معرفی شهید سید مجتبی نواب صفوی (بخش اول)
سید مجتبی میرلوحی تهرانی (۱۳۰۳-۱۳۳۴ش) معروف به نواب صفوی روحانی شیعه، بنیانگذار و رهبر جمعیت فدائیان اسلام در خانوادهای دیندار در محله خانی آباد نو تهران دیده به جهان گشود.
در همان سالهای کودکی، پدرش در زندان رضا شاه بود و در سال ۱۳۱۴ به شهادت رسید.
او به مدرسه صنعتی آلمانیها در تهران رفت و در ۱۷ سالگی در حوزه علمیه تهران به تحصیل دروس حوزوی مانند فقه و اصول، تفسیر قرآن و اصول سیاسی و اعتقادی پرداخت.
پس از آن در شرکت نفت آبادان مشغول به کار گردید و نخستین اعتراض خود را به استعمارگران انگلیسی اعلام کرد و ناچار شد از ایران بگریزد و به حوزه علمیه نجف برود. از علامه امینی و سید حسین طباطبایی قمی به عنوان اساتید وی در حوزه علمیه نجف یاد شده است.
نواب از پیشتازان مبارزات مسلحانه علیه حکومت پهلوی بود. در سال ۱۳۲۴ به ایران بازگشت و در مناظره با “احمد کسروی” نویسنده، او را شکست داد ولی در ترور وی موفق نگردید.
در اسفند ۱۳۲۴ حزب “فدائیان اسلام” را با نظریه پیکار با مزدوران داخلی و استعمارگران خارجی بنیاد نهاد که نخستین اقدام آن ترور احمد کسروی در برابر کاخ دادگستری بود.
او سپس به مشهد و شهرهای دیگر سفر کرد و به نجف اشرف بازگشت و برای رفع تبعید آیت الله کاشانی کوشش نمود.
در بازگشت دوبارهاش به ایران، هژیر وزیر دربار به دست فداییان اسلام کشته شد.
در این هنگام رزم آرا نخست وزیر درگیر ملی شدن صنعت نفت بود و به دنبال آن مصدق نخست وزیر شد.
برخی از نویسندگان تاریخ معاصر، تلاشهای نواب صفوی و یارانش را در پیروزی جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران موثر دانستهاند. مخالفت با اقدامات دولت دکتر مصدق به دلیل عدم عمل به احکام اسلامی از دیگر فعالیتهای وی بود که حبس را برای سید مجتبی در پی داشت. بنابراین “جبهه ملی” با فداییان اسلام تضاد پیدا کرد و نواب به مدت ۲۰ ماه زندانی شد.
پس از آزادی از زندان به فلسطین و اردن و مصر سفر کرد که طی آن در دانشگاه الازهر سخنرانی کرده و با ملک حسین پادشاه اردن ملاقات داشته است. و در کنگره فلسطین در شهر بیت المقدس شرکت جست. گفته میشود در همین سفر، در دیداری با یاسر عرفات او را به آغاز مبارزه با دولت اسرائیل تشویق کرده است.
پس از کودتای محمدرضا پهلوی بر ضد مصدق، فدائیان اسلام اولویت کاری خود را بر روی مسائل اخلاقی، عبادی و اجتماعی متمرکز کردند.
در سال ۱۳۳۴ فدائیان اسلام به مخالفت با پیمان سنتو برخاستند و میخواستند حسین علا نخست وزیر را ترور کنند ولی پیروز نشدند.
در بهمن ماه ۱۳۴۳ حسنعلی منصور نخست وزیر در برابر مجلس شورای ملی به دست فدائیان اسلام ترور شد.
قتل کسروی، عبدالحسین هژیر، علی رزمآرا و حسین علاء از جمله فعالیتهای سیاسی و مبتنی بر عقاید مذهبی نواب صفوی و فدائیان اسلام به شمار میرود.
کتاب «جامعه و حکومت اسلامی» از آثار نواب صفوی است.
شهید نواب صفوی رهبر فدائیان اسلام و برخی از یارانش در ۲۷ دی ۱۳۳۴ش توسط رژیم پهلوی اعدام شدند و به شهادت رسید ولی حزبش سالیان سال راه پیکار به ستم را پیمود.
شهید نواب صفوی را ابتدا در قبرستان روستای مسگرآباد، واقع در شرق تهران خاکسپاری کردند و بعد از چند سال پیکرش به قم منتقل و در وادیالسلام تدفین شد.
_ نحوه انتقال پیکر شهید نواب صفوی به وادی السلام قم :
حجت الاسلام جعفر شجونی که در انتقال پیکر شهید نواب صفوی به قم نقش مؤثری داشته میگوید:
شهرداری تصمیم گرفته بود که قبرستان مسگرآباد را به پارک تبدیل کند.
ما این حرکت را سیاسی میدانستیم، چرا که معتقد بودیم رژیم میخواهد اثری از فداییان اسلام باقی نماند و همه آثار و خاطرهها از آن گروه مبارز انقلابی را از بین برود.
با چند نفر از دوستان تصمیم گرفتیم تا پیکر این شهید را به مکان دیگری منتقل کنیم و برای این کار از آیت الله مرعشی نجفی اجازه گرفتیم و یک شب به سمت قبرستان مسگرآباد حرکت کردیم.
قرار بود که پیکر شهدای دیگر را هم از قبر خارج کنیم، اما فرصت اندک بود و ممکن بود که دستگیر شویم. به همین دلیل فقط پیکر شهید سید مجتبی نواب صفوی و دو نفر از شهدا را توانستیم از قبر خارج و آن را به قم منتقل کنیم.
وقتی خواستیم پیکرها را در وادیالسلام قم دفن کنیم، متولیان قبرستان اجازه این کار را ندادند و ما مجبور شدیم به آیت الله مرعشی نجفی مراجعه کنیم و ایشان به مسئولان قبرستان دستور دادند تا پیکر شهدا دفن شود.
حجت الاسلام سید محمود مرعشی نجفی فرزند آیتالله مرعشی نجفی نیز در این خصوص میگوید:
مرحوم نواب صفوی را ابتدا در مسگرآباد دفن کردند، ولی عدهای آمدند و از ابوی برای نبش قبر و انتقال ایشان به قم کسب تکلیف کردند. مرحوم والد هم مشروط بر این که جسد به همراه خاک اطراف آن برداشته شود و به هم نخورد، اجازه دادند. آنها نیز همین کار را کردند و ابوی ما ساعت یک بعد از نیمه شب رفتند و مجدداً بر او نماز میت خواندند و همانجا دفن کردند.
– وصیتنامه شهید سیدمجتبی نواب صفوی:
هوالعزیز بسم الله الرحمن الرحیم
به نام مقدس آخرین وصی و قائم آلمحمد، پیشوای غایب جهان و بشر، وجود منزه امام زمان اعلی منزلت والا پایگاه مهدی عجلالله تعالی فرجه و حقق آمالنا و فیه آمین الله العالمین
برادران مسلمانم در سراسر دنیا! دوستان ثابتقدم خدا و محمد و آل محمد (ص)! السلام علیکم و رحمه الله و برکاته؛ ان الدنیا قد ادبرت و ان الاخره قد اقبلت.
همانا دنیا از ما رو گردانده و آخرت به ما رو کرده است. آنچه از عمر ما گذشت و فانی شد از دنیا بود و آنچه به سوی ما رو کرده و به سویش شتابان میرویم، آخرت است. پس بکوشید از ابنای این گذشته فانی نبوده از ابناء آن آینده حتمی باشید و خود را برای آن سرای جاوید آماده نمائید.
(آه من قلة الزاد و بُعد السفر) امیر المومنین وجود اقدس علی (ع) که جهانی پر از عشق و معرفت خدا بود و جهانی معرفت باید تا به شخصیتش کمی پی برد و جهان، وجود همانندش را پس از پسرعموی کرامش صلی الله علیه و آله ندیده و نخواهد دید, از قلت توشه و دوری و هیبت این سفر مینالید، بیایید و از خواب خرگوشی برخیزید و بپرهیزید از اینکه به بازی آزمایشی دنیا فریب خورده و آلوده شوید و تمام براهین استوار و آیات منیره خدا و حقایق نوربخش جهان را که بسوی خدا و معاد از راه انبیا عظام علیهم السلام و محمد و آل محمد (ص) رهبری میکنند فراموش کنید.
ندائی در رؤیا رسیده که گویا رفتنی هستم آه، آه، حاشا و کلاً خدا نخواهد که من و شما در زمره خاسرین و بدبختان قیامت و اصحاب جحیم شمرده شویم. آه، بشری که تاب مشقات آسان و زودگذر دنیا را نداشته در مصیبت کوچکی متزلزل و عاجز گردیده بیتاب میشوی چگونه تن ناتوان و زبون را مهیای آن آتشی میکنی که از غضب قهار خدای آتش و آب مشتعل گردیده است.
آه، عجبا این بشر ضعیف که با این سرعت ورود و خروجش از این آزمایشگاه دنیا طی گردیده هم آغوش خاک تیره میگردد با اینکه برای اصطبل و رباط هم معتقد است که باید از سوی صاحبش قانون و دین و مقصودی باشد چگونه قانون و نظام دین و مقصود خدای جهان و نماینده و نماینده عزیزش وجود اقدس پیغمبر اسلام حضرت محمد ابن عبدالله صلی الله علیه و آله توجهی نکرده محیط فکر و زندگی خود را از طویله و اصطبل هم تنزل داده خود را برای همیشه در آتش جهل و شهوت پستش که افروزنده آتش غضب خداست میسوزاند؟ (اولئک کالانعام بل هم اضل) اینان مثل حیواناتند بلکه گمراهترند.
آه، ای برادران، شما برای اتمام حجت حق و کسب رضای رحمان و طاعتش و برای نجات و تبرئه خود در پیشگاه عظیم خدای عزیز (و معذره الی ربکم) حق را بگویید و تبلیغ کنید و این بیچارگان را از بیچارگی فردا خبر دهید. و انذار نمائید و عدم رضای خودتان را نسبت به معاصی و نافرمانیها و تبهکاریها و طغیانهای آنها اعلام دارید (اما شاکراً و اما کفوراً) یا هدایت پذیر گردیده و یا کفران میکنند.
خدای عزیز از طاعتشان بینیاز بوده از معصیت آنها هم حکومت بیزوالش زیانی نبیند و جهنمش وسیع بوده (تقول هل من مزید) میگوید آیا سرکش و عاصی بیشتری هستی؟ و الفاظ و فلسفههای پوچ و مظاهر رنگین و قدرتها و ژستها و لباسهای فریبنده دنیا در آنجا ذلیل و پوسیده گردیده و دردی دوا نمیکند و به کاری نمیخورد.
آه از این غیبت طولانی، آه، برادران، من دیدم و دیده هر عاقلی میبیند که محبت خدا از هر محبتی شیرینتر و اطاعت فرمانش از اطاعت شیطان و شهوت و نفس گرامیتر و پرهیز از عذاب آینده جاویدی که انبیا برای بدکاران وعده کردهاند از پرهیز معصیتهای زودگذر دنیا عاقلانهتر و امید به رحمت و نعمت و لذت الهی حتمی و بی آلام بهشت از امید به ذلت فانی و خیالی احتمالی دنیا پابرجاتر و استوارتر میباشد و گردانیدن عنان وفا و عاطفه و محبت و غیرت بسوی آفریننده عزیز وفا و غیرت و محبت و غیرت نزدیکتر و صحیحتر و به حق و به جا بوده و پروانه شمع محبت او گردیدن و در راهش سوختن و به دریای رحمت و لطفش پیوستن سعادتی است که در زیر آسمان علم و عقل و وجود شهیرش فوق هر عنقا و همایی است که در خاطرها خطور کند و در تصور اندیشه کنندگان بگنجد.
آه به راه او خواستم که دنیا را در برابر حقایق اسلام تسلیم نموده اسلام و مسلمین جهان را از چنگال جهل و شهوت و ظلم نجات داده احکام منور اسلام را اجرا نموده حیات نوینی با نشر اشعه معارف اسلام بر پیکر مردگان بشر امروز به یاری او ببخشم و حقیقت حیات انسانیت را جلوهگر سازم و اگر هزار سال هم بر این منوال پرچم فداکاری راه خدا و محمد و آل محمد را به یاری ذات اقدسش بدوش ناتوان خویش میکشیدم عاقبت مرگ بوده باید همه اینها مقدمه تحصیل رضای خدا میبوده باشد تا برای قلب شفا و نوری و برای آخرت، سرافرازی و سودی داشته باشد و الا هیچ، و خدا از اینها همه بینیاز بوده و میباشد (نیته المومن خیر من عمله) و نیت مؤمن بهتر از عملش بوده خدا به نیت پاک لطف میکند و بس. امید است به لطفش نیت پاکی و عشق سرشاری نسبت به ذاتش مرحمت فرموده به فضلش با ما رفتار فرماید. الحقنا الله بالحسین و جده و امه و ابیه و اخیه و ولده آمین الله العالمین.
فراموش نکنید که راه راست از هر کجا کج شد بیراهه و به سوی هلاکت است. و پس ای پیغمبر، راه از خانه اوصیاء او علی و یازده فرزند عزیزش تا امام زمان بوده که زنده و غایب است (و بملا الله الارض به قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جو را) که به اتفاق احادیث مسلمین (شیعه و سنی) خدا به وسیله او زمین را پر از عدل و داد میکند بعد از آنکه پر از ظلم و جور شود، انشا الله. خداحافظ، بر شما وفاداران راه خدا همگی سلام. تهران، به یاری خدای توانا.
ثبت دیدگاه