش‌آموز کشور: تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۱۱/۱۲ محل تولد: خرمشهر تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۰۷/۲۸ محل شهادت: خرمشهر * بزرگ‌مرد کوچک شهیدبهنام محمدی راد، نوجوانی که نیروهای بعثی عراق را شگفت زده کرد؛ ‍  جالبه نه…؟! نزدیک سوم خرداد که می‌شویم خیلی‌هامون یاد محمدی‌ها و جهان‌آراها و فهمیده‌های خرمشهر و عملیاتش […]

پ
پ

شهید بهنام محمدی‌راد از خرمشهر

IMG_20231020_130150_483k0ez4ql

هم‌کلاسی آسمانی شهدای دانش‌آموز کشور:

تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۱۱/۱۲

محل تولد: خرمشهر

تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۰۷/۲۸

محل شهادت: خرمشهر

* بزرگ‌مرد کوچک شهیدبهنام محمدی راد، نوجوانی که نیروهای بعثی عراق را شگفت زده کرد؛

‍  جالبه نه…؟! نزدیک سوم خرداد که می‌شویم خیلی‌هامون یاد محمدی‌ها و جهان‌آراها و فهمیده‌های خرمشهر و عملیاتش می‌افتیم !!!

بهنام محمدی، نوجوان ۱۳ساله‌ای که از فرط کوچکی جثه، اسلحه ژ-۳ اش روی زمین کشیده می‌شد، با گشت زدن در محله‌ها، نیروهای رزمنده را از نقاط نفوذ دشمن مطلع می‌ساخت، او روزهای آخر مقاومت خرمشهر با اصابت ترکشی به قلب کوچک‌اش به شهادت رسید…!!!

همیشه دوستت دارم ای شهید

┄┅═══••✾••═══┅┄

بهنام محمدی، در تاریخ ۱۲ بهمن سال ۱۳۴۵ در منزل پدربزرگش در خرمشهر به‌ دنیا آمد. ریزه بود و استخوانی اما فرز، چابک، بازیگوش و سرزبان‌دار. شهریور۱۳۵۹، شایعه حمله عراقی‌ها به خرمشهر قوت گرفته بود. خیلی‌ها داشتند شهر را ترک می‌کردند. کسی باور نمی‌کرد که خرمشهر به دست عراقی‌ها بیفتد اما جنگ واقعاً شروع شده بود. بهنام که فقط ۱۳سال سن داشت، تصمیم گرفت در خرمشهر بماند. او مردانه ایستاد. هم می‌جنگید، هم به مردم کمک می‌کرد. بمباران که می‌شد می‌دوید و به مجروحین می‌رسید. او با همان جسم کوچک اما روح بزرگ و دل دریایی‌اش به قلب دشمن می‌زد و با وجود مخالفت فرماندهان، خود را به صف اول نبرد می‌رساند تا از شهر و دیار خود دفاع کند. بهنام چندین بار نیز به اسارت دشمن درآمد اما هر بار با توسل به شیوه‌ای از دست آنان می‌گریخت.

بهنام محمدی با بهره‌گیری از توان و جسارت خود توانست اطلاعات ارزشمندی از موقعیت دشمن را به دست آورده و در اختیار فرماندهان جنگ قرار دهد. عراقی‌ها که فکر نمی‌کردند این نوجوان۱۳ساله قصد شناسایی مواضع، تجهیزات و نفرات آن‌ها را دارد، رهایش می‌کردند.

این شیربچه شجاع و پرتلاش بختیاری در رساندن مهمات به رزمندگان اسلام، بسیار تلاش می‌کرد. گاه آنقدر نارنجک و فشنگ به بند حمایل خود آویزان می‌کرد که به سختی می‌توانست راه برود. علاقه عجیبی به امام خمینی(ره) داشت. او اینگونه سفارش کرده بود: از بچه‌ها می‌خواهم که نگذارند امام تنها بماند و خدای ناکرده احساس تنهایی بکند. بهنام محمدی نوجوان ۱۳ ساله‌ای بود که در تمام روزهای مقاومت از ۳۱ شهریور تا ۲۸ مهر ۵۹ در خرمشهر ماند.

┄┅═══••✾••═══┅┄

IMG_20231020_131219_161

نوجوان ۱۳ ساله‌ای ڪه به منظور مقابله با دشمن و ضربه زدن به آن‌ها، به شناسایی و عمق مواضع بعثی‌ها می‌رفت و غنائم و اطلاعات مهمی را با خود می‌آورد.

بهنام چندبار که گیر بعثی‌ها افتاده بود، برای این که عراقی‌ها را فریب بدهد گریه می‌کرد و می‌گفت: دنبال مامانم می‌گردم، گمش کردم، بعثی‌ها هم که فکر نمی‌کردند این بچه ۱۳ساله چه ماموریتی داره، رهایش می‌کردند.
یکبار رفته بود شناسایی، بعثی‌ها گیرش انداختند و چندتا سیلی بهش زدند، جای دست سنگین افسر بعثی روی صورت بهنام مونده بود؛ وقتی برگشت، دستش را روی سرخی صورتش گرفته بود، هیچ چیز نمی‌گفت، فقط به رزمندگان اشاره کرد که دشمن کجا مستقر است و بچه‌ها راه می‌افتادند.

آخرین بار که او را دیدم یک اسلحه به غنیمت گرفته بود و با همان یک اسلحه، هفت بعثی را اسیر گرفته و عقب آورده بود.

┄┅═══••✾••═══┅┄

شجاعت بهنام محمدی در تعویض پرچم‌ها:

یکی از دوستانش درباره خاطرات شهید بهنام محمدی می‌گوید: «یک روز از یک ساختمان بلند در خرمشهر بالا رفت. پرچم عراق را که دید، خودش را بصورت نامحسوس به ساختمان رساند و پرچم عراق را پایین آورد و بجایش پرچم ایران را بر افراشت. این حرکت او باعث تقویت روحیه بچه‌ها شد. جالب اینجاست که عراقی‌ها تا ۱۸ آبان اصلاً متوجه این قضیه نشدند!

او بعد از تعویض کردن پرچم‌ها، نزد دوستانش رفت و دوستانش دیدند که دستان بهنام بخاطر پایین کشیدن پرچم عراق زخمی شده است. گروهبان مقدم، از کوله‌پشتی خود، باندی را بیرون آورد تا دستش را پانسمان کند. اما بهنام قبول نکرد و همچنان می‌دوید و گروهبان مقدم هم دنبال او می‌دوید. او می‌گفت این باند را بگذار برای آن‌هایی که تیر خورده‌اند. او، یک مشت خاک از زمین برداشت و روی دست زخمی‌اش ریخت و رفت».

┄┅═══••✾••═══┅┄

20231020_135828

شهادت بهنام محمدی

با تشدید جنگ و تنگ‌تر شدن حلقه محاصره خرمشهر، خمپاره‌ها امان شهر را بریده بودند. درگیری در خیابان آرش شدت گرفته بود. مثل همیشه، بهنام سر رسید. ناراحتی بچه‌ها تأثیری در ارادهٔ او نداشت، او کار خودش را می‌کرد. کنار مدرسه امیر معزی (شهید آلبو غبیش)، اوضاع خیلی سخت شده بود. ناگهان بچه‌ها متوجه شدند که بهنام، گوشه‌ای افتاده است و از سر و سینه‌اش خون می‌جوشید. پیراهن آبی و چهارخانه بهنام، غرق خون شده بود و چند روز قبل از سقوط خرمشهر، این شیربچه دلاور خوزستانی بالاخره در ۱۳۵۹/۰۷/۲۸ پر کشید.

این کبوتر خونین‌بال در قطعه شهدای کلگه شهرستان مسجدسلیمان، شهر آبا و اجدادش مدفون است. در سال ۱۳۸۹، طی یک مراسم باشکوه و با شرکت مسئولان و مدیران استان خوزستان و هزاران‌نفر از اهالی شریف شهرستان مسجد سلیمان، مزار مطهر این شهید بزرگ به قطعه شهدای گمنام در ورودی شهر مسجد سلیمان انتقال یافت.

بهنام محمدی به قول تمام بچه‌های خرمشهر، باعث دلگرمی رزمنده‌ها بود. این‌ که نوجوانی در آن سن و سال و با آن قد و قواره کوچک در شهری که بیشتر از این‌ که بوی زندگی بدهد، بوی مرگ و خون می‌داد، مانده بود، شاید امروز برای من و تو باور‌پذیر نباشد.

با خودم فکر می‌کنم چه می‌شود نوجوانی که تا قبل از ۳۱ شهریور در کوچه با هم‌سن و سال‌های خود بازی می‌کرد و آماده شروع سال تحصیلی جدید می‌شد بعد از ۲ الی ۳ هفته به مدافعی تبدیل می‌شود که بعد از رفتنش، همه مدافعان بی‌تابند. بهنام محمدی، نمونه و تصویری کامل از حماسه آفرینی رزمندگان اسلام است که به خلق تفکر و فرهنگی غنی منجر شد و می‌توان از آن به عنوان «فرهنگ مقاومت و پایداری» یا «فرهنگ ایثار و شهادت» نام برد.

┄┅═══••✾••═══┅┄

قسمتی از وصیتنامه شهید ۱۳ساله خرمشهری، بهنام محمدی:

“بسم الله الرحمن الرحیم”

* من نمی‌د‌انم چه بگویم!!
من و دوستانم در خرمشهر می‌جنگیم به ما خیانت می‌شود.

* من می‌خواهم وصیت کنم، هرلحظه در انتظار شهادت هستم.

* پیام من به پدر و مادرها این است که بچه‌های خود را لوس و ننر بار نیاورید. از بچه‌ها می‌خواهم امام را تنها نگذارند و خدا را فراموش نکنند، به خدا توکل کنند.
پدر و مادرها، فرزندان خود را اهل مبارزه و جهاد در راه خدا بار بیاورید.

شادی روحش صلوات…

ا.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.