همین چند روز پیش بود که سایتهای مختلف از دانشگاهها گرفته تا برخی وزارتخانهها و رسانه، مملو از خبرهای افتخارآفرینی و حضور اعضای هیئتعلمی دانشگاههای ایران در لیست «دانشمندان دو درصد برتر جهان» بودند و بیش از دو هفته، بازتاب این اخبار ادامه داشت، تا اینکه در تاریخ ۱۷ آبانماه، پایگاه استنادی علوم جهان اسلام با انتشار یک گزارش، «فهرست دانشگاه استنفورد» را مورد تحلیل و نقد قرار داد. پس از آن نیز معاون پژوهش و فناوری وزارت علوم نیز دراین باره اعلام موضع کرد. حال سوال اینجاست که چرا واکنشها نسبت به «فهرست استنفورد»، انقدر دیر اتفاق افتاد؟
به گزارش علنی به نقل از ایسنا، یکی از اهداف سیاستگذاران علمی کشورها بهینه کردن تحقیقات است تا بتوانند با مدیریت بودجه و امکانات، با صرف هزینه کمتر به بیشترین بازدهی علمی برسند.
دانش «علمسنجی»، برای رسیدن به این اهداف به وجود آمده و این علم یکی از رایجترین روشهای ارزیابی فعالیتهای علمی پژوهشی است. پژوهشگران این رشته به دنبال یافتن شاخصهایی هستند تا بتوانند عملکرد پژوهشگران و تولیدات علمی آنها را قابل سنجش و ارزیابی کنند و سیاستگذاری صحیحی در عرصه پژوهش انجام شود.
در این شاخه از علم؛ پژوهشگران، انتشارات علمی آنها، استنادات و ارجاعات آنها مورد بررسی قرار میگیرند. به همین منظور شاخصهای مختلفی توسط نهادهای مختلف جهانی، تعریف شده است. پایگاههایی مانند کلاریوت آنالیتیکس، WOS (وب آو ساینس)، JCR، ESI و … نهادهای بینالمللی هستند که با استفاده از شاخصهای مختلف؛ افراد، مؤسسهها، مجلات، مقالهها و کشورها را مورد بررسی قرار میدهند.
از سالهای گذشته، آمارهای اعلام شده در خصوص نویسندگان برتر جهانی از سوی پایگاههای مختلف، مورد توجه رسانهها در کشور قرار میگیرند و بازتاب گستردهای در کشور داشتهاند. یکی از این آمارها، فهرستی است که در کشور ما با نام «فهرست دانشگاه استنفورد» یا «فهرست دانشمندان دو درصد برتر استنفورد» مشهور است.
این فهرست از سال ۲۰۱۶ به صورت سالانه، توسط تعدادی از پژوهشگران دانشگاه استنفورد اعلام میشود. این محققان شاخص جدیدی به نام شاخص (C) برای ارزیابی تاثیر استنادی پژوهشگران تعریف کردهاند و بر اساس آن و با استفاده از دادههای پایگاه اسکوپوس، فهرستی از نویسندگان در رشتههای مختلف منتشر میکنند.
آخرین نسخه این فهرست که در تاریخ ۱۹ اکتبر ۲۰۲۱ (۲۷ مهرماه ۱۴۰۰) منتشر شد، شامل اسامی یکصد هزار نویسنده پراستناد (برحسب شاخص C) و همچنین نویسندگانی است که جزو دو درصد پراستناد در زیرحوزه تخصصی خود قرار میگیرند. در این فهرست بیش از ۱۸۶ هزار نویسنده از سراسر جهان حضور دارند که در این میان ۶۵۴ نفر، پژوهشگرانی از دانشگاههای ایران هستند.
از اوایل آبان ماه، اولین اخبار مربوط به حضور اعضای هیئتعلمی دانشگاههای مختلف در وبسایت دانشگاهها منتشر شد و بازتاب این اخبار به وبسایت وزارت علوم و رسانههای مختلف رسید. با زیر نظر گرفتن این روند مشاهده کردیم که هر روز آمار جدیدی از دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی اعلام میشد؛ این آش تا جایی شور شد که وزارت علوم بیشاز ۱۵ خبر در این موضوع منتشر کرد.
در ادامه این روند و بیش از دو هفته بعد از بازتاب این اخبار؛ پایگاه استنادی علوم جهان اسلام در تاریخ ۱۷ آبانماه، در یک گزارش «فهرست دانشگاه استنفورد» را مورد تحلیل و نقد قرار داد و عنوان کرد که فهرست دانشگاه استنفورد دارای اشکالاتی است و از دقت زیادی برخوردار نیست.
در این گزارش تحلیلی مواردی مانند آمار بالای «خود استنادی نویسندگان»، «تجمیع آمار مقالات و ارجاعات افراد با نامهای مشابه»، «حضور برخی از نویسندگان متهم به سوءرفتار علمی» و «عدم حضور برخی از برندگان جایزه نوبل در این فهرست»، به عنوان مهمترین اشکالات وارده به فهرست نویسندگان دو درصد برتر استنفورد مطرح شد.
همچنین در این گزارش در خصوص اعتبار بیشتر فهرست «کلاریوت آنالیتیکس» نسبت به فهرست استنفورد، عنوان شد که پایگاه کلاریوت آنالیتیکس در اعلام فهرست سالانه پژوهشگران پراستناد دنیا (Highly Cited Researchers) مدارک همه نویسندگان را بررسی میکند و مواردی مانند مقالات ابطال شده، سوء رفتار علمی و نرخ بالای خوداستنادی را مورد بررسی قرار میدهد. در نتیجه، برخی از نویسندگان از فهرست حذف میشوند. تعداد زیاد استنادات یک نویسنده ضامن قرارگیری در فهرست نویسندگان پراستناد دنیا نیست. اما محققان استنفورد هیچ گونه پردازش کیفی بر روی فهرست خود انجام نمیدهند و بر اساس محاسبات و حدود آستانه آماری فهرست خود را تدوین می کنند. بنابراین، کاربران بایستی برحسب نیاز خود و بدون پیش داوری از چنین دادههایی استفاده کنند و منطق محاسبه هر شاخص، ضعف ها و قوت ها و کاربردهای آن را مدنظر قرار دهند.
در این گزارش آمده است که «فهرست استنفورد تنها فهرست از پژوهشگران پراستناد نیست. برخی از پایگاههای اطلاعات علمی و سامانههای استنادی نیز فهرستهای درصدی از نویسندگان و موسسات برتر ارائه میکنند. علیرغم اینکه در تمام این فهرستها ایرادات روش شناختی و نقص در دادهها وجود دارد؛ اما همچنان میتوانند دیدی کلی از وضعیت تاثیرگذاری علمی پژوهشگران رشته های مختلف در موسسات و کشورهای مختلف ارائه کنند».
همچنین عنوان شد که این فهرستها جامعیت و مانعیت کافی ندارند. «همه پژوهشگران برتر و تاثیرگذار در این فهرست ها قرار نمیگیرند و حتی شاید بتوان گفت کسانی که در این فهرستها قرار میگیرند، لزوما برترین پژوهشگران نیستند. از این رو، این فهرستها همواره درصدی مثبت کاذب و منفی کاذب دارند. به علاوه، با تغییر روششناسیها، فهرستها و اسامی هم تغییر میکنند. بنابراین، باید توجه داشت که هر یک از سنجه های استنادی یا رتبه بندی های پژوهشگران بیانگر نوع متفاوتی از عملکرد و دستاورد پژوهشی است». نویسندگان این گزارش، تاکید کردند که باید از تعبیرهای نادرست از این فهرستها، پرهیز کرد و این فهرست لزوماً فهرست بهترین پژوهشگران نیست.
به همین دلیل پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) در هر سال فهرستهای پایگاه استنادی را با روشهای آماری و تحلیلهای علمسنجی بررسی میکند و بعد از رفع خطاهای آنها، فهرست نرمالشده «نویسندگان یک درصد برتر ایران» را به دانشگاههای مربوطه اعلام میکند.
پس از این گزارش، دکتر غلامحسین رحیمی؛ معاون پژوهش و فناوری وزارت علوم نسبت به این فهرست واکنش نشان داد و در نامهای به روسای دانشگاهها، مراکز آموزش عالی و مراکز پژوهشی اعلام کرد: «با توجه به پیگیری برخی دانشگاه ها و موسسات پژوهشی و نیز گزارش منتشر شده موسسه استنادی علوم (ISC) و پایش علوم و فناوری (https://isc.ac/fa/news/۱۶۷۸) به اطلاع می رساند، صرفا گزارشها و فهرستهای مربوط به نظامها و پایگاههای رتبهبندی پذیرفته شده در سطح ملی و یا بینالمللی مورد تایید این معاونت است و هر گزارش یا فهرستی که توسط منابع غیر از این نظامها و پایگاهها در وبگاه دانشگاهها و شبکههای خبری و اجتماعی اعلام میشود قابل استناد نمیباشد».
پس از این واکنشها، وبسایت وزارت علوم تمامی اخبار مرتبط با افتخارآفرینی اعضای هیئتعلمی دانشگاهها و حضور آنها در فهرست استنفورد را حذف کرد.
سوالات بسیاری در خصوص روند انتشار و بازتاب اخبار «فهرست استنفورد» و یا «دانشمندان/نویسندگان/پژوهشگران دو درصد برتر» وجود دارد:
چرا پایگاه استنادی علوم جهان اسلام پیش از بازتاب گسترده این اخبار، در خصوص این فهرست و شاخص اطلاعرسانی نکرده بود؟
چرا روابط عمومی دانشگاهها در خصوص این موضوع از پایگاه استنادی علوم که مرجع ارائه این اخبار هستند، استعلامی نگرفته بودند؟
چرا روابط عمومی وزارت علوم به عنوان یک نهاد رسمی و مرجع، توجهی نسبت به اخباری که بازتاب میدهد، ندارد؟
چرا واکنشها به اخبار منتشر شده، اینقدر دیر اتفاق افتاد؟
این علاقه بیش از حد به انتشار اخبار برای اثبات بهترین و برترین بودن در دنیا (فارغ از صحت آنها) از کجا نشات میگیرد؟
و از همه مهمتر اینکه چرا نظام پژوهشی کشور، تنها به دنبال شاخصهای کمی برای اثبات برتری علمی خود است؟ و تا چه زمانی این روند ادامه خواهد داشت؟
انتهای پیام
ثبت دیدگاه