دل‌نوشته | سالار زینب قدری آهسته برو
06 مرداد 1402 - 23:13
شناسه : 62511
7

سالار زینب قدری آهسته برو شب یازدهم،حضرت زینب کبری(س) می‌روی همراه خود جانم به میدان می‌بری در قفای خویشتن موی پریشان می‌بری گرچه امر بر صبوری می‌کنی، جانا بدان دست زینب را سوی چاک گریبان می‌کنی می‌روی با سر به سوی نیزه‌داران پلید پیش چشمم تا رود بر نیزه قرآن می‌بری نعل مرکب‌های دشمن تشنه‌‌کام […]

پ
پ

سالار زینب قدری آهسته برو

شب یازدهم،حضرت زینب کبری(س)

می‌روی همراه خود جانم به میدان می‌بری
در قفای خویشتن موی پریشان می‌بری

گرچه امر بر صبوری می‌کنی، جانا بدان
دست زینب را سوی چاک گریبان می‌کنی

می‌روی با سر به سوی نیزه‌داران پلید
پیش چشمم تا رود بر نیزه قرآن می‌بری

نعل مرکب‌های دشمن تشنه‌‌کام سینه‌اند
بوسه‌گاه عشق، زیر پای عدوان می‌بری

تا نماند دست خالی ساربان بی‌حیا
خاتم پیغمبران را ای سلیمان می‌بری

باز هم دارد به دستش حرمله تیر سه پر
بهر آن تیر سه شعبه قلب سوزان می‌بری

همسفر، سالار زینب قدری آهسته برو
نیمه جان گشتم تو هم این نیمه‌ی جان می‌بری

(احسان محسنی‌فر)

ا.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.