به شخص او و تکتک رای دهندگانش احترام میگذارم؛ هرچند به او رای ندادهام و برای این تصمیمم از نگاه اصولگرایانه حجت سیاسی دارم.
نه از یک ماه پیش که دستکم از یک سال قبل، با تحلیل و خبر، رئیسی را پیروز انتخابات ١۴٠٠ میدانستم و آن را بارها نوشته ام. حالا این موفقیت را به او و هوادارانش تبریک میگویم.
از یک نگاه، اداره دولت سیزدهم آسان است. دولت و مجلس و دستگاه قضا و نهادهای قدرتمند اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خارج از دولت، همسو شدهاند و همه چیز روبهراه است. با پذیرش افایتیاف و پایان مذاکرات وین (که در هر دو مورد، خون دلهایش را دیگران خوردهاند) بسیاری از امور روبهراه میشود. رسانههای پرشمار همچون صداوسیما و خبرگزاریهای متعلق به نهادهای حاکمیتی و دولتی جملگی به خط میشوند و کامرانیهای حکمرانی دولت سیزدهم را توی چشم و گوش مردم فرو میکنند.
رئیسی پیش از این گفته است به صورت مستقل به میدان آمده اما تاکنون حتی یک نفر که خارج از مااصولگراها باشد در جرگه نزدیکان او دیده نشده است؛ هرچند او گفته است ترکیب اعضای ستادش با دولتش فرق خواهد کرد، پیشبینی من آن است که جریان اصولگرا، به خصوص طیف مااصولگراها، چنین فرصتی را برای او فراهم نخواهد کرد. اگر رئیسی بتواند از «بیت» خود فاصله بگیرد شاید شانسی برای تحقق دولت مستقل بیابد.
و سخن آخر:
اگر زنده بمانم و در فضای رسانه بتوانم نفس بکشم تا ۴ سال آینده منتقد صریح، بیملاحظه، بیپروا، استوار و البته باانصاف و صادق و دلسوز و برادرانه برای سیدابراهیم رئیسی خواهم بود .
این، عرصهای است برای آزمایش تحمل و حقپذیری او و نیز میدانی برای حقگویی و صراحت من.
موفق باشیم هردومان انشاءالله
۲۷۲۱۵
ثبت دیدگاه