سندی بر حقانیت یاران مظلوم حضرت روح‌الله
14 مرداد 1404 - 23:23
شناسه : 78824
2
خدا از سر تقصیرات ما بگذرد

سندی بر حقانیت یاران مظلوم حضرت روح‌الله محمدرضا در تاریخ ۱۴دی ماه ۱۳۶۵ شهید شد و در تاریخ ۴مرداد ماه ۱۳۸۱ پیکرش به کشور بازگشت. چهارده سال بیشتر نداشت. برای جبهه رفتن اقدام کرد ولی قبول نمی‌کردند. بالاخره با دست بردن در شناسنامه راهی منطقه شد. نوزده سالگی برای آخرین بار اعزام شد. از نیروهای […]

نویسنده : ا.یوسفی منبع : چاره‌نیوز
پ
پ

سندی بر حقانیت یاران مظلوم حضرت روح‌الله

IMG_20250805_220424_853LzML3ak

محمدرضا در تاریخ ۱۴دی ماه ۱۳۶۵ شهید شد و در تاریخ ۴مرداد ماه ۱۳۸۱ پیکرش به کشور بازگشت.

چهارده سال بیشتر نداشت. برای جبهه رفتن اقدام کرد ولی قبول نمی‌کردند. بالاخره با دست بردن در شناسنامه راهی منطقه شد. نوزده سالگی برای آخرین بار اعزام شد. از نیروهای واحد تخریب لشگر علی ابن ابیطالب بود. عملیات کربلای چهار آخرین عملیات او بود. دوستانش می‌گفتند به سختی مجروح شد و پیکرش جا ماند. محمدرضا شفیعی به جرگه‌ی شهدای گمنام پیوست. برخی می‌گفتند او اسیر شده چون دوستانی که در کنار او بودند همگی اسیر شدند. اما خانواده هنوز چشم انتظار او بود. آزادگان به میهن بازگشتند اما خبری از او نشد. یکی از آزادگان گفته بود: ما دیدیم که محمدرضا اسیر شد اما خبری از او نداریم! ناله‌ها و گریه‌های خانواده بیشتر شده بود. همه آرزو داشتند خبری از گمشده‌شان به دست آورند. سال ۸۰ عراق و ایران برای تبادل اجساد توافق کردند. مرداد ۸۱، خبر بازگشت پیکر محمدرضا اعلام شد. خبر خیلی عجیب بود. پیکر محمدرضا بعد از شانزده سال سالم است!! او در کربلای ۴ مجروح و سپس اسیر می‌شود. یازده روز او را به همین وضع نگه می‌دارند. بعد می‌گویند: باید به امام توهین کنی. او هم فریاد می‌زند: مرگ بر صدام. بعثی‌ها آنقدر او را می‌زنند تا به شهادت می‌رسد. پیکر او را در قبرستانی در نزدیکی کربلا به خاک می‌سپارند. حالا بعد از شانزده سال، پیکر او را از خاک خارج کرده‌اند. بدن او سالم مانده. گویی که به خواب رفته است! بعثی‌ها سه ماه، پیکر او را زیر آفتاب انداختند تا پوسیده شود. آهک و دیگر مواد فاسدکننده بر بدنش ریختند اما بدنش همچنان سالم مانده. فرمانده عراقی که پیکر او را تحویل می‌داد گریه می‌کرد. می‌گفت: خدا از سر تقصیرات ما بگذرد. وقتی شهید محمدرضا شفیعی را داخل قبر قرار دادند فرمانده‌اش صحبت کرد و گفت: نماز شب این شهید هیچگاه ترک نمی‌شد. همیشه غسل جمعه را انجام می‌داد. وقتی برای امام حسین گریه می‌کرد قطرات اشک خود را به صورت و سینه و محاسنش می‌مالید. راز سالم ماندن پیکر این شهید اینهاست. خدا خواست محمدرضا شفیعی از گمنامی خارج شود تا برای همیشه تاریخ، سندی باشد بر حقانیت یاران مظلوم حضرت روح الله. محمدرضا در گلزار شهدای علی ابن جعفر قم آرمیده است.

منبع: کتاب پنجاه سال عبادت (گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی)

تصویری از جنازه شهید شفیعی که پس از۱۶ سال سالم به کشور بازگشت

مادر شهید محمدرضا شفیعی، مرحومه فاطمه نادری درباره سلامت پیکر پسرش می‌گوید:

«محمدرضا دو فرق در سرش داشت و همیشه به او می‌گفتم محمدرضا تو دو تا زن می‌گیری. تا او را دیدم گفتم قربانت بروم تو یک زن هم نگرفتی.

آنجا فرق سرش کاملاً مشخص و دندان‌های شکسته‌اش به‌خوبی قابل مشاهده بود.

فقط کبود بود.

دندان‌هایش به این دلیل شکسته بود که به او می‌گویند به امام خمینی فحش بده و او هم نمی‌دهد و به صدام فحش می‌دهد.

گفته بود: می‌دانم شهید می‌شوم پس چرا به امام فحش بدهم! که آنجا او را کتک می‌زنند و چند تا از دندان‌هایش می‌شکند.

شکمش هم همانطور پاره بود. کفنش خونابه داشت.»

ا.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.