همه به کسی نیاز دارن که درکشون کنه
14 آبان 1402 - 19:43
شناسه : 65765
3

همه به کسی نیاز دارن که درکشون کنه 🔹 کشاورزی، تعدادی بزغاله داشت و قصد داشت آنها را بفروشد. اعلامیه‌ای درست کرد و در حال نصب آن بود که احساس کرد کسی لباس او را می‌کشد. برگشت دید که یک پسربچه است. 🔸پسرک گفت: «آقا، من می‌خوام یکی از بزغاله‌های شما را بخرم.». کشاورز گفت: […]

پ
پ

همه به کسی نیاز دارن که درکشون کنه

20231105_1936272WWFYJ2

🔹 کشاورزی، تعدادی بزغاله داشت و قصد داشت آنها را بفروشد. اعلامیه‌ای درست کرد و در حال نصب آن بود که احساس کرد کسی لباس او را می‌کشد. برگشت دید که یک پسربچه است.

🔸پسرک گفت: «آقا، من می‌خوام یکی از بزغاله‌های شما را بخرم.». کشاورز گفت: «این‌ها از نژاد خوبی هستند و باید پول خوبی براشون بدی.»

🔹پسرک دستش را کرد تو جیبش و تعدادی سکه داد به کشاورز و گفت: «من ۳۹سنت دارم. این کافیه؟». کشاورز گفت: «آره، خوبه».

🔸بزغاله‌ها را به پسرک نشان داد. پسر، قطار بزغاله‌ها را دنبال می‌کرد و چشم‌هایش برق می‌زد. در حالی که مشغول تماشای آنها بود، متوجه شد چیزی داخل خانه بزغاله‌ها تکان می‌خورد.

🔹یک بزغاله پشمالوی دیگر نمایان شد که از چهارتای دیگه کوچک‌تر و ضعیف‌تر بود. از لبه در لانه پایین افتاد و در حالی که لنگ لنگان، قدم برمی‌داشت، سعی می‌کرد خودش را به بقیه برساند.

🔸پسرک به این آخری اشاره کرد و به کشاورز گفت: «من اونو میخوام.».

🔹کشاورز خم شد و به پسر گفت: «این به درد نمی‌خوره. اون نمی‌تونه مثل چهارتای دیگه بدوه و با تو بازی کنه.»

🔸پسر با شنیدن این حرف کشاورز، پاچه شلوارش را بالا زد و یک آتل فلزی رو به کشاورز نشان داد که پایش را به یک کفش مخصوص وصل می‌کرد. پسر به کشاورز نگاه کرد و گفت: «منم نمی‌تونم خوب بدوم و اون به کسی نیاز داره که درکش کنه».

ا.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.