یک بازرس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، با بیان اینکه پرخاشگری یکی از ابزارهای دفاعی موجودات زنده برای بقاء به شمار میرود، گفت: پرخاشگری افزایش یافته در سطح اجتماعی به عواملی نظیر فقر، شکاف طبقاتی، تبعیض اقشاری و مانند آن برمی گردد، به طوری که بعضا در سطوح حاشیهای شهرها که فقر بیشتر و «ضریب جینی» بالاتر است، حتی نگاه کردن به صورت یک نوجوان یا جوان می تواند منجر به نزاع و بعضا قتل شود.
دکتر علیرضا آقایوسفی، در گفتوگو با علنی به نقل از ایسنا ، درباره چرایی بروز پرخاشگری و ایجاد درگیری و نزاع بر سر کوچکترین مسائل نظیر نگاه کردن به یکدیگر، اظهار کرد: مغز برای زنده نگه داشتن فرد در دو قالب «ستیز» و «گریز» برنامه ریزی شده است. بنابراین، پرخاشگری موهبتی است که به حفظ حریم و قلمروی شخصی منجر می شود. با این وجود، گاهی این پرخاشگری بیشتر از حد «سازگارانه» بروز می کند و ما با بی نظمی اجتماعی و ناامنی مواجه خواهیم شد.
به گفته آقایوسفی، افرادی که در دوران کودکی به خوبی دوست داشته شدن را تجربه نکردهاند و یا شاهد پرخاشگریهای زیادی بودهاند؛ تحریک پذیری بیشتری برای پرخاشگری دارند.
این دانشیار دانشگاه پیام نور، پرخاشگری در سطح فردی را عمدتا ناشی از ناکامیهای متعدد دوران کودکی دانست و تصریح کرد: احساس طرد شدگی در خانواده و یا در بین دوستان، قرار گرفتن در معرض پرخاشگریهای متعدد در دوران کودکی، نادیده گرفته شدن خواستههای افراد در خانواده، مورد تمسخر قرار گرفتن به واسطه ظاهر یا رفتار به صورت مکرر و یا ادراک تبعیضهای مکرر نیز میتواند از جمله دلایل تحریک پذیری افراد برای پرخاشگری باشد. به این معنا که چنین افرادی ممکن است هر حرکت، رفتار و موقعیتی را به عنوان احساس ناایمنی، حمله به تمامیت فردی و «وضعیت آخر» تلقی کرده و بلافاصله از کوره در بروند و خیلی زود هم پشیمان شوند. در واقع «وضعیت آخر» به معنای آخرین کاری است که هر فردی می تواند برای بقاء فردی (جسمی یا روانی) خود انجام دهد و طبیعی است که اگر کسی در وضعیتی قرار گیرد که ناگزیر باشد برای زنده ماندن یا حفظ هویت خویشتن کاری کند، ممکن است هر اقدامی را انجام دهد.
آقایوسفی همچنین این را هم گفت که پرخاشگری نامتعارف می تواند ناشی از ابتلا به برخی اختلالات روانشناختی هم باشد اما به طور کلی عوامل اجتماعی و روانشناختی هر دو در بروز پرخاشگری و در نهایت نزاع دخیل هستند.
این روانشناس با بیان اینکه پرخاشگری خارج از معیارهای عرفی و قانونی، به کاهش اقتدار حاکمیت و احساس ناایمنی در جامعه منجر می شود، توصیه کرد: در این راستا باید حاکمیت، خانواده و یکایک اعضای جامعه نقشهای خود را در کنترل سطح پرخاشگری ایفا کنند. هر یک از ما پیش از ورود به موقعیتی که احتمال می دهیم عصبانی شویم، باید نخست به پیامدهای خشم افسار گسیخته فکر کنیم. حتی احتمالات متفاوت را روی کاغذ بیاوریم و سپس اگر این پیامدهای ناخوشایند را نمی پسندیم، به راه حلهایی برای کنترل خشم فکر کنیم و بعد وارد آن موقعیت شویم. اگر در داخل یک موقعیت احساس کردیم در حال انفجار خشم هستیم، کافی است یک دقیقه کامل چشمها را بسته و به موضوع کاملا متفاوتی فکر کنیم یا از موقعیت خارج شویم.
آقایوسفی با تاکید بر اینکه هر انتقادی حمله به تمامیت ما نیست، ادامه داد: برای پرخاشگری همیشه فرصت هست. اگر احساس می کنیم نمی توانیم خشم خود را کنترل کنیم بهتر است برای آموزش تکنیکهای لازم به روانشناسان مراجعه کنیم تا از پیامدهای ناگوار انفجار خشم در امان باشیم.
وی در پایان سخنان خود تاکید کرد: حاکمیت نیز باید علاوه بر بهبود شرایط اقتصادی، کاهش فقر و نابرابریهای اجتماعی، زمینه را برای استقرار دولت الکترونیک فراهم کند. وجود دولت الکترونیک تا حد زیادی از ترافیک، کم کاری کارکنان دولتی، اعمال نظرات شخصی و ایجاد نارضایتی در سطح جامعه و در نهایت بروز خشم می کاهد.انتهای پیام
ثبت دیدگاه