معرفی کتاب زینت دوش نبی به قلم محمود سوری
26 مرداد 1402 - 12:36
شناسه : 63161
5

معرفی کتاب زینت دوش نبی به قلم محمود سوری این کتاب شامل داستانک‌هایی از زندگی امام حسین علیه السلام به روایت اهل سنت می‌باشد. کتاب زینت دوش نبی ، 120 داستان از زندگی و زمانه امام حسین علیه السلام است. محمود سوری؛ نویسنده کتاب، تمامی این قصه‌ها را با استناد از منابع روایی اهل‌سنت نگاشته […]

پ
پ

معرفی کتاب زینت دوش نبی به قلم محمود سوری

این کتاب شامل داستانک‌هایی از زندگی امام حسین علیه السلام به روایت اهل سنت می‌باشد.

کتاب زینت دوش نبی ، 120 داستان از زندگی و زمانه امام حسین علیه السلام است.

IMG_20230817_110633_553

محمود سوری؛ نویسنده کتاب، تمامی این قصه‌ها را با استناد از منابع روایی اهل‌سنت نگاشته است.

او بیان کرده در کودکی، دو داستان از امام حسین علیه السلام را در کتابی خوانده که نویسنده‌اش سنی مذهب بوده و همین مساله باعث شده در جستجوی نام اباعبدالله به سراغ دیگر آثار برادران اهل تسنن برود.

حاصل این پژوهش، روایت‌ها و حکایت‌های جذابی بوده که هر کدام به نحوی مربوط به ایشان بودند.

48d3ea8995a559c75eac353f3bcfc68b

■ بخش نخست کتاب با عنوان «سبزترین حیات»، سه فصل دارد:

_ عنوان فصل اول «فرزند مهر و ماه» است برگرفته از سخن ابا عبدالله که در شعری منسوب به ایشان، پدر ارجمندش را «خورشید» و مادر گرامی‌اش را «ماه» خواند و فرمود: «وابی شَمْسُ وَ امَى قَمَر».

این فصل به داستان تولد و دوران کودکی امام حسین پرداخته است.

 

_ فصل دوم با عنوان «آن اسوه‌ی عاشقان سرمست» به داستان‌هایی از سلوک معنوی و گفته‌های ارزشمند سید الشهداء نظر دارد.

 

_ فصل سوم با عنوان «دست خدا در آستین» به سیره‌ی رفتاری و اجتماعی امام حسین علیه السلام در برخورد با مردمان روزگار خویش و کرامت‌های آن اسوه‌ی همیشه‌ی تاریخ پرداخته است که خود در سخنی گران‌مایه فرمود: «لکُمْ فِی أسوة: من براى شما سرمشقم.»

 

■بخش دوم با عنوان «سرخ ترین شهادت» سه فصل دارد:

_ فصل اول با عنوان «غروب خورشید»؛ ابتدا به پیش بینی شهادت فرزند پیامبر اکرم ﷺ و یاران شهیدش از سال‌های قبل پرداخته و بعد ماجرای روزهای منتهی به حماسه‌ی عاشورا را بررسی کرده است و با شهادت سید الشهداء پایان می‌یابد.

 

_ عنوان فصل دوم «قصه ی ما به سر رسید» است که به بازتاب شهادت شهدای سرزمین کربلا و داستان‌های شگفت سر مبارک آن حضرت اشاره دارد.

 

_ فصل پایانی کتاب هم با عنوان «فرجام قاتلان»؛ به سرانجام بدعهدان و ستمگرانی پرداخته است که پسر فاطمه را به مسلخ عشق بُردند.

c5d14f85e75336c75611b65ce4ada200

_ در ادامه برش‌هایی از این کتاب را می‌خوانید:

یکی از دربان‌ها با دیدن من، فریاد زد: فرستاده جناب قیصر روم وارد می شود. وارد شدم.

تالار کاخ یزید را آذین بسته بودند و باشکوه‌تر از قبل می‌نمود.

خود یزید هم، لباسی قرمز به تن کرده بود و جام شراب به دست، دعوتم کرد تا کنارش بر تخت سلطنت بنشینم و گفت: – بیا که خوش وقتی آمدی. من شادم و می خواهم در شادی‌ام شریک شوی. رفتم و بر تخت نشستم.

در آن حال، سری را در تشتی آوردند و جلوی ما گذاشتند.

پرسیدم: این، سر کیست؟…

1401051810455629925862404

_ قسمت‌هایی دیگر از کتاب زینت دوش نبی :

ناگهان نسیمی از پنجره به داخل اتاق وزید و نور چراغ پیه سوز بالای سرمان را کُشت. اتاق در تاریکی فرورفت و تنها نور مهتاب اندکی به آن پیرمرد روشنی می‌داد.

همان طور که از جا بلند می‌شد تا فتیله‌ی چراغ را روشن کند گفت: « مرا ببینید در این سن سالم و سرحال این جا ایستاده‌ام و از محترم حسین به این سو، جز خیر و نیکی برایم پیش نیامده است.»

بعد خواست فتیله‌ی چراغ را روشن کند؛ ناگهان انگشتانش آتشین شد و همچون شمع، شروع به سوختن کرد.

پیرمرد از درد و ترس فریادی زد و بی‌اختیار انگشت را به طرف دهان برد تا آتش را خاموش کند ولی آتش به سر و ریش انبوهش گرفت و صورتش یک پارچه آتش شد.

او که دیگر تاب نداشت، از اتاق بیرون دوید و ما هم پشت سرش.

خودش را به رود انداخت. تا زیر آب بود، آتش روی آب پخش می‌شد و همین که سر و بدنش از آب بیرون می‌آمد تمام تنش شعله‌ور می‌شد.

معجزه‌ی حسین ادامه داشت تا این که پیرمرد به دوزخیان پیوست و بدنش چون تکه‌ای زغال از آب بیرون افتاد.

ف.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.