خمینی جگر دارد این هوا!
15 خرداد 1404 - 14:37
شناسه : 77416
4

خمینی جگر دارد این هوا!  جلال آل احمد: خمینی جگر دارد این هوا! 🔹 [با جلال] رفتیم قم. سر یک‌کوچه‌ نگه داشت و دوتا کتابش را برداشت: غربزدگی توی یک ‌دستش بود و یک کتاب دیگر توی دست دیگرش. گفتیم: «کجا داری می‌روی؟» گفت: «صدایش را در نیاورید، دارم می‌روم پیش خمینی!» 🔹-بعد از ۱۵ […]

پ
پ

خمینی جگر دارد این هوا!

IMG_20250604_214859_404

 جلال آل احمد: خمینی جگر دارد این هوا!

🔹 [با جلال] رفتیم قم. سر یک‌کوچه‌ نگه داشت و دوتا کتابش را برداشت: غربزدگی توی یک ‌دستش بود و یک کتاب دیگر توی دست دیگرش. گفتیم: «کجا داری می‌روی؟» گفت: «صدایش را در نیاورید، دارم می‌روم پیش خمینی!»

🔹-بعد از ۱۵ خرداد بود؟

بله توی آن اوضاع! گفتیم «آنجا چرا؟» گفت: «بعداً می‌گویم». خلاصه توی ماشین منتطر ماندیم. بعد از چند دقیقه‌ای آل احمد آمد.

دیدیم یک کتابش را اینطرفی پرت کرد، یکی را آن طرفی.

🔹گفتیم: «پس چه شد؟» فریاد زد: «آی! خمینی جگر دارد این هوا!» دستش را به اندازه یک هندوانه باز کرد و: «مصدق جگر دارد این قدر!» و به اندازه یک ارزن را نشان داد…

🔹 [جلال] تعریف کرد که رفتم در زدم و یک نفر در را باز کرد. گفتم به آقا (امام خمینی) بگویید جلال آل احمد، نویسنده فلان و بهمان آمده.

آقا می‌گوید: بگویید بیاید داخل.

رفتم و دیدم آقا متین و موقر نشسته. ژست گرفتم و می‌خواستم کتاب‌ها را بدهم به آقا. اول کتاب‌ها هم غلیظ نوشته بودم: «تقدیم می‌شود به …».

🔹آقا گوشه پتوی زیر پایش را می‌زند عقب و هر دوتا را بیرون می‌آورد!

جلال می‌گوید: «نمی‌دانستم شما این خزعبلات را هم می‌خوانید.» جلال خیال کرده بود خیلی ختم است.

آقا در سکوت به جلال حالی می‌کند که: «اگر خزعبلات است، چرا دو تا را زدی زیر بغلت و با خودت آوردی؟ تو می‌خواهی روشنفکر بازی برای من دربیاوری؟»

📕کتاب‌ماه فرهنگی تاریخی | شماره سوم؛ شهریور، مهر و آبان‌ماه ۱۳۸۷

گفت و گو با محمود گلابدره‌ای

موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

صفحه ۷۴.

ا.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.