راهحل مشکلات در همین نزدیکی
استاد برجسته اخلاق آیت الله فاطمینیا میفرمودند:
شخصی، گرفتاري و مشکل مهمی برایش پیدا شده بود.
کسی به او عملی یاد داده بود که چهل روز انجام دهد تا مشکلش حل شود. عمل را انجام میدهد و چهل روز تمام میشود اما مشكل برطرف نميشود.
میگوید: روزی اضطرابی در دلم افتاد و از منزل خارج شدم، پیرمردی به من رسید و گفت: آن مرد را میبینی (اشاره کرد به پیرمردی که عبا به دوش داشت و عرقچین سفیدی بر سر)؛ گفت: مشکلت به دست او حل ميشود!
(بعدا معلوم شد که آن شخص، آقاشیخ رجبعلی خیاط است).
آقاشیخ رجبعلی آدم خاصی بود، خدا به او عنایت کرده بود.
مجتهدین خدمت او زانو میزدند و التماس میکردند نظری به آنها بکند!
میگوید: خودم را با سرعت به شیخ رساندم و مشکلم را گفتم!
تا سخنم تمام شد، گفت:
چهارسال است که شوهرخواهرت مرده و تو یک سری به خواهرت نزدهای! توقع داری مشکلت حل شود!؟
میگوید: رفتم به خانهی خواهرم، بچههایش گریه کردند و گله کردند؛ بالاخره راضیشان کردم و خوشحال شدند و رفتم.
فردا صبح اول وقت، مشکلم حل شد.
ثبت دیدگاه