سیره عملی درباره شبهای قدر
سیره عملی و توصیههای حضرت آیتالله بهجت درباره شبهای قدر
از آیتالله بهجت قدسسره سؤال شد که بالأخره شب قدر چه کار کنیم؟ ایشان آن شعر معروف را خواندند که:
ای خواجه چو جویی زشب قدر نشانی || هر شب، شب قدر است اگر قدر بدانی
خودشان واقعاً همینطور بودند و هر شب برنامههای عبادی و شبزندهداری داشتند؛ به همین خاطر شبهای دیگرشان تقریباً با شبهای قدرشان فرقی نمیکرد. البته در شبهای قدر به عبادتهای مخصوص همان شب هم میپرداختند.
ایشان معتقد بودند که دعا، تکلم عبد با اللّه است و ادعیة مأثور، اختصاص به زمان و مکان خاص ندارند. مثلاً عمل «قرآن بر سر گرفتن» همراه با توسل به ائمه علیهمالسلام، عمل بسیار شریف و عظیمی است و اختصاص به شب قدر ندارد. بیچارگی ماست که موجب حرمان و دوری ما شده و فقط چند روز در سال از آن استفاده میبریم. ایشان همواره توصیه میکردند که برای شفای بیماران نیز میتوان در هر زمانی، حتی خارج از شبهای احیا، از برکت این عمل نورانی بهره برد و آن را به طور مکرر انجام داد.
در پاسخ به این سؤال که «بعضی از علما و یا بزرگان اهل معرفت یک سال تمام شبها را بیدار بودهاند تا شب قدر را درک کنند، آیا این مطلب صحت دارد؟» به کنایه میفرمودند:
«برای ما هر شب، شب قدر است در خوابیدن! چون همیشه در ایام سال، شبها میخوابیم!»
تأکید میکردند: «بالاترین دعا و مهمترین دعا، تعجیل فرج است که مسلمانها، بلکه بشر در نـجات خواهند بود.»
به دعا برای دیگران توصیه بسیاری داشتند و میفرمودند:
«اگر من برای دیگری دعا کنم، خیلی خوشحالم؛ برای اینکه میدانم ملائکه برای من دعا میکنند، به بالاتر از این یا مثل این.»
عملاً هم همینگونه بود و به فکر همه بودند؛ حتی کفار را هم فراموش نمیکردند. میگفتند:
«مرحوم سید ابنطاووس میگوید در شب قدر، کفار چین برای دعا مستحقترند؛ آخر، راهنیافته و گمراهند.»
در دیداری با فرزند آیتالله سیدجمالالدین گلپایگانی رحمهالله، وقتی ایشان به آقا التماس دعا گفتند و اصرار کردند که حتماً دعا کنید، آقا فرمودند:
«همۀ مؤمنین و مؤمنات را پس از نماز دعا میکنم، اگرچه به من سفارشی برای دعا نکرده باشند؛ حتی مؤمنینی که در چین هستند. اگر دعا نکنیم ناقصالایمانیم!»
میفرمودند:
«ما وظیفه داریم که در تعلیم، تعلّم، تلاوت و عمل به قرآن کوشش کنیم، ما شبهای احیا قرآن بر سر میگذاریم، ولی در مقام عمل آیههای حجاب، غیبت، کذب، و آیاتِ «وَیلٌ لِلْمُطَفِفِینَ؛ وای بر کمفروشان!»(مطفّفین: ۱) و نیز «فَلاَ تَقُل لهُمَآ أُف؛ پس به پدر و مادر اُف نگو»،(اسراء: ۲۳) همچنین «وَ لاَ تَمْشِ فِی الأرْضِ مَرَحًا؛ و با ناز و تکبر در روی زمین راه مرو»(لقمان: ۱۸) و… را زیر پا میگذاریم و پامال میکنیم!»
ثبت دیدگاه