روایت حضـرت امیرالمؤمنین از ابوذر غفاری
14 بهمن 1401 - 17:28
شناسه : 57161
7

روایت حضـرت امیرالمؤمنین از ابوذر غفاری روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام، نزد اصحاب خود فرمودند: من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می‌سوزد، خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند، چطور؟ مولا فرمودند: آن شبی که به دستور خلیفه، ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه‌ی او رفتند، چهار کیسه‌ی اشرفی به ابوذر دادند تا […]

پ
پ

روایت حضـرت امیرالمؤمنین از ابوذر غفاری

روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام، نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می‌سوزد، خدا رحمتش کند.

اصحاب پرسیدند، چطور؟

مولا فرمودند:

آن شبی که به دستور خلیفه، ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه‌ی او رفتند، چهار کیسه‌ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.

ابوذر، خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما، دو توهین به من کردید:
اول آنکه فکر کردید، من علی‌فروشم و آمدید من را بخرید.
دوم بی‌انصاف‌ها، آیا ارزش علی، چهار کیسه اشرفی است؟

شما با این چهار کیسه اشرفی می‌خواهید، من “علی”فروش شوم؟

تمام ثروت‌های دنیا را که جمع کنی، با یک تار موی “علی” عوض نمی‌کنم.

آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.

IMG_20230203_171643_9689wvBoIZمولا، گریه می‌کردند و می‌فرمودند:

به خدایی که جان “علی” در دست اوست قسم؛ آن شبی که ابوذر، درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست؛ سه شبانه‌روز بود که او و خانواده‌اش هیچ نخورده بودند.

ا.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.