ایسنا/خراسان رضوی عضو هیأت علمی گروه معماری دانشگاه فردوسی مشهد گفت: اگر در چند سال گذشته در مشهد یک خانه نمای رومی داشت، اکنون بیشتر ساختمانها نمای رومی دارند که این موضوع نشاندهنده این است که در حوزه معماری دچار یک واپسگرایی شدیدی هستیم.
حامد کاملینیا در گفتوگو با ایسنا در خصوص ارزیابی عملکرد کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر مشهد اظهار کرد: وقتی از دور مسائل را قضاوت میکنیم و درحوزهها به صورت مستقیم حضور نداریم، برخی از صحبتها غیرمنصفانه جلوه میکند. کسی که مسئولیت اجرایی دارد، درگیر موضوعات و مسائلی است و برای خود برنامههایی دارد. ما از فاصله دور همه چیز را نگاه میکنیم و درگیر و آشنا با برنامههای آنها نیستیم و ممکن است در وهله اول قضاوتهای ما درست نباشد؛ بنابراین برداشتها و قضاوتهای ما براساس چیزی است که میبینیم.
وی افزود: در حوزه شهرسازی و معماری باید محصول را در نتیجه یک اقدام هماهنگ و استراتژیک دید. در یک دوره چهارساله که انتظار داریم تاثیراتی را در حوزه معماری و شهرسازی در مقایسه با شهرهای همتراز مشهد شاهد باشیم، عملا احساس تغییر و حرکت رو به جلو را در حوزه شهرسازی و معماری در هیچ کدام از ابعاد در مشهد نمیبینیم.
کاملینیا بیان کرد: متاسفانه یک استراژیک و کانسپت توسط تصمیمسازهای معماری برای احیاء بافتهای تاریخی، رویکرد پایدار، رسیدگی به ساماندهی بلندمرتبهسازی، ایجاد فضاهای اجتماعی و هوشمندسازی و… وجود نداشته است. در واقع کانسپت و استراتژیکتاثیرگذاری در حوزه معماری و شهرسازی شهر مشهد دیده نمیشود، بهجز در این شورا حتی در شوراهای قبلی نیز تغییری احساس نشد.
دانشیار گروه معماری دانشگاه فردوسی مشهد گفت: ما نه تنها در معماری خطمشی مناسبی نداریم، بلکه شکل معماری در حوزه شهرسازی، حمل و نقل، حمل و نقل سبز و محیط زیست بهتر که نشده، بدتر نیز شده است. اگر در چند سال گذشته یک خانه نمای رومی داشت، اکنون بیشتر ساختمانها نمای رومی دارند که این موضوع نشاندهنده این است که در حوزه معماری دچار یک واپسگرایی شدیدی در شهر مشهد هستیم. چند وقت پیش از کنگره ایتالیا مهمانی داشتیم که استفاده از این نماها برای آنها جالب بود و میگفتند ما در روم و میلان چنین ساختمانهایی نمیسازیم که اکنون در مشهد که مدعی کلانشهر جهان اسلام است، رونق یافته است.
وی اضافه کرد: در حمل و نقل سبز و توجه به معیارهای محیط زیستی در برنامهریزیهای شهری همچنان درحال پسرفت هستیم. در ساخت و سازها هیچ برنامه مشخصی وجود ندارد و در بافتهای قدیمی اطراف حرم همچنان همان رویه نادرست گذشته ادامه دارد.
وی در پاسخ به این سوال که اقدامات شورای پنجم در حوزه شهرسازی و معماری در حاشیه شهر و مناطق کمبرخوردار چگونه بوده است، گفت: شهر یک اندام به هم پیوسته و یکپارچه است. تقسیم شهر به مناطق کمبرخوردار و برخوردار ، بالا شهر و پایین شهر ایدهای برگرفته از تفکرات شهرسازی سوسیالیستی و کمونیستی است.
در ضعیفترین منطقه پاریس پیشرفتهترین موزه دنیا ساخته شد
کاملینیا تاکید کرد: در کشور پاریس توازن براساس ایده طب سوزنی که یکی از شهرداران پاریس ارائه داده بود، انجام شد و براساس آن در ضعیفترین منطقه پاریس پیشرفتهترین موزه دنیا ساخته شد. به نظر بنده تقسیمات شهر براساس مناطق کمبرخوردار و برخوردار تفکر غلطی است و توزیع اتفاقات، مولفهها و الگوی فضای شهری باید بر مبنای کانسپت شهرسازی باشد. باید دیدگاهی ایجاد شود و با یک استراتژی درست مناطق بالا شهر و پایین شهر از بین برود و سعی شود شهر را به یک واحد کل تبدیل کنند.
دانشیار گروه معماری دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه استفاده از دوچرخه در همه دنیا به عنوان حمل و نقل سبز شناخته شده است، گفت: گاهی ممکن است براساس یک شو آف حزبی و سیاسی در منطقه محروم کاری انجام شود که برگرفته از یک ایده نباشد، بلکه پشتوانه و هدف دیگری داشته باشد؛ مانند همین مسئله دوچرخه سواری در شهرهای ما که یک جناح به دلیل مسائل سیاسی استفاده از دوچرخه را ممنوع و جناح دیگر آن را ترویج میکند. در کل نگاه این دو جناح نگاه علمی نیست و بهرهبرداری سیاسی است، در حالی که وقتی به دنبال شهرسازی هستیم شو آف سیاسی باید حذف شود؛ بنابراین نمیتوان گفت که اگر یک مجموعهای از تصمیمگیران شهری در یک منطقه محروم و حاشیهنشین کاری انجام دادهاند، مثبت است یا خیر؟
وی ادامه داد: ما نمیتوانیم به صورت تک نقطهای تصمیمهای فیالبداهه بگیریم. باید برنامه وجود داشته باشد؛ مانند شهر بارسلونا که در یک محله ضعیف زیباترین موزه هنر و مدرن را احداث میکند که هدف آنها ایجاد احساس احترام و هویت دادن به افرادی است که احساس میکنند از پیشرفت جا ماندهاند؛ این یعنی توزیع متوازن ایدهها و مولفهها در سراسر شهر .
مدیریت شهری کدام خاطره را برای نسل بعدی به جا گذاشته است؟
کاملینیا اضافه کرد: چندین سال پیش مصاحبهای داشتم مبنی بر اینکه مشهد به شهر بیخاطره تبدیل شده است. در زمان گذشته در بلوار ملک آباد وجود طاقها، درختان و … هویت تاریخی و خاطره داشت که اکنون وجود ندارند. نمونههایی از این موارد زیاد است که اکنون در مشهد نیست. حالا سوال من این است که این دوستان کدام خاطره را برای نسل بعدی به جا گذاشتهاند؟ مگر میشود خاطرهها از یک شهر برداشته شود؟ مگر میشود خاطرههای تاریخی را برداشت و به جای آن تونل و بزرگراه احداث کرد؟ آیا کارهایی که انجام شده است برای آیندگان خاطره میشود؟ کدام یک از ساختمانها، بلوارها و میدانها برای آیندگان خاطره خواهد شد؟ در منطقه عباسآباد تهران توانستهاند با عناصری که ایجاد کردهاند آنجا را تبدیل به خاطرهای برای آیندگان کنند. اگر شهردار و شورا کارهایی انجام دادهاند که ما این موارد را احساس نمیکنیم، قطعا راه را اشتباه رفتهاند.
وی در خصوص کمربند جنوبی مشهد بیان کرد: ما به عنوان یک شهروند نه به عنوان کارشناس شهرسازی آیا احساس میکنیم که احداث این کمربند درست است یا خیر؟ در کشور سئول بزرگراهی با هدف کاهش بار ترافیکی ساخته شد. بعد از مدتی به این نتیجه رسیدند که مردم از احداث این بزرگراه راضی نیستند و نه تنها ترافیک را کم نکرده، بلکه محیط زیست و فضای شهری از بین رفته و آلودگی نیز افزایش داشته است، به همین دلیل این بزرگراه طبقاتی را خراب کردند و به جای آن فضای بسیار زیبا با رودخانه مصنوعی ساخته شد. بعد از تخریب بزرگراه و طبق بررسیهای انجام شده بر فضای ایجاد شده، متوجه شدند که نه تنها حجم ترافیک کمتر شده، بلکه تعاملات اجتماعی، حضور زنان، کودکان و سالمندان در این محیط افزایش یافته و درنتیجه سلامت اجتماعی بیشتر شده است. همچنین جرم و جنایت و آلودگی هوا نیز کاهش یافته است. شهرسازی مدرن به حمل و نقل سبز تاکید میکند و به دنبال حذف خودرو و بزرگراه است.
ترافیک با بزرگترکردن خیابانها و احداث بزرگراهها رفع نمیشود
کاملینیا افزود: حل معضل ترافیک با بزرگترکردن خیابانها و احداث بزرگراههای بیشتر رفع نمیشود؛ زیرا هر چه این احداثها افزایش یابد، تعداد خودروها بیشتر میشود. در قاعده و علم دانش شهرسازی نباید اینگونه اتفاقات بیفتد.
دانشیار گروه معماری دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص بافت پیرامونی اطراف حرم رضوی ادامه داد: مسئولان موظف بودند قبل از خراب کردن و ایجاد این همه خسارت از افراد متخصص نظر میخواستند. تصمیمهای اشتباه شهرداران و شوراها باعث میشود که اثرات آن دهها سال بر روی شهر باقی بماند.
کاملینیا اضافه کرد: در دنیای امروز یکی از بخشهای مهم هر شهر ایجاد فضاهای عمومی است. فضاهایی که احداث میشوند نباید براساس ایدههای خام باشد، زیرا هر شهری دارای مولفههای اقلیمی، اقتصادی و فرهنگی خاص است و باید براساس آن طراحی و ساخته شود؛ به عنوان مثال پارک آبی باید در جایی درست شود که کویر نباشد، پارک سنگی باید در مکانی درست شود که دشت نباشد.
کارهایی با تفکر آیندهمحور در مشهد وجود ندارد
وی خاطرنشان کرد: نظام کارآمد باید ابتدا مسائل اساسی و مهم شهر را تامین کند و بعد از آن فضاهایی بسازد که خارج از کانسپت شهری باشد. وقتی هنوز اصلیترین و روزمرهترین مسائل مثل نماهای رومی و فضاهای عمومی محلی در شهر حل نشده، دست بر روی نقاطی گذاشته میشود که برای آن بحث وجود دارد و فضاهایی درست میکنند که ماهیت و ضرورت موضوعی ندارد و این اشکال کار است. به نظر میرسد کارهایی با تفکر آینده محور در مشهد وجود ندارد.
دانشیار گروه معماری دانشگاه فردوسی مشهد گفت: اگر به دنبال ایجاد فضاهای خاص هستیم باید حداقل در فضاهای عمومی و نظامات داخل شهر اقدامات متوازن انجام شده باشد. چرا تمام انرژی و بودجه را صرف پروژههایی کنیم که هیچ ماهیت عملیاتی ندارند و برخی از آنها صددرصد غلط هستند. پروژهایی که میلیاردها تومان اعتبار برای آن صرف شده که در هیچ جای دنیا آن را انجام نمیدهند.
وی تاکید کرد: در کشورهای بزرگ قبل از انجام پروژه، ماکت کل پروژه را به مردم نشان میدهند و از افراد متخصص،کاسبان و مردم آن محل نظرات و تاثیرات مثبت و منفی آن را میگیرند و بعد از تحلیل و بررسیهای لازم تصمیم گرفته میشود که پروژه انجام شود یا خیر. ما بدون ایده، دیدن و نظرسنجی عمومی میلیاردها تومان سرمایهگذاری میکنیم و پشت درهای بسته تصمیمات گرفته میشود.
انتهای پیام
ثبت دیدگاه