سالگرد شهادت شهیدان محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر
08 شهریور 1404 - 23:55
شناسه : 79554
6
از دست‌فروشی تا ریاست‌جمهوری

سالگرد شهادت شهیدان محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر هشتم شهریور؛ سالروز انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت شهیدان رجایی و باهنر و روز مبارزه با تروریسم از دست‌فروشی تا ریاست‌جمهوری محمدعلی رجایی در سال ۱۳۱۲ در قزوین متولد شد. او که در چهارسالگی پدرش را از دست داد، از همان نوجوانی برای تأمین معاش خانواده، همراه […]

نویسنده : امینه یوسفی منبع : چاره‌نیوز
پ
پ

سالگرد شهادت شهیدان محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر

IMG_20250830_133634_746bvKJfdv

هشتم شهریور؛ سالروز انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت شهیدان رجایی و باهنر و روز مبارزه با تروریسم

از دست‌فروشی تا ریاست‌جمهوری

محمدعلی رجایی در سال ۱۳۱۲ در قزوین متولد شد. او که در چهارسالگی پدرش را از دست داد، از همان نوجوانی برای تأمین معاش خانواده، همراه تحصیل، کار می‌کرد؛ از شاگردی مغازه تا دست‌فروشی در جنوب تهران.

وی پس از اخذ دیپلم ریاضی، به شغل معلمی روی آورد و با ادامه تحصیل، موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته آمار شد. همزمان، در جلسات تفسیر قرآن آیت‌الله طالقانی تهران حاضر می‌شد و با چهره‌های مبارز آن روزگار آشنا شد.

رجایی به دلیل فعالیت‌های سیاسی، چندین بار توسط ساواک دستگیر، زندانی و شکنجه شد. او در زندان، هم‌سلول بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود که پس از تغییر ایدئولوژی آنان، از آنها فاصله گرفت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وی ابتدا حدود یکسال به عنوان وزیر آموزش و پرورش منصوب شد. پس از آن، با رأی مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه یافت و سپس مرداد ۵۹ به عنوان نخست‌وزیر دولت بنی‌صدر انتخاب شد.

پس از عزل بنی‌صدر، رجایی در دومین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، با کسب ۸۸ درصد آرا به ریاست جمهوری رسید. اما دوران ریاست‌جمهوری او تنها ۲۸ روز به طول انجامید و در ۸ شهریور ۱۳۶۰، در اثر انفجار بمبی که توسط یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق در دفتر نخست‌وزیری کار گذاشته شده بود همراه با نخست وزیرش، به شهادت رسید.

امام خمینی(ره) در توصیف او فرمود: «رجایی، رئیس‌جمهور مکتبی و ارزشمندی بود که مردم، او را از خود می‌دانستند.»

سبک زندگی شهدا

صدای اذان شنیده شد، خدمتگزار وارد اتاق شد و گفت: غذا آماده است، سرد می‌شود، اگر اجازه می‌فرمایید بیاورم، شهید رجائی فرمودند: خیر بعد از نماز، وقتی‌كه خدمتگزار از اتاق خارج شد،‌ ایشان با چهره‌ای متبسم و دلی آرام خطاب به من فرمودند: عهد كرده‌ام هیچ وقت قبل از نماز ناهار نخورم اگر زمانی ناهار را قبل از نماز بخورم باید یك روز روزه بگیرم.

یکبار ایشان داشت سخنرانی می کرد اول وقت شد، گفت: آقایان اگر الان وسط سخنرانی، تلفن از یک شخصیت مهم مملکتی باشد که با بنده کار داشته باشد، اجازه می‌دهید بروم گوشی را بردارم؟ مردم همه گفتند: بله بروید گوشی را بردارید، ایشان گفت: الان خدا پشت خط است، تلفن خدا زنگ می‌زند، وقت اذان است، او رفت برای نماز و همه مردم هم رفتند نماز.

IMG_20250830_184601_707

قرائتىِ با «همزه» یا با «عین‏»!

استاد قرائتی:

روزى شهيد رجائى به من گفت: آقاى قرائتى! نام شما با همزه است يا با عين؟ گفتم: خوب معلوم است با همزه و از قرائت گرفته شده است.

آقاى رجائى گفت: قرائتى با عين هم داريم. من در فكر بودم كه قرائتى با عين به چه معناست.

ايشان گفتند: از قارعه مى‌‏آيد، يعنى كوبندگى. بعد گفت: در فرازى از دعا، هم قرائتى با عين آمده هم رجائى. گفتم: كدام جمله؟ گفت: «الهى قَرَعتُ باب رحمتك بيد رجائى» خدايا! دَرِ رحمت تو را با دست‏ اميدم كوبيدم.

گفتم: آفرين بر اين معلّم، چقدر با قرآن و دعا مأنوس است!!

 کتاب خاطرات حجت‌الاسلام قرائتی

امینه یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.