نشانی گنج
نویسنده: فاطمه بهبهانی
کتاب «نشانی گنج» به ماجرای بمباران خیابان آذرشهر قم و شهادت خانواده قربانیان در این بمباران میپردازد.
این کتاب از زاویه دید «رضا قربانیان»، پسر نوجوان خانواده قربانیان که بر حسب اتفاق از بمباران جان سالم به در برده و با وجود سن کم باید بار مصیبت از دست دادن خانواده را به دوش بکشد، ماجرا را روایت میکند.
«نشانی گنج» که در قالب داستان و برای گروه سنی نوجوان نوشته است، مخاطب را با خود به دهه شصت برده و در حال و هوای آن روزها با رضا همراه میکند.
برشی از کتاب:
هر دو گیج بودیم! ولی من چیزهایی را دیده بودم که خاله ندیده بود! در دلم بلبشویی راه افتاده بود! حالا فهمیدم وقتی مامانزهرا میگفت: «دلم شور میزند» یعنی چه! تا حالا این قدر نگران نبودم. یعنی چه اتقاقی افتاده بود که صبح به این زودی زن عمو و پسرعمو به بهانههای مختلف آمده بودند و هر دو از دیدن من خوشحال شده بودند و سراغ بقیه را از من میگرفتند!
ساعت هنوز نُه نشده بود که داییمحمد با قیافهای درهم و پریشان به خانۀ خاله فاطمه آمد.
داییمحمد نزدیک خانۀ ما، انتهای کوچۀ بنبست امام حسین علیهالسّلام زندگی میکرد. خاله که دایی محمد را با آن قیافه دید، پرسید…
ثبت دیدگاه