تحریمها همچنان به درآمد کشور لطمات سهمگینی میزنند و درآمد ارزی کشور و رشد اقتصادی و تکنولوژیک را دچار اضمحلال میکنند و این نیز بار بزرگی است که همچنان بر زمین مانده و رییسجمهوری آینده باید بردارد.
به گزارش ایسنا، در یادداشتی در روزنامه اطلاعات آمده است: «انتخابات تمام شد. البته در لحظه نگارش این سرمقاله هنوز نمی دانیم انتخابات به دور دوم کشیده میشود یا نه اما این موضوع بهواقع اهمیت چندانی ندارد. چون بالاخره تمام میشود و آن چه بر زمین مانده و باید انجام شود، ارتباطی با نتیجه انتخابات ندارد. کارهای بزرگی است که سالیانی است به تاخیر و تعویق افتاده و بر هم انباشته شده است.
اقتصاد کشور متاسفانه بسیار رنجور و نابسامان است. این نابسامانی اقتصاد که در مقالات پیشین نیز به تفصیل به آن پرداختیم، علاوه بر تاثیرات مخرب و منفی در بخش اقتصاد، به سایر حوزههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی سرایت و سرریز میکند. سادهترین مثال آن آمار بازماندگان از تحصیل است که تابعی از فقیرشدن آحادی از جامعه است.
آفت دیگر بیاعتمادی است. بر اساس نظریههای معتبر، هر نوع بیاعتمادی از جمله بیاعتمادی اقتصادی در فرآیند زمان تبدیل به صُور دیگر بیاعتمادی از جمله بیاعتمادی سیاسی میشود و این از جمله هزینههایی است که رکود تورمی همراه با بیثباتی و بیسامانی اقتصاد برای کشور و جامعه دارد. نماد بیاعتمادی اقتصادی، میل به خروج سرمایه است که تازهترین آماری که هفته پیش دولت ترکیه منتشر کرد، گواه آن است. در اوج تنگنای اقتصادی ایرانیان باز هم در ماه میلادی گذشته دومین خریدار خانه در ترکیه شدهاند. این یعنی گریز سرمایه. همان طور که معضل بازنگشتن ارز حاصل از صادرات بخش خصوصی کماکان باقی است.
تحریمها همچنان به درآمد کشور لطمات سهمگینی میزنند و درآمد ارزی کشور و رشد اقتصادی و تکنولوژیک را دچار اضمحلال میکنند و این نیز بار بزرگی است که همچنان بر زمین مانده و رییسجمهوری آینده باید بردارد.
نظام بانکی کماکان بیمار و آسیبدیده است و انتشار فهرست ابربدهکاران نیز مشکل این نظام بانکی آسیبدیده از رانتهای ایجادشده از مسیر تورم و به هم خوردن سازوکار طبیعی اقتصاد را حل نمیکند. فساد نظام بانکی ناشی از ساختار معیوب تورمی اقتصاد است که تا علت رفع نشود معلول برداشته نخواهد شد.
ساختار جوان جمعیت کشور، رشد منفی سرمایهگذاری، بیتدبیری بسیاری از دولتها و نهایتا تحریمهای بینالمللی و رکود اقتصادی باعث بیکاری گسترده در کشور شده است. نرخ بیکاری جوانان غمگنانه بیش از ۲۵ درصد و نرخ بیکاری زنان دست کم ۳۰ درصد است. این بار بزرگ بر زمین مانده برای دولت بعدی است.
نرخ رشد اقتصادی در برنامههای پنجساله پنجم و ششم برای هر سال ۸ درصد پیشبینی شده بود، طی این ۱۰ سال به طور میانگین نیمدرصد شد؛ یعنی یکشانزدهم آن چه پیشبینی شده بود. فارغ از این که دلایل این اتفاق چیست و چه میزانش به تحریم مربوط است و از عهده دولتها خارج بوده، به هر روی، دنیا منتظر ما نمانده و ما طی این سالها در آن سوی شکاف بزرگی با کشورهای رقیب قرار گرفتهایم.
میزان جذب سرمایه گذاری خارجی عملاً به صفر رسیده و در این سالها، در پی تبعات تحریم و بیثباتی اقتصاد، بخشی از سرمایههای داخلی نیز به خارج کوچ کرده است. در حوزههای فرهنگی و اجتماعی نیز وضع با وضع مطلوب فاصلهای وسیع یافته است. آموزش و پرورش با آن چه در قانون اساسی آمده بود فاصله معناداری یافته است. کودکان بازمانده از تحصیل بهویژه در مناطق محروم و حاشیه شهرها بسیارند و مشاهده عینی آنها هر روز بر سر چهارراههای همه شهرها امکانپذیر است. آموزش عالی نیز کماکان آشفته است و بحران تقلب در علم و مدارک تحصیلی و دانشگاههای خلقالساعه حتی پایش به مناظرات کاندیداها کشیده شد. علم به مثابه کالایی شده است که با پول میشود در خیابان انقلاب خرید. هر وزیری که آمد، وعده سروساماندادن به وضع دانشگاه های مدرکفروش و بازگشت به دوران رویایی دانشگاههای منضبط و نظاممند را داد اما اندکی بعد سرش به سنگ هسته سخت قدرت پشت پرده دانشگاههای رانتآفرین خورد.
وضع آسیبهای اجتماعی را دیگر همه میدانیم. هم بیش از این نباید گفت و هم نمیشود گفت. همین یک قلم کافی است که به گفته دبیر کل جمعیت مبارزه با دخانیات سن استعمال سیگار به ۱۲ سال و به گفته دفتر سلامت وزارت بهداشت سن مصرف مواد مخدر به ۱۵ سال رسیده است.
در حوزههای محیط زیست، تخریب منابع طبیعی و ملی، آب و انرژی نیز کارها و کوههایی بر زمین مانده که دولت بعد باید جابهجا کند. دیگر مجال درنگ و دعوا نیست. فرصتها چون تندباد میگذرند و به قول حافظ بزرگ
کار فلک درنگ ندارد گاهِ شتاب است.»
انتهای پیام
ثبت دیدگاه