دیدار با امام عصر در صحن حضرت عبدالعظيم
در صحن حضرت عبدالعظيم علیهالسلام،
بزرگوارى چشمش به جمال امام عصر عليهالسلام روشن شد
عرض كرد: يابن رسول الله!
فرمودند: صبر كن من عبدالعظيم حسنى را زيارت كنم
بعد با هم بر سر قبر علامه لاهيجانى برويم
من- امام زمان- مرتب سر قبر او مىروم
فرمودند:
بيا بر سر قبر علامه لاهيجانى برويم
ايشان مىگويد:
با امام زمان عليهالسلام آمديم
سر قبر رسيديم، قبر باز شد
علامه لاهيجانى بيرون آمد و سلام كرد
و امام زمان عليهالسلام، جوابش را داد
و احوالپرسى كرد. پرسيد:
در برزخ، خوب و راحت هستى؟
بعد وقتى حرف علامه لاهيجانى با امام زمان عليهالسلام تمام شد
به من رو كرد و گفت:
وقتى به تهران رفتى، سلام مرا به حاج شيخ مرتضى برسان
بگو: چرا بر سر قبر من نمىآيى؟
من منتظرم
امام زمان عليهالسلام فرمودند:
علامه لاهيجانى! شيخ مرتضى، پير شده زانو درد گرفته و نمىتواند بيايد. من به جاى او مىآيم و به تو سر مىزنم!
* برگرفته از کتاب عرفان در سوره يوسف، اثر استاد حسین انصاریان
ثبت دیدگاه