وصیت‌نامه حضرت خدیجه
12 فروردین 1402 - 21:22
شناسه : 59076
3

وصیت‌نامه حضرت خدیجه بسم الله الرحمن الرحیم وصیت‌نامه حضرت خدیجه که جزء ذوالحقوقی هستند که بی‌نهایت به گردنمان حق دارند و با این حال، ایشان در بین ما غریب هستند و ناشناخته. السلام علیک یا ام‌المومنین یا خدیجه الکبری وصایای خدیجه کبری: زمانی که بیماری او شدت یافت؛ به رسول خدا عرض کرد: «یا رسول […]

پ
پ

وصیت‌نامه حضرت خدیجه

IMG_20230401_125858_200

بسم الله الرحمن الرحیم
وصیت‌نامه حضرت خدیجه که جزء ذوالحقوقی هستند که بی‌نهایت به گردنمان حق دارند و با این حال، ایشان در بین ما غریب هستند و ناشناخته.

السلام علیک یا ام‌المومنین یا خدیجه الکبری
وصایای خدیجه کبری:
زمانی که بیماری او شدت یافت؛ به رسول خدا عرض کرد:
«یا رسول اللّه! اسمع وصایای؛
«أولا، فإنی قاصرة فی حقک، فاعفنی یا رسول اللّه؛
نخست اینکه من در حق شما کوتاهی کردم؛ تقاضا دارم مرا ببخشید».
رسول خدا در پاسخ فرمود: «حاشا و کلا، ما رأیت منک تقصیرا فقد بلغت جهدک و تعبت فی ولدی غایة التعب، و لقد بذلت أموالک و صرفت فی سبیل اللّه مالک؛
هرگز چنین نیست؛ نه تنها من از شما کوچکترین کوتاهی ندیدم؛ بلکه شما تمام تلاشت را کردی و در تربیت و رسیدگی به امور فرزندان، نهایت سختی را به جان خریدی و آنچه از مال دنیا داشتی، همه را در راه خدا صرف کردی».
عرض کرد:
«یا رسول اللّه! الوصیة الثانیة؛ أوصیک بهذه- أشارت إلى فاطمة علیها‌السّلام- فإنها یتیمة غریبة من بعدی فلا یۆذینها أحد من نساء قریش و لا یلطمن خدّها و لا یصحن فی وجهها و لا یرینها مکروها؛
وصیت دوم من این است – در همین حال اشاره کرد به فاطمه سلام الله علیها – این دختر بعد از من یتیم و تنها می‌شود، مراقب باشید کسی از زنان قریش او را اذیت نکند؛ سیلی به صورت او نزند؛ کسی به روی او فریاد نکشد؛ کاری نکنند که او ناراحت شود».
«و أما الوصیة الثالثة، فإنی أقولها لابنتى فاطمة علیها السّلام و هی تقول لک، فإنی مستحیة منک یا رسول اللّه؛
و اما وصیت سوم که من آن را به دخترم فاطمه علیها‌السلام می‌گویم؛ او به شما عرض کند؛ زیرا حیا می‌کنم خودم مستقیما از شما بخواهم».
فقام النبی صلّى اللّه علیه و آله و خرج من الحجرة، فدعت بفاطمة علیها‌السّلام و قالت‌: ‏
در این هنگام رسول خدا برخاست و از اتاق خارج شد. خدیجه کبری، فاطمه زهرا علیهاالسّلام را به نزدیک طلبید و به او چنین گفت:
«یا حبیبتی! و قرة عینی، قولی لأبیک: إن أمی تقول: إنی خائفة من القبر، أرید منک رداءک الذی تلبسه حین نزول الوحی؛ تکفننی فیه؛
عزیز دلم! و ای شادی قلبم! به پدرت بگو مادرم می‌گوید: من از قبر می‌ترسم. درخواست دارم مرا در آن عبایی که هنگام نزول وحی بر تن داشتید کفن کنید».
فاطمه علیهاالسّلام از اتاق خارج شد و پیام مادرش خدیجه را به پدرش رسول خدا رساند. حضرت بلافاصله برخاست و آن عبا را تقدیم فاطمه علیهاالسّلام کرد. وقتی زهرا علیهاالسّلام عبا را آورد، حضرت خدیجه علیهاالسّلام بسیار خوشحال شد.
وقتی حضرت خدیجه علیهاالسّلام رحلت کرد؛ رسول خدا، خود، او را غسل داد و حنوط کرد. وقتی نوبت به کفن رسید، جبرئیل امین نازل شد و عرض کرد:
یا رسول الله! خداوند به شما سلام رسانده و به صورت ویژه مورد تحیت و اکرام قرار می‌دهد و به شما می فرماید:
«إن کفن خدیجة من عندنا، فإنها بذلت مالها فی سبیلنا؛ کفن خدیجه با ماست؛ چرا که ثروتش را در راه ما داد».
سپس جبرئیل، کفنی آورد و گفت:
«یا رسول اللّه! هذا کفن خدیجة و هو من أکفان الجنة، أهداه اللّه إلیها؛

امالی طوسی(ره)، 175؛ الخرائج و الجرائح‏ 2/529؛ الزهراء علیهاالسّلام فی الکتاب و السنة و الأدب 1/100 به نقل از الموسوعة الکبرى عن فاطمة الزهراء سلام الله علیها

ا.یوسفی

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.