رضایی: غربیها کفکیرشان حسابی به ته دیگ خورده که به رضا پهلوی امید بستند!
کارشناس مسائل سیاسی گفت: در مورد رضا پهلوی باید گفت غربیهای حسابی کفکیرشان به ته دیگ خورده که روی چنین شخصی سرمایهگذاری کردند.
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، چندی پیش صحبتهایی به گوش رسید و اخباری در رسانهها مخابره شد که حکایت از شکاف و اختلافات درونگروهی اپوزوسیون داشت. عمر اتحادِ رهبرانِ برانداریِ خیالی گویا چندان طولانی نبود و درحال حاضر یکبهیک شاهد خروج آنان از ائتلافشان با رضا پهلوی هستیم. حامد اسماعیلیون در پاسخ به مجری ایران اینترنشنال یعنی سیما ثابت یکی از دلایل خروجش از ائتلاف را عدم التزام عملی شازده پهلویها به دموکراسی میدانست، گویی قلدرمآبی پسر محمدرضا قبل از پیروزیِ محالشان شروع شده است.
با مسعود رضایی، کارشناس مسائل سیاسی و پژوهشگر حوزه انقلاب درمورد ضعف ماهیتی این ائتلاف با محوریت رضا پهلوی گپوگفتی داشتیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید.
مسعود رضایی
چهل سال در توهم براندازی
رضایی در ابتدا گفت: اپوزوسیون خارج از کشور بیش از چهار دهه است که در توهم به سر میبرند. در طول این چهل و چهار سال طیفهای مختلفی از جریان اپوزوسیون ظهور پیدا کردند که قصد براندازی نظام را داشتند اما حقیقت آن است که این گروهها نزد مردم و افکار عمومی جایگاهی ندارند. دشمن، کارش دشمنی و جوسازی است، عجیب نیست که اپوزوسیون با تحمل شکستهایی که در این سالها خورده است به عملیات رسانهای خود ادامه دهد.
یکبهیک کنار میروند و فراموش میشوند
وی افزود: در اوایل انقلاب شخصی به نام سپهبد عزیز پالیزبان با تعدادی نیروی مسلح در نزدیکی مرزهای شمال غرب ایران مستقر شده بود و دائماً دستگاههای رسانهای میگفتند که به زودی او با سربازانش تهران را فتح خواهد کرد! پس از آن گروهکهای تروریستی تجزیهطلب امید اپوزوسیون شدند که باز هم بخاری از آنان بلند نشد. بختیار، رجوی، بنیصدر و… هر یک زمانی شخصیتهای برجسته اپوزوسیون بودند که قرار بود به زودی نظام جمهوری اسلامی را براندازی کنند و قدرت را به دست بگیرند اما هر یک پس از مدتی فعالیت و قبول شکست کنار رفته و حذف شدند. حتی بعضی از افراد نامبرده با هم دست به اتحاد و ائتلاف هم زدند اما باز هم در برابر مردم و جمهوری اسلامی ناتوان بودند.
ازدواجهای اپوزوسیونی!
کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: حتی بنیصدر برای نشان دادن قدرت اتحاد خود با سرکرده گروهک منافقین یعنی رجوی، دختر خود، فیروزه را به ازدواج او درآورد که در این موضوع هم ناموفق بودند و پس از مدتی رجوی او را طلاق داد. با تمام این مسائل و تفصیلات باز هم جریانات ضدانقلاب امیدشان به چنین اشخاصی است و باوجود تجربههای پیدرپی شکست در براندازی هرازگاهی امر بر آنان مشتبه میشود که به راستی قدرت براندازی دارند، درست مثل ملانصرالدین که خودش به دروغ داد میزد که فلان جا آش میدهند و پس از اینکه افرادی بنا به حرف او به قصد آش میرفتند، امر بر خودش هم مشتبه شد که «نکند به راستی آش میدهند!»
مردم باید به هوش باشند که روشهای اپوزوسیون نخنما و کهنه شده است
رضایی گفت: امروزه امید اپوزوسیون به رضا پهلوی است و دور او جمع میشوند، سرود آزادی میخوانند و باور میکنند که او میتواند کاری انجام دهد. هرچند که پس از مدتی، همانطور که شاهد بودیم به دلیل اختلاف بر سر منافع مادی و حقوقی دچار درگیری میشوند و خودشان ائتلافشان را به باد میدهند. مردم باید به هوش باشند که این روشهای اپوزوسیون نخنما و کهنه شده است و قرار نیست این افراد غمخوار آنان باشند. در مورد رضا پهلوی باید گفت غربیهای حسابی کفکیرشان به ته دیگ خورده که روی چنین شخصی سرمایهگذاری کردند.
خاندان وابستگی
او در انتها بیان کرد: خاندان پهلوی، یعنی وابستگی به بیگانه. پدر و پدربزرگ او دستنشانده انگلیسیها بودند و خودش هم امروزه غلام حلقه به گوش همانها شده. محمدرضا در کتاب «پاسخ به تاریخ» خودش اذعان دارد که او حافظ منافع غربیها در منطقه مهم و استراتژیک خاورمیانه بوده. رضا پهلوی هم دقیقاً جا پای آنها گذاشته است و چهل و اندی سال تحتالحمایگی فرانسه و انگلیس دارد به خوبی برای مردم ایران روشن میشود. سفر اخیر او به اسرائیل و آن افتضاحی هم که به بار آورد یکی دیگر از شواهد وابستگی این موجود به جریان سلطه است. مردم باید توجه کنند که هرچند مشکلات اقتصادی و معیشتی در کشور قابل انکار نیست اما مبادا تلاشهای خودشان را با امید بستن بر روی چنین اشخاص وابستهای به باد دهند و استقلالی که خودشان با انقلاب به دست آوردند را بخواهند مخدوش سازند.
پایان پیام/
ثبت دیدگاه