شعر طنز و حدیث انتخابات
19 خرداد 1400 - 9:58
شناسه : 5483
4

انتخابات مهم‌ترین و جدی‌ترین اقدام سیاسی ـ اجتماعی در جمهوری اسلامی است. بدون انتخابات مردم‌سالاری که یکی از آرمان‌های تشکیل نظام اسلامی است محقق نمی‌شود. از سوی دیگر، زمان زیادی تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، که مهم‌ترین انتخابات در کشور است، باقی نمانده است. از این رو باید در این زمینه به هر شکل ممکن […]

پ
پ

انتخابات مهم‌ترین و جدی‌ترین اقدام سیاسی ـ اجتماعی در جمهوری اسلامی است. بدون انتخابات مردم‌سالاری که یکی از آرمان‌های تشکیل نظام اسلامی است محقق نمی‌شود. از سوی دیگر، زمان زیادی تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، که مهم‌ترین انتخابات در کشور است، باقی نمانده است. از این رو باید در این زمینه به هر شکل ممکن و با استفاده از شیوه‌های مختلف، مشارکت جدی داشته باشیم و همراه مردم به این مسئولیت سیاسی ـ اجتماعی توجه جدی داشته باشیم و به این نقش‌آفرینی کمک کنیم. این مسئولیت متعلق به همه بوده و یک حرکت ملی برای تامین استقلال و آزادی کشور است. به همین دلیل مشارکت مردم به معنای توجه آنان به تحکیم کشور در شرایط کنونی جهانی است.

رابطه انتخابات با شعر طنز چیست؟  این سوالی مهم و کلیدی است که اصل کتاب هم در همین راستا شکل گرفته است. شعر زبان قابل فهمی است که رابطه متن و انسان را به شکل طبیعی شکل می‌دهد. اما شعر در ژانرهای گوناگون دارای تاثیرات متفاوتی است. غزل اگرچه رابطه درونی شاعر با بیرون واقعی را منعکس می‌کند اما از کانال تخیل بیش از واقع‌گرایی عبور می‌کند و هر چه این تخیل عمیق‌تر، وسیع‌تر و فراگیرتر باشد، اوج بیشتری می‌گیرد.

طنز، برخلاف سایر سبک‌های شعری، رابطه بیشتری با واقعیت دارد.  البته تقسیمات دیگر وجود دارد، آن‌چه در این‌جا آورده می‌شود، برداشت من در این زمینه است. طنز سوگیرانه و انحرافی، طنز برای طنز، طنز متعهد و مسئول. مقصودم از طنز سوگیرانه و انحرافی، طنز ضد اخلاق عمومی، ضد آرمان‌های ملی، ضد دینی و ضد آینده‌نگری مطلوب است. هم‌اکنون طنزهای انحرافی به شکل‌های مختلف علیه مردم، انقلاب، جامعه، آینده کشور، آرمان‌های حقیقی کشور و غیره توسط برخی از افراد درون و بیرون کشور تولید می‌شوند.

طنز برای طنز، طنز معمول است که برای خنداندن و تفریح سروده می‌شود. در این طنز، اگرچه بیان، ناظر به برخی از مسائل واقعی است، اما نوعی از بی‌طرفی بر آن حاکم است. این بی‌طرفی به معنای عدم اظهار گرایش شاعر نیست، بلکه بدون تاکید بر پیروی حتمی از گرایش مطرح شده است. این گونه از شعر طنزآمیز را می‌توان شعر طنز برای طنز نامید. طنز متعهد و مسئول، طنز هدفمند است. این تعهد فقط به معنای تعهد دینی یا انقلابی نیست؛ تعهد در همه زمینه‌ها است. در زمینه‌های آگاهی‌سازی عمومی، اخلاق‌محوری، فرهنگ‌سازی، نقد و انتقاد است و در حقیقت رابطه درونی شاعر با بینامتنی‌های بیرونی و نیز واقع‌گرایی اجتماعی را ترسیم می‌کند.

در این‌جا ما با یک مثلث مهم روبه‌رو هستم که شاعر در مرکز آن قرار دارد و سه ضلع آن رابطه درونی شاعر، رابطه بیرونی شاعر و رابطه اجتماعی شاعر است. رابطه درونی شاعر، برداشت و فهم وی از واقعیت‌های اجتماعی است. رابطه بیرونی شاعر، در رابطه بینامتنی و گفتمانی شاعر با متون و گفتمان‌های دیگر است. و رابطه اجتماعی شاعر، چگونگی فهم وی از گفتمان اجتماعی و خواسته‌های جامعه و شیوه نگاه مردم به مسائل مختلف پیرامونی است. به همین دلیل معتقدم که «طنز متعهد و مسئول»، طنزی است که باید در جامعه ما بیشتر مورد توجه و تاکید قرار گیرد. در این زمینه، متاسفانه کار کمی صورت گرفته است. در حالی‌که طنز متعهد و مسئول می‌تواند از واقع‌گرایی به شکل لطیف، طنزآمیز، فرهنگ‌ساز، انتقادی و هدفمند بهره‌برداری کافی داشته باشد.

واقعیت این است که مشکل اساسی من در این رابطه، همین مطلبی است که فرمودید. به عبارت دیگر، چگونه می‌توان هم شعر طنزآمیز ایجاد کرد و هم به آرمان‌ها، اهداف، اخلاق، رویکردهای مهم سیاسی و اجتماعی و امثالهم پرداخت؟  شاید یکی از دلایل عدم توجه جدی به «طنز متعهد و مسئول» و تولیدات ناکافی آن، همین مساله باشد. البته تلاش زیادی شده است که این حرکت در لبه امن صورت گیرد. یعنی اگر انتقاد یا هجو و امثالهم صورت گیرد، هدفمند و ناظر به افراد یا گروه‌ها خاص به شکل صریح نباشد که در حقیقت کار طنز نیز در بسیاری مواقع عدم صراحت و ایجاد تضاد در بیان بیش از تعیین مصادیق عینی است. آغاز کتاب به عنوان مثال این‌گونه شروع شده است:
«اگر داری تو جائی در خرابات
بیا بشنو حدیث انتخابات

و گر داری تو جرأت همره هوش
نخواهی کرد، شعرم را فراموش

بگویم از برایت، قصه حال
که تا گردی از آن سرحال و خوشحال

زمان انتخابات است، نزدیک
میان خوب و بد، هر مرز، باریک

بدون ترس و لرز، ای دوست، بگزین
تو فردی عاقل و محبوب و بادین

نکن خود را جدا، از مردم اکنون
که گردی سال‌های سال، مغبون

دگر کشور نمی‌تابد، به تحقیق
کسی کو در عمل، خواهان تحمیق

و دشمن گر کند هر گونه تشویق
نرژی را کند، با عشق، تعلیق

اگر چه هسته‌ای، قدرت شماریم
به از مردم، ولی قدرت نداریم»

می‌بینید که تلاش شده است که بدون نوعی از سوگیری و طرح این و آن، هدف تبیین شود که مشارکت در انتخابات که یک حرکت ملی است، از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا علی‌رغم این‌که تاکید می‌شود که انرژی هسته‌ای قدرت است و مهم است، اما مهم‌تر از آن «قدرت مردم» است.

در جای‌جای این کتاب، بحث فرهنگ‌سازی، آگاه‌سازی، توجه به آرمان‌ها، بصیرت در انتخاب و مشارکت جدی برجسته شده است. به عنوان مثال:

«مشورت کن که مشورت خوب است
لیک با آن‌که نیست، نادانا

فکر کن، انتخاب سنگین است
نکند دوش توست لرزانا

انتخابات، راه توفیق است
حامی آن خدای رحمانا

هر که در انتخاب، ناآگاه
می‌شود در مسیر، قربانا

عصرِ حساس انتخابات است
که رسیده به ما، ز دورانا

قدر آن دان، که قدر می دانی
تو در این راه زنده‌ای، جانا

در کتاب رابطه‌ای میان عشق و انتخابات ایجاد شده است. مفاهیم زیادی در این کتاب کوچک وجود دارد که تلاش شده است با مفهوم انتخابات مفصل‌بندی شوند. این مفصل‌بندی‌ها گاهی خیلی واضح و روشن و گاهی نیز در هاله‌ای از ابهام مطرح شده‌اند. عشق یکی از مواردی است که به شکل‌های مختلف با انتخابات مطرح است. در این‌جا بیشتر مقصود «عشق به کشور»، «عشق به جمهوری اسلامی»، «عشق به انقلاب»، «عشق به مردم»، «عشق به پیشرفت و آینده شکوهمند کشور» و امثالهم است. لذا این عشق به دلیل نوع هدفی را که دنبال می‌کند با مهم‌ترین رویکرد سیاسی-اجتماعی کشور که انتخاب است، می‌تواند به شکل عمیق رابطه واقعی داشته باشد.

از سوی دیگر عشق یک احساس درونی است که اگر به عینیت تبدیل نشود، یک امر ذهنی و درونی می‌ماند. عشق به خدا نیز در نوع فهم خدا، عبادت، اطاعت از اوامر و دوری از نواهی است. عشق بین عاشق و معشوق نیز باید تجلی بیرونی داشته باشد. در غیر این صورت، یک امر درونی خواهد ماند که قابل شناسائی نیست. عشق به انتخابات، یعنی عشق به ماندگاری کشور، استقلال کشور، پیشرفت کشور، که اگر به شکل عینی در مشارکت جمعی تجلی پیدا نکند، قابل شناسایی نیست. به چند بیت در این زمینه اشاره می‌کنم تا موضوع روشن‌تر شود:

«عشق یعنی صدای این دل‌ها
در فراسوی دشت و کوهانا

عشق یعنی نَفَس کشیدن‌ها
با گُلِ لاله و گیاهانا

عشق یعنی که همرهم باشی
چه گدایم، همی، چه سلطانا

عشق یعنی که منتظر هستی
بشنوی عشق من به تو مانا

عشق یعنی که کشورم زیبا است
در دل و چشم ماست شادانا

عشق یعنی که در زمان نیاز
مانده‌ای پُرتوان، دلیرانا

عشق یعنی که در صف مردم
می‌روی در کمالِ ایمانا

عشق یعنی که کشورم زنده است
گر چه سگ‌ها همیشه غُرّانا

عشق یعنی که عشق می‌ماند
زنده با انقلاب، جوشانا

عشق یعنی که با سلیمانی
مردم و انقلاب، تابانا

عشق یعنی که نور می‌تابد
کشورم هر کجا چراغانا

عشق یعنی که انتخاب کنی
کاندیدای خوب و مامانا

عشق یعنی که در صف مردم
می‌روی زودتر، شتابانا»

شعر تنها یکی از انواع متونی است که باید در امر انتخابات مطرح شود و در جامعه رواج یابد. شعر کینه‌توز، سوگیرانه و با نقد غیراخلاقی قطعا جامعه را به دوقطبی و چندقطبی می‌کشاند و این مساله به نفع انقلاب و کشور نیست. شعر، مخصوصا شعر طنز، همان‌گونه که گفته شد منعکس‌کننده واقعیت‌های سیاسی-اجتماعی و البته فرهنگی و دینی و غیره، می‌تواند با به‌کارگیری زبان هدفمند، نقش جدی در رابطه با انتخابات داشته باشد. تا کنون نامزدهای انتخابی و حتی شاعران کشور یا به هیچ وجه به این مساله توجه نداشته‌اند یا به شکل خیلی کم مورد توجه آنان بوده است. البته باید گفت که تنها شعر، چه در شکل طنزآمیز و چه در شکل حماسی و احساسی و غیره در این زمینه کفایت نمی‌کند. به‌کارگیری سبک‌های مختلف ارتباطی از کلیپ، صوت، تصویر و غیره می‌تواند تاثیرات خودش را داشته باشد. مهم‌تر از همه آن‌چه گفته شد دو عامل اساسی در انتخابات مهم است: اولی صداقت و دومی بصیرت است. صداقت کاندیداها در طرح مسائل واقعی و بصیرت مردم در انتخاب افراد شایسته است.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.