مراسم حج، سیر باطنی و معنوی سالک الی الله(بخش اول)
28 خرداد 1403 - 0:54
شناسه : 70898
5

مراسم حج، سیر باطنی و معنوی سالک الی الله(بخش اول) باطن مناسک حج: ▪️مراسم حج، در واقع ماکت کوچکی از سیر باطنی و معنوی سالک الی الله است و سیر حضرت ابراهیم علیه‌السّلام در واقع راه سلوکی همۀ شیعیان اهل‌بیت علیهم‌السّلام است. ▪️همۀ دوستداران امیرالمؤمنین و فرزندان بزرگوارشان علیهم‌السّلام باید در مسیر سلوک الی الله، […]

پ
پ

مراسم حج، سیر باطنی و معنوی سالک الی الله(بخش اول)

IMG_20240617_131431_870RQbO7pL

باطن مناسک حج:

▪️مراسم حج، در واقع ماکت کوچکی از سیر باطنی و معنوی سالک الی الله است و سیر حضرت ابراهیم علیه‌السّلام در واقع راه سلوکی همۀ شیعیان اهل‌بیت علیهم‌السّلام است.

▪️همۀ دوستداران امیرالمؤمنین و فرزندان بزرگوارشان علیهم‌السّلام باید در مسیر سلوک الی الله، راه حضرت ابراهیم علیه‌السّلام را طی کنند؛ و منازلی را که آن بزرگوار پشت سرگذاشتند، باید یک به یک پشت سر بگذارند.

▪️سفر حج در واقع ماکتی کوچک است؛ الگوی کوچکی است از مسیر آن سیر معنوی و الهی. معنای لغوی خود واژۀ حج هم، رسانندۀ این مطلب است.

▪️واژۀ حج از نظر لغوی، به معنای قصد است؛ و حاجّ که ما به آن در زبان فارسی، حاجی می‌گوییم و درستش در زبان عربی حاجّ است، به معنای قاصد است؛ به معنای کسی است که مقصدی و مقصودی دارد؛ قصدی دارد و در پی مقصودی راه می‌سپارد.

▪️بنابراین هرکس که قصد دیدار خدای متعال را کرده، در واقع حاجّ یا حاجی است؛ ولو اینکه هنوز به مکّه هم مشرف نشده باشد. او در واقع حاجّ است؛ یعنی قاصد الی الله است؛ قصد ملاقات و دیدار خدای متعال را کرده است.

▪️سفر حجّی که مؤمنان به آن موفّق می‌شوند، در واقع ظهور حقیقت حج است؛ جلوه‌ای از حقیقت حج، رقیقه و نازله‌ای از حقیقت حج است. در واقع، ظاهر حج، قصدِ زیارت خانۀ خدا است؛ و حقیقت حج، قصد و ارادۀ دیدار و ملاقات و زیارت خود حضرت حقّ است.

▪️بارها اشاره کرده‌ایم که آنچه با این عظمت در میان مسجدالحرام می‌بینیم، که این همه کعبۀ آمال مؤمنین است، همۀ مسلمان‌ها در همۀ نقاط عالم رو به آن نماز می‌گزارند، حجّاج و معتمرین حول این خانۀ بزرگ طواف می‌کنند و خداوند متعال این همه عظمت برای آن قائل شده است؛ این خانه در واقع ماکتی از دل و قلب است.

▪️اصل کعبه که خانۀ حقیقی خدای متعال است، دل مؤمن است؛ چنان که فرمود: زمین و آسمان گنجایش منِ خدا را ندارد؛ ولکن قلب عبد مؤمن من، گنجایش من را دارد.

قَلْبَ الْمُؤمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ

▪️قلب مؤمن عرش الهی است.

و الْقَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلَا تَُسكِن حَرَمَ اللهِ غَيْرَ اللهِ

▪️قلب حرم خدا است و در خانۀ خدا، در حرم الهی، غیر خدا را سکونت نده و راه نده.

▪️علی ایّ حال، حقیقتِ حج، همان سلوک الی الله است.

IMG_20240617_132104_274

▪️عرفه، پیام بزرگی دارد. شما می‌دانید؛ حجّ هیچ حاجی پذیرفته نیست، مگر اینکه عرفه را درک کند؛ یعنی در روز عرفه در فاصلۀ بین اذان ظهر تا غروب آفتاب، سرزمین عرفات را درک کند؛ ولو چند دقیقه هم شده خودش را به آنجا برساند و آنجا حضور پیدا کند؛ که اگر نتواند خودش را در روز عرفه، به عرفات برساند، حجّ او پذیرفته نیست؛ حجّش باطل است. لذا داریم اَلْحَجُّ عَرَفَةُ: اصلاً حج، عرفه است؛ محور و کانون حج، عرفه است.

▪️عرفه یعنی سرزمین معرفت؛ یعنی عرصۀ معرفت. انسان در سلوک الی الله، در مسیر سیر الی الله، می‌بایست به وادی معرفت راه پیدا کند و سر از منزل معرفت در بیاورد؛ و الاّ حجّ او و سیر او، سیری ناقص و ناپذیرفتنی است و به مقصد و مقصودی که سالک باید در این سیر به آن نائل شود، منتهی نمی‌گردد.

▪️سرزمین عرفات، به یک معنا، وادیِ معرفت و شناخت است؛ یعنی اگر سالک بخواهد سیرش به دیدار و ملاقات خدا منتهی شود، باید اهل معرفت شود؛ باید به وادی معرفت گام بگذارد. به تعبیری دیگر، وادی عرفه، وادی اعتراف است.

▪️همان‌طور که می‌دانید، حضرت آدم ابوالبشر علی نبیّنا و آله و علیه‌السّلام، در سرزمین عرفات بود که توبه کرد و به کوتاهی خودش در اجرای امر الهی و فریبی که از شیطان خورد، اعتراف کرد.

▪️فریبی که حضرت آدم علیه‌السّلام از شیطان خورد، بر اساس صداقت محضی بود که داشت. او باور نمی‌کرد که کسی به دروغ به نام خدا سوگند بخورد و وقتی ابلیس به تعبیر قرآن کریم قاسَمَهُما: برای آدم و حوّا سوگند خورد که من خیرخواه شما هستم، حضرت آدم علیه‌السّلام روی صداقتی که داشت، حرف ابلیس را باور کرد.

▪️به هر حال، آدم و حوّا فریب ابلیس را خوردند و از بهشت رانده شدند و هر یک به گوشه‌ای از عالم، تبعید شده و سال‌ها در پی هم می‌گشتند و در فراق یکدیگر می‌گریستند.

▪️در وادی عرفات بود که خدای متعال، آن کلمات را به آدم علیه‌السّلام القاء کرد و با آن کلمات، توبۀ آدم علیه‌السّلام را پذیرفت.

▪️لذا روز عرفه، هم روز معرفت است و هم روز اعتراف؛ اعتراف به خطیئات، اعتراف به کوتاهی‌ها، اعتراف به اینکه آنچه شرط بندگی حضرت حق بود را نتوانستیم به جا بیاوریم؛ نتوانستیم آن‌گونه که ادب بندگی حضرت حقّ اقتضا می‌کرد، در محضر الهی مؤدب عمل کنیم.

▪️این اعتراف به عجز، به نقص، به کوتاهی، و به عصیان و طغیان و به غفلت‌ها، خاصّ روز عرفه است. پس روز عرفه یک معنایش روز اعتراف است.

▪️روز عرفه، روز توبه است؛ روزی است که توبۀ حضرت آدم علیه‌السّلام پذیرفته شد. ان‌شاءالله از این روز بهره ببریم.

ادامه دارد….

◾️استاد مهدی طیّب، ۸۴/۱۰/۲۲◾️

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.