حضرت حبیب بن مظاهر
10 شهریور 1402 - 12:41
شناسه : 63606
4

حضرت حبیب بن مظاهر داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ و چه شدکه به او مقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه‌السلام دادند؟ زمانی که امام حسین علیه‌السلام، کودکی خردسال بود، حبیب جوانی بیست ساله بود. او علاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری‌که هرجا امام حسین می‌رفت، این عشق و علاقه، او را […]

پ
پ

حضرت حبیب بن مظاهر

1200851

داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ و چه شدکه به او مقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه‌السلام دادند؟

زمانی که امام حسین علیه‌السلام، کودکی خردسال بود، حبیب جوانی بیست ساله بود.
او علاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری‌که هرجا امام حسین می‌رفت، این عشق و علاقه، او را به دنبال محبوب خود می‌کشید.
پدر حبیب که متوجه حال پسر شد،
از او پرسید که چه شده که لحظه‌ای از حسین جدا نمی‌شوی؟ حبیب فرمود: پدر جان من شدیدا به حسین علاقه دارم و این عشق و علاقه، مرا تا جایی می‌کشاند که در عشق خود فنا می‌شوم.
مظاهر پدر حبیب رو به پسر کرد و گفت حبیب جان آیا آرزویی داری؟ حبیب فرمود: بله پدرجان.

چیست؟

حبیب عرض کرد اینکه حسین، مهمان ما شود.
پدر، موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه‌السلام را با مولای خود علی علیه‌السلام در میان گذاشت و از ایشان دعوت کرد که روزی مهمان آنها شوند. امام علی علیه‌السلام، مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد.
روز مهمانی فرا رسید. حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین آرام و قرار نداشت بر بالای بام خانه رفت و از دور آمدن حسین را به نظاره نشست. سرانجام لحظه دیدار سر رسید.
از دور، حسنین را به همراه پدر دید درحالی که سراسیمه از بالای پشت بام پایین می‌آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد.
پدر، خود را به او رساند ولی حبیب، جان در بدن نداشت. پدر حبیب که نمی‌خواست مولایش را ناراحت ببیند، بدن حبیب را در گوشه‌ای از منزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت.
امام علی علیه‌السلام از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد،
فرمود مظاهر با علاقه‌ای که از حبیب نسبت به حسین دیدم در تعجبم که چرا او را نمی‌بینم؟!
پدر عذرخواهی نمود، گفت او مشغول کاری است.
امام دوباره سراغ حبیب را گرفت و حال او را جویا شد.
اما این بار هم پدر حبیب همان جواب را داد
امام اصرار کرد که حبیب را صدا بزنند. در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد.
امام فرمود بدن حبیب را برای من بیاورید.

بدن بی‌جان حبیب را مقابل امام گذاشتند. تا چشم امام به بدن حبیب افتاد، اشک‌هایش سرازیر شد رو به حسین کرد و فرمود: پسرم، این جوان به خاطر عشقی که به شما داشت جان داد،
حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می‌دهی؟ اشک‌های نازنین حسین جاری شد، دست‌های مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین و محبت حسین، حبیب را بار دیگر زنده کند.
در این هنگام دعای حسین مستجاب شد و حبیب دوباره زنده شد.
امام علی علیه‌السلام رو به حبیب کرد و گفت ای حبیب به خاطر عشقی که به حسین داری، خداوند به شما کرامت نمود و این مقام رفیع را به شما داد که هرکس، پسرم حسین را زیارت کند، نام او را در دفتر زائران حسین ثبت خواهی کرد.
به همین جهت در زیارت حبیب، این چنین گفته شده،
سلام بر کسی‌که دو بار زنده شد و دو بار از دنیا رفت.
(ای حبیب تو را به عشق حسین قسم می‌دهم که نام ما را را در دفتر زائران حسین ثبت کن.)

منابع:
دانشنامه امام حسین(ع) نوشته آیت الله محمدی ری شهری
منتخب طریحی
مقتل خوارزمی

ا.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.