با روی کار آمدن دولت سیزدهم مذاکرات برجامی وین همچنان مانند قبل ادامه خواهد داشت و به نظر نمی رسد که شاهد رویکردهای دیگری باشیم چرا که اساسا سیاست خارجی ایران با تغییر دولت ها دستخوش تغییر نخواهد شد. علت این امر را می توان در بیانات رهبر معظم انقلاب جستجو کرد که فرمودند سیاست خارجی در کشور توسط دولت ها تعیین نمی شود، بلکه اصول و استراتژی سیاست خارجی در رده های بالای حاکمیت طراحی و تعیین می شود و سپس وزارت امور خارجه ابلاغ و این وزارتخانه به عنوان مجری آن را به مرحله اجرا می گذارد. بر همین مبنا نمی توان انتظار داشت که سیاست خارجی ایران یک شبه تغییر کند البته احتمال تغییرات جزئی در تاکتیک ها وجود دارد اما باید در نظر داشت که این تاکتیکها نیز بر اساس مقدورات کشور مدون میشوند و مشخصا مقدورات کشور نیز در کوتاه مدت تغییر نخواهند کرد.
رئیس جمهور منتخب ایران نیز در اظهارات قبلی خود موافقت با برجام را تایید کردند و می توان انتظار داشت که با توافق اولیه امکان مبادلات بانکی و خرید و فروش نفت و غیره صورت پذیرد. ضمن اینکه با روی کار آمدن دولت جدید می توان انتظار هماهنگی های بیشتری را بین دولت، مجلس و رهبری داشت که همین امر موضوع دوصدایی در کشور را حل خواهد کرد. بر همین اساس تصمیمات و سیاست هایی که به وزارت امور خارجه برای اجرا ابلاغ می شوند بر مبنای تصمیم کلی و جمعی خواهد بود. در چنین شرایطی اگر توافق حاصل شود می توان انتظار داشت که در آینده شاهد گشایش های دیگری نیز باشیم و مذاکراتی فراتر از توافق هسته ای صورت گیرد. همین امر حتی شاید منجر به این شود که ایران به غرب نزدیکتر و تحریمها نیز سریعتر لغو شوند.
البته در این بین فرض دیگری نیز وجود دارد و آن این است که دولت بعد در گام بعد یک روند تند را در دستور کار قرار دهد و عنوان کند تا زمانی که کل تحریمها لغو نشود ایران مذاکره ای نخواهد داشت و متعاقبا به تعهدات هستهای خود نیز عمل نخواهد کرد. با این تفکر باز هم مسیر سیاست خارجی مشخص میشود و از دوگانگی خارج میشود و عواقب آن نیز از نزدیک مشاهده میشود. در این سناریو می توان متصور بود که برجام در حاشیه قرار بگیرد و ایران با تاکید بر استفاده از ظرفیت های داخلی عنوان کند که تعاملات بین المللی خود را از راه دیگری به پیش می برد. در این صورت امکان پرتنش شدن روابط ایران با غرب وجود دارد؛ شاید در همین تصمیم گیری نیز طرفهای غربی به این نتیجه برسند که امتیازهای بیشتری به ایران بدهند و توافق از این مسیر شکل گیرد. این مساله رابطه مستقیمی با تحولات منطقه دارد که یکی از مهمترین آن خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان است. آمریکا همچنین به دنبال تجدید نظر سیاست های خود در عراق بوده و همانطور که شاهد هستیم برای حل بحران یمن نیز در تلاش است. ضمن اینکه خبرهایی مبنی بر خروج سامانه های پاتریوت از خاک عربستان نیز به گوش می رسد و شاید آمریکا به دنبال سیاستی باشد که در آن مواضع کشورهای عربی و اسرائیل نسبت به ایران تعدیل شود.
در مجموع باید دید واکنش آمریکا نسبت به موضع سرسختانه ایران چیست. اگر آنها بخواهند از میزان تنش ها با ایران بکاهند امکان این وجود دارد که از بهانه های خود دست بردارند و بر اساس اصول کلی با ایران مذاکره کرده و ماجرا را خاتمه دهند. با در نظر گرفتن این احتمال این امکان وجود دارد که مواضع ایران، آمریکا و کشورهای غربی را در موضع نرمش قرار دهد که طی آن به این نتیجه برسند که در نهایت باید تنش از بین برود تا خاورمیانه به منطقه امن تری تبدیل شود. وجود چنین شرایطی به حوادث آینده بستگی دارد اما به احتمال زیاد تا پایان سال شاهد تغییرات چندانی در سیاست خارجی نخواهیم بود.
* تحلیلگر مسائل بینالملل
310311
ثبت دیدگاه