ما این را تجربه کردهایم!
در بنیاسراییل، عابدی بود.
شب، خواب دید. در خواب به او گفتند؛ تو هـشــتـادسال عمر میکنی، چهل سال در رفـاهی و چهل سال در فشاری. کدام یک را اول میخواهی؟
چهل سال زندگی خوب را یا چهل سال در فشار را؟ او گفت: من عیال مومنی دارم، با او مشورت میکنم. ببینم او چه میگوید؟
از خواب بیدار شد. رفت پیش عیالش و گفت؛ من چنین خوابی دیدهام، تو چه میگویی؟
زن گفت: بگو من چهل سال اول را در رفاه میخواهم. از آن شب به بعد از در و دیوار برایش میآمد. به هرچه دست میزد، طلا میشد.
زنش هم میگفت: فلانی، خانه ندارد برایش خانه بخر. فلان پسر میخواهد عروسی کند ندارد. فلان دختر میخواهد شوهر کند ندارد و… همسرش به او دستور میداد و او هم تا میتوانست کمک میکرد.
سر چهل سال، خواب دید. در خواب به او گفتند؛ خدا میخواهد از تو تشکر کند. چهل سال اول به تو داد، تو هم به دیگران دادی. میخواهد چهل سال دوم را هم در رفاه باشی.
ما این را تجربه کردهایم. کسانی که اول عمر کمک مالی به دیگران میکنند، در آخر عمر هم خوبند، ولی کسانی که اول عمر دارا بودند و کمکی نکردند، آخر عمر ورشکست میشوند و به گدایی میافتند، ما این را تجربه کردهایم…
✍️آیتالله مجتهدی (ره)
جایی برای رشد معنوی شما
ثبت دیدگاه