معرفی مسلم بن عقیل(بخش دوم)
10 مرداد 1403 - 10:44
شناسه : 71749
5

معرفی مسلم بن عقیل(بخش دوم) – ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه هنگام ورود مسلم به کوفه، حاکم این شهر نعمان بن بشیر بود که منابع تاریخی او را فردی نرم خو و صلح طلب معرفی کرده‌اند. براساس برخی روایات، نعمان دل خوشی از یزید نداشت. هنگامی که خبر بیعت مردم با مسلم بن عقیل […]

نویسنده : ف.یوسفی
پ
پ

معرفی مسلم بن عقیل(بخش دوم)

– ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه

هنگام ورود مسلم به کوفه، حاکم این شهر نعمان بن بشیر بود که منابع تاریخی او را فردی نرم خو و صلح طلب معرفی کرده‌اند.
براساس برخی روایات، نعمان دل خوشی از یزید نداشت. هنگامی که خبر بیعت مردم با مسلم بن عقیل در کوفه پیچید، نعمان بن بشیر، مردم را جمع کرد و آنان را به دوری از تفرقه توصیه کرد اما گفت تا کسی با من پیکار نکند، با او نخواهم جنگید. هنگامی که طرفداران حکومت اموی به این روش نعمان اعتراض کردند و او را ضعیف خواندند، او گفت برای من این خوش تر از آن است که قوی باشم اما از فرمان خدا سرپیچی کنم.
طرفداران و عاملان یزید، از جمله عمر بن سعد و محمد بن اشعث کندی نامه‌ای به یزید نوشتند و به او گزارش دادند که اگر کوفه را می‌خواهی، شتاب کن که حاکم فعلی کوفه، نعمان بن بشیر، ضعیف است یا خود را به ناتوانی زده است.

به همین جهت یزید، عبیدالله بن زیاد را که در آن هنگام حاکم بصره بود، به حکومت کوفه نیز منصوب کرد.

بنابر قول مورخین، معاویه ضمن وصیتی که نزد غلام او بود و بعدها به یزید داده شد، ابن زیاد را برای مقابله با شورش احتمالی تعیین کرده بود.
عبیدالله بن زیاد و نیز پدرش زیاد بن ابیه سابقه خشنی نزد مردم داشتند. خلفای پیشین غالبا برای سرکوب برخی شورش‌ها از این خاندان استفاده می‌کردند. پیش از این عبیدالله شورش خوارج را در بصره به نحو بسیار خشونت بار و شگفت‌آوری سرکوب کرده بود.
با ورود او به کوفه به نظر می‌رسد که اوضاع به ناگه علیه مسلم بن عقیل برگشت و بسیاری از مردم کوفه که قصد قیام علیه حکومت یزید را داشتند، از ترس جان، پراکنده شدند.
عبیدالله پس از ورود به کوفه به جستجوی پیوندیافتگان با مسلم بن عقیل پرداخت و سران قبایل را تهدید کرد که نام و نشان بیعت کنندگان از قبیله خود را در اختیار او قرار دهند و یا متعهد شوند که کسی از قبیله ایشان، مخالفت امویان نخواهد کرد وگرنه خونشان را خواهد ریخت و اموالشان را مصادره خواهد کرد.
با آمدن عبیدالله بن زیاد به کوفه، و پخش خبر تهدیدها و اقدامات او، فضای کوفه ناامن شده بود و مسلم بن عقیل برای حفظ امنیت خود، از خانه مختار خارج شد و به خانه هانی بن عروه از بزرگان کوفه رفت و از او خواست تا به او پناه دهد.
هانی بن عروه با اینکه از خطر پذیرش این مسئولیت نگران بود، به مسلم پناه داد و از آن پس، شیعیان برای دیدار با مسلم به خانه هانی می‌رفتند.


– نقشه قتل عبیدالله بن زیاد

بنابر گزارشی که در بیشتر منابع تاریخی نقل شده، روزی عبیدالله بن زیاد برای عیادت شریک بن الاعور که از شیعیان امام علی(ع) بود و با عبیدالله دوستی داشت و در بستر بیماری در خانه هانی به سر می‌برد به خانه هانی آمد.

پیش از آمدن او، به پیشنهاد شریک بن اعور قرار شد مسلم در جایی پنهان شود و در زمان مناسب عبیدالله بن زیاد را به قتل رساند.

هنگامی که ابن زیاد به خانه هانی آمد، مسلم بن عقیل از کشتن او امتناع کرد و دلیل امنتاع خود را نارضایتی هانی بن عروه که دوست نداشت ابن زیاد در خانه‌اش کشته شود و نیز حدیثی از پیامبر(ص) عنوان کرد که از کشتن به شکل غافلگیرانه منع فرموده‌اند.
برخی عدم اقدام مسلم برای ترور عبیدالله بن زیاد را با این که وی مهدورالدم بود را دلیل پای بندی مسلم به مبانی ایمانی و دینی دانسته‌اند.
برخی پژوهشگران با بررسی گزارش‌های مربوط به این واقعه، در صحت آن تردید کرده و برخی دیگر آن را به کلی ساختگی و بی‌پایه دانسته‌اند.

– دستگیری هانی و قیام مسلم

ارتباط مسلم با شیعیان مخفیانه بود، اما عبیدالله بن زیاد با گماردن جاسوسی به نام معقل که خود را از طرفداران مسلم بن عقیل و علاقه‌مند به دیدار او نشان می‌داد از مخفیگاه مسلم، آگاه شد..
بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد از مخفی‌گاه مسلم آگاه شد، هانی بن عروة را به قصر فراخواند و از او خواست مسلم را به وی تحویل دهد. چون هانی زیر بار چنین کاری نرفت بازداشت شد.

هنگامی که خبر دستگیری هانی به مسلم رسید، مسلم از پیروان خود خواست قیام کنند، بنابر روایات منابع تاریخی حدود ۴۰۰۰ نفر با شعار یا منصور امت فراهم شدند.

در نیرو‌هایی که مسلم فراهم آورده بود، عبدالرحمن بن کریز فرمانده کندیان، مسلم بن عوسجه فرمانده مذحجیان، ابوثمامه صائدی فرمانده تمیم و همدان و عباس بن جعده بن هبیره فرمانده قریش و انصار بودند.
قیام کنندگان به سوی قصر حکومت راه افتادند و آن را محاصره کردند، داخل قصر تنها ۵۰ تن از محافظان عبیدالله و نزدیکان وی حضور داشتند.

در این هنگام عبیدالله بن زیاد از بعضی از بزرگان کوفه که کنارش بودند مانند محمد بن اشعث، کثیر بن شهاب حارثی، شبث بن ربعی، قعقاع بن شور، حجار بن ابجر و شمر بن ذی الجوشن خواست که به میان جمعیت روند و با دادن وعده و وعید و ترساندن مردم از رسیدن سپاه شام، آنان را از یاری مسلم و امام حسین(ع)، بازدارند. این حیله کارگر شد. البته در این میان نقش شریح قاضی در دادن گزارش دروغ به مردم و متفرق ساختن آنان نباید فراموش شود. روایات تاریخی از ترس مردم در پی تبلیغات همراهان عبیدالله و سرعت پراکنده شدن آنان از اطراف مسلم حکایت دارند، تا جایی که شب‌هنگام مسلم تنها ماند و جایی برای خفتن نداشت.


– دستگیری و شهادت مسلم

مسلم پس از تنهایی و بی‌سرپناهی به زنی به نام طوعه پناه برد و در خانه او مخفی شد؛ اما پسر طوعه، صبح روز بعد، خبر را به عوامل حکومت رساند و ابن زیاد گروهی ۷۰ نفره را به محمد بن اشعث داد که مسلم را دستگیر کند و به قصر بیاورند.
پس از زد و خوردی که میان مسلم و نیروهای حکومتی پیش آمد، وکشته شدن ۴۱ نفر به دست مسلم، محمد بن اشعث که نتوانسته بود به راحتی موفق به شکست یا دستگیری مسلم بشود به مسلم گفت اگر تسلیم شود در امان است.

بدین طریق مسلم، تسلیم شد. پس از دستگیر شدن چون او را خلع سلاح کردند فرمود: این آغاز مکر و فریب شماست و آنگاه گریست و چون به او گفتند کسی که در چنین میدانی پا گذاشته نباید بگرید گفت: برای خودم نمی‌گریم. برای حسین و خاندانش می‌گریم که به سوی شما مردمی در حال حرکت هستند و به قصر آورده شد. ولی ابن زیاد، امان پسر اشعث را بی جا خواند و پس از مشاجراتی که میان وی و مسلم گذشت، دستور داد، بکیر بن حمران که در درگیری با مسلم زخمی شده بود وی را به بالای قصر برده و سرش را از بدن جدا کند.
پس از جدا کردن سر مسلم، بدن او را از بالای قصر به پایین انداختند. پس از کشتن مسلم و هانی، بدن هایشان را در بازارها کشاندند.
بنا بر برخی گزارش‌های تاریخی، مسلم که نگران امام حسین(ع) بود از عمر بن سعد که قریشی بود خواست تا بدو وصیت کند. نخستین وصیت او این بود تا کسی را نزد امام فرستد و او را از آمدن به کوفه منع کند. دیگر آن که جنازه او را کفن و پس از آن دفن کند و دیگر آن که بدهی او را با فروختن شمشیر و دیگر وسایلش بپردازد.
پس از شهادت مسلم، ابن زیاد دستور قتل هانی بن عروه را نیز صادر کرد و سپس سرهای این دو را به شام نزد یزید بن معاویه فرستاد.


– پیکر مسلم بعد از شهادت

سر مسلم بن عقیل را همراه با سر هانی بن عروه به شام فرستادند. یزید دستور داد تا آن‌ها را بر سر در یکی از دروازه‌های شهر دمشق آویختند. پیکرش را نیز در بازار قصاب‌های کوفه بر روی زمین کشاندند و سپس در همان‌جا به دار آویختند.
سه روز پس از شهادتش، عمر بن سعد بر او نماز خواند، کفن کرد و سپس در کنار دار الاماره به خاک سپرد.
به روایتی، مردم قبیله مذحج پیکرش را در کنار دار الاماره کوفه به خاک سپردند.

گفته شده است که ابن زیاد برای اینکه بتواند رفت و آمد شیعیان را زیر نظر بگیرد و یا آنان نتوانند در سوگ مسلم عزاداری کنند این محل را برای دفن وی تعیین کرد.
مسلم بن عقیل را نزدیک دارالاماره دفن کردند و سال ۶۵ق بنایی بر قبر او ساخته شد و امروز بارگاهی کنار مسجد کوفه برای او بنا شده است و دارای ضریح و گنبد باشکوهی است.

– عوامل شکست ماموریت مسلم

– سخن‌چینی و جاسوسی امویان در کوفه :

نعمان بن بشیر والی کوفه بود. هنگامی که خبر حضور مسلم در کوفه به گوش او رسید تصمیم گرفت برای آرام کردن اوضاع سخنرانی کند و مردم را از خشونت بازدارد. بعد از سخنرانی او برخی از هواخواهان بنی‌امیه یقین کردند که او فردی نیست که مسلم را سرکوب کند از این رو برخی از چهره‌های طرفدار بنی‌امیه و نیز جاسوسان، طی مکاتباتی این مسئله را به اطلاع حکومت مرکزی شام رساندند.

آنان طی نامه‌هایی یزید را از بی‌کفایتی نعمان در سرکوب مخالفان آگاه ساختند. نخست عبدالله بن مسلم، نامه‌ای به یزید نوشت. پس از او عمر سعد و محمد بن اشعث نیز دست به قلم بردند و نامه‌هایی نوشتند.

– روی کار آمدن عبیدالله :

بعد از رسیدن نامه به دست یزید وی از اخبار کوفه آگاه شد و هیچ اقدامی را بهتر از سرکوب سریع بیعت‌کنندگان با مسلم ندید. او برای این کار با مشاور خود سرژیوس مسیحی مشورت کرد و او نیز گفت که کسی جز عبیدالله شایسته این کار نیست.
عبیدالله در این هنگام فرماندار بصره بود. یزید ضمن نامه‌ای، فرمانداری کوفه را نیز به او سپرد و نعمان را از ولایت کوفه برکنار کرد.
بیشتر نویسندگان، با توجه با اطلاعات موجود در منابع، در علت‌یابی شکست قیام مردم کوفه هنگام حضور مسلم در این شهر، به نقش سیاست‌های عبیدالله بن زیاد در ایجاد وحشت بین مردم کوفه و نیز ساختار اجتماعی کوفه که مانع اتحاد و همبستگی مردمان کوفه می‌شد و روانشناسی کوفیان که آنان را افرادی احساساتی و نظم ناپذیر و دنیا طلب معرفی می‌کند، تاکید کرده‌اند.

– به‌ کارگیری شبکه جاسوسی پیشرفته :

عبیدالله برای انجام مسئولیت اصلی خود، سرکوبیِ قیام مسلم بن عقیل که برای آن از بصره به کوفه آمده بود، عریفان کوفه را جمع کرد و با آن‌ها جلسه تشکیل داد.
عریفان کار مأموران مخفی امنیت و اطلاعات امروز را انجام می‌دادند.

هر عریف، مسئولیت اطلاعاتی و امنیتی افراد گروه خود را بر عهده داشت و باید تمام حرکات و رفتارهای آنان را تحت نظارت قرار می‌دادند و حرکت‌های مخالفت‌آمیز آنان با حاکمیت را گزارش می‌کردند.

از جمله وظایف مهم دیگر عریفان تشویق مردم و بسیج آنان برای شرکت در جنگ‌ها بود.

– ایجاد رعب و وحشت :

عبیدالله با در نظر گرفتن سیاست ایجاد رعب و وحشت، فضای سنگینی را بر کوفه حاکم کرد.

فشار سیاسی عبیدالله به مردم و نیز ساختار اجتماعی کوفه که مانع اتحاد و همبستگی مردمان کوفه می‌شد و روان‌شناسی کوفیان که آنان را مردمانی احساساتی و دنیاطلب معرفی می‌کند، اسباب شکست فرستاده حسین را فراهم کرد. در واقع پیش‌بینی حکومت مرکزی برای تغییر فرماندار کوفه تا حد زیادی درست از آب درآمده‌بود و در گام‌های نخست اوضاع را اندکی به نفع رژیم و طبق میل آن‌ها رقم زد.

– اطلاع یافتن امام حسین(ع) از خبر شهادت مسلم

امام حسین(ع) در منزل زرود یا نزدیکی آن، خبر شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را از مردی از طایفه بنی اسد شنید. آنان امام را از اوضاع کوفه آگاه کردند و او را از رفتن به کوفه بر حذر داشتند.
بنا به نقل برخی منابع، خبر شهادت مسلم و هانی در منزل ثعلبیه یا قادسیه و یا قطقطانه به امام حسین(ع) رسیده است.
عبداللَّه بن سليمان و منذر بن مشمعل‏ در این منزل به کاروان امام رسیدند و تا ثعلبیه با او همراه شدند. بنا به آنچه که در ارشاد شیخ مفید آمده، این دو تن، خبر کشته شدن مسلم و هانی را در زرود شنیدند و در ثعلبیه به امام رساندند.
بنابر گزارش سید ابن طاووس در لهوف امام از خبر شهادت مسلم در منزل زُباله مطلع شد و اشک از دیدگانش جاری شد و برای او دعا کرد و فرمود او به آن چه بر عهده‌اش بود عمل کرد و بر ماست که به وظیفه خویش عمل کنیم.
کسانی که به طمع حکومت و قدرت و موقعیت با امام همراه شده بودند یا در همراهی با او شک داشتند پس از این خبر از امام جدا شدند .

 

– مرقد

در شعبان سال ۶۵ هجری به دستور مختار ثقفی، آستانه حضرت مسلم بن عقیل (علیه‌السلام) بنا گردید بر روی قبر، سنگی از مرمر نهاده گنبدی ساخته شد.
این ساختمان در شرق مسجد جامع کوفه واقع شده و بارها مورد مرمّت و یا تعمیر اساسی قرار گرفته است.
در سال ۱۳۸۵ ه ساختمانی جدید با گنبدی زراندود بر آن ساخته شد. این آستانه اکنون به صورت چهار گوش و به مساحت ۱۰۶ متر مربع و از سه طرف دارای رواق است. رواق جنوبی آن به قبر مختار متصل گردیده است و در مقابل حرم یک ایوان بزرگ قرار دارد، بر روی قبر نیز ضریحی نقره‌ای کار گذاشته شده است.

– ویژگی ها و فضایل اخلاقی

یکی ازراه های شناخت ویژگی های مسلم، بازخوانی ویژگی های وی از زبان امام حسین(ع) است.
امام در نامه ای که هنگام مأموریت مسلم به کوفه برای کوفیان نگاشته، او را به عنوان برادر و پسر عمو و فرد مورد وثوق و اعتماد در خاندانش معرفی کرده است.

امام هم چنان هنگام حرکت مسلم بن عقیل، از خدواند خواسته که آن چه را دوست دارد وبدان راضی است برای مسلم مقدر فرماید و آرزو کرده که خودش و مسلم در درجه شهیدان قرار بگیرند و مسلم در سایه و پرتو برکت الهی به راهش ادامه بدهد.

گریه کردن هنگام وداع با مسلم و گریستن و تکرار آیه استرجاع(انا لله وانا الیه راجعون)هنگام دریافت خبر شهادت وی، نشانگر جایگاه ویژه مسلم نزد امام (ع) است .

– شجاعت :

از جمله ویژگی های مسلم، شجاعت اوست.
مقابله شجاعانه مسلم بن عقیل به تنهایی با انبوه دشمنان و تلفات آنان در کوفه آن چنان بود که اعتراض ابن زیاد را در پی داشت و به محمّد بن اشعث پیغام داد که: سبحان الله! تو را برای آوردن یک نفر فرستادم، آن‌گاه این همه تلفات بر یارانم وارد آمد؟ محمد بن اشعث هم در پاسخ ابن زیاد گفت: گمان می کنی مرا به جنگ با یکی از بقالان کوفه فرستادی؛ تو مرا در پی شیر بیشه و شمشیر برّان در کف یک قهرمان از دودمان رسول خدا (ص) فرستاده‌ای! مسلم در قصر کوفه در برابر ابن زیاد شجاعانه برخورد کرد و پس از تهدید ابن زیاد به کشتن وی گفت: اگر مرا بكشى (عجيب نيست) چرا که بدتر از تو بوده كه بهتر از مرا كشته است، و اگر مرا به بدترين وضع و قبيح‌ترين نحوه مُثله كنى حكايت از خباثت درون و فرو مايگى تو دارد، و اين گونه جنايات در خور توست.

– عبادت وبندگی :

دقت در فرازهایی زیارت مسلم بن عقیل(ع) حاکی از مقامات و فضایل روحی اوست.

در این زیارت، ادامه دادن راه مجاهدان جنگ بدر، اقامه نماز، پرداخت زکات، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد در راه خدا، استقبال از شهادت در راه خدا، وفای به عهد و پیمان الهی و تقدیم جان در راه یاری حجت خدا به عنوان ویژگی‌های مسلم بیان شده است.

براساس گزارش ها هنگامی که مسلم را برای کشتن بالاى قصر می‌بردند پیوسته تا پیش از شهادت به تسبیح و تقديس و استغفار و صلوات بر پيامبر(ص) مشغول بود.

 

– زیارتنامه :

در قسمتی از زیارتنامه مسلم می‌خوانیم:
ألسَّلامُ عَلَیک أیهَا الفادی بِنَفسِهِ وَ مُهْجَتِهِ الّشهیدُ الْفَقیهِ المَظلُومِ الْمَغصُوبِ حَقُّهَ المُنتهِک حُرَمَتُهُ الَّسلامُ عَلَیک یا فادی‌ بِنَفسِهِ ابْنَ عَمِّهِ وَ فَدی‌ بِدَمِهِ دَمْهُ. السَّلامُ عَلَیک یا أوَّلَ الشُّهَداءِ وَ امام السُّعداء … السُّلامُ عَلَیک یا وَحیداً غَریباً عَنْ اهلِهِ بَینِ الأعْداءِ بِلا ناصرٍ وَ لا مُجیبَ

سلام بر تو ای جان نثار، ای شهید فقیه و مظلوم، ای کسی که حقّش غصب گردید و حرمتش شکسته شد. سلام بر تو که جانت را فدای پسر عمومیت کردی و برای حفظ او خون دادی. سلام بر تو ای اوّلین شهید و ای پیشوای سعادتمندان، سلام بر تو که میان دشمنان، تنها و بی‌کس بودی و یار و یاوری نداشتی.

 

– مراسم مسلمیه

آئین سنتی ایام مسلمیه هر سال در ایام شهادت مسلم بن عقیل در آرامگاه عبدالعظیم حسنی در شهر ری برگزار می‌شود.

این مراسم مذهبی و سنتی قدمتی حدود ۱2۰ سال دارد که هر ساله از شب هفتم ذی الحجه که مصادف با شب شهادت امام محمد باقر(ع) است. مراسمی با شکوه به مدت سه شب ( تا روز شهادت مسلم بن عقیل ) با حضور هیئت های مذهبی در آستان حضرت عبدالعظیم(ع) برگزار می شود که تا نزدیکی های سحر ادامه دارد.

مسلمیه طلیعه محرم است. در این مراسم، هیئات مذهبی و دسته جات عزاداری از جای جای پایتخت و قبله تهران ری از ورودی بازار حضرت به صحن های مطهر آمده وبر مظلومیت امام محمد باقر علیه السلام و حضرت مسلم سفیر امام حسین در کوفه و اول شهید حرکت عاشورا و کربلا اشک ماتم می ریزند.

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.