عباس حسیننژاد با اشاره به وجود ابتذال در برخی زمینهها در تلویزیون، از اینکه ناشران کوچک به هیچ وجه نمیتوانند به تلویزیون نزدیک شوند میگوید و از رئیس جدید صداوسیما میخواهد تا برای کتاب تصمیمی بگیرد.
این شاعر و ناشر در گفتوگو با علنی به نقل از ایسنا درباره وضعیت تبلیغ کتابها و کتابخوانی در رسانهها و نیز تبلیغات شهری و همچنین نمود استفاده از چهرههای فرهنگی و ادبی اظهار کرد: همیشه بحثی بر سر این وجود دارد که ما ایرانیها کتاب نمیخوانیم و خارجیها خیلی کتاب میخوانند! به نظر من، در طول این مدت هیچوقت آمار دقیقی دراینباره وجود نداشته و ما دچار خودتحقیری شدهایم.
او در ادامه گفت: برای مثال، از نگاه ادبی، در حال حاضر نسل امروز کتابهایی را میخوانند که در قرن هشتم و حتی ماقبل آن نوشته شده است. این در حالی است که در کمتر ادبیاتی در دنیا میتوان موارد اینچنینی را سراغ داشت که زبان و ادبیات آنها به این شکل منتقل شده و هنوز آن متنِ صدسال پیش خوانا باشد. هیچکس حافظ شیرازی را جدی نمیگیرد، درحالیکه سطح فروش دیوان او همیشه بالا بوده، مردم با آن ارتباط دلی دارند، حتی دستفروشهای خیابان هم به ما سطح بالایی از ادبیات را میفروشند اما هیچکس از این زاویه به ماجرا نگاه نمیکند و به نظر میرسد این نتایج را براساس آمار غیردقیق و بازی با عددها رها کنیم.
حسیننژاد همچنین با بیان اینکه آن کسی که باید کتاب بخواند، میخواند؛ حالا با هر شرایطی که وجود داشته باشد، از اینکه پیش از آنکه بحث اقتصاد خرید برای کتابخوانان مطرح باشد، مسئله جا، خانههای کوچک و کوچکتر شدن آن برای نگهداری کتاب مطرح است گفت.
این شاعر در ادامه به تاثیر فضای مجازی بر وضعیت کتابخوانی نیز اشاره و اظهار کرد: در مجموع سیطره فضای مجازی بر اینکه کتاب کاغذی نخوانیم در حال افزایش است و تاثیر داشته است. اما کتاب به عنوان «متعالیترین وجه فرهنگ» شناخته میشود، این متعالیترین وجه فرهنگ، آن کتاب کاغذی که در دست ما است بوده اما به نظر من، نسخه الکترونیکی آن هم همان تعالی را دارد. ولی بیاییم در کنار آن محتوا را درجهبندی کنیم؛ همانطور که این روزها در انواع پیامرسانها در حال خواندن محتوا هستیم. و در دوران جدید باید تعریف جدیدی از محتوا ارائه شود و باید وجوه جدید کتاب و محتوا را جدی گرفت و بعد درباره سرانه مطالعه بحث کرد.
عباس حسیننژاد سپس به بیان وضعیت تبلیغ یا به قولی ترویج کتاب و کتابخوانی در تلویزیون پرداخت و گفت: با ترویج این سبک از کتابخوانی که تلویزیون ما به آن دچار شده، که دمدستیترین فکری است که به ذهن طراحان این برنامهها میرسد، اینکه برای یک کتاب مسابقه بگذاریم که هدف از آن عملاً فروش آن کتاب است، الزوماً هدف خواندن آن کتاب نیست. بگذریم که به نظر بنده، معلوم نیست با وضعیت انحصار تبلیغات کتاب در تلویزیون بهطوری است که کلا چیزی به نام تبلیغ کتاب در تلویزیون نداریم.
او در عین حال بیان کرد: با این حجم وسیع تولید برنامه در شبکههای متنوع تلویزیون که بیشترشان ۲۴ ساعته هستند، سهم کتاب چقدر است؟ ناشران بزرگ ما جرأت نمیکنند با این عددها و رقمها تبلیغ کنند؛ ما که ناشران کوچکی هستیم، اصلاً عددی برای تبلیغ حساب نمیشویم. نشر کوچک به هیچ وجه نمیتواند به تلویزیون نزدیک هم شود. در نتیجه، تصمیمگیری شوراهایی که تصمیم میگیرند چه کتابی در تلویزیون باشد و چه نباشد، این میشود که در واقع کتابی نمیبینیم. حتی فضای مذهبی و دفاع مقدسی را طوری مبتذل میکنند که برخی کتابها دائماً نمایش داده شوند؛ و سوال مهم این است که مگر بقیه کتابها جزئی از فرهنگ نیستند؟
این ناشر سپس با اشاره به دیدگاه مقام معظم رهبری درباره کتاب و کتابخوانی، گفت: ایشان درباره رمانهای بزرگ دنیا صحبت میکنند اما کدام ناشری که این کتابها را در ایران منتشر کرده، جای تبلیغ توسط متولیان فرهنگی و تبلیغی برایش باز شده؟ در بهترین حالت در یک مسابقۀ چهارگزینهای تلویزیونی اسم آن آمده باشد. بگذارید راحتتر بگویم اصلاً نشر و کتاب به عنوان متعالیترین وجه فرهنگ هیچ سهمی در تلویزیون ما ندارد. آنانی که اختیار شوراهای مختلف کتاب را به دست گرفتهاند، معلوم نیست به چه شکل تصمیم میگیرند و چگونه به کتاب نگاه میکنند.
حسیننژاد در ادامه با بیان اینکه زور تلویزیون همچنان در صدر است، اظهار کرد: این حرفها که فضای مجازی و شبکههای اینترنتمحور عرضه فیلم و سریال زورشان زیاد شده، درست نیست؛ اینها حالاحالاها کار دارند. حداکثر بازدید یک ویدیو در شبکههای اجتماعی دو سه میلیون نفر هم اگر باشد، در مقایسه با اینکه یک برنامه پربازدید تلویزیون شاید بیشتر از ۴۰ میلیون بیننده دارد خیلی کوچک است. بنابراین تلویزیون همچنان مهم است؛ آقای جبلی، رئیس جدید صداوسیما که جسورانه در حال متحول کردن تلویزیون است باید برای کتاب تصمیمی جدی بگیرد، اولا آن را از انحصار خارج کند، بعد هم تنوع برنامههای کتابمحور را بالا ببرد.
این ناشر تأکید کرد: موضوع کتاب مهم است اما برای رسانهها زینت المجالس است و چیزی شبیه جوریِ بار در فروشگاهها. باید توجه داشته باشیم که نشر یک صنعت است و یک سلسله با خرید کتاب به اقتصاد درست میرسند و دوام این سلسله به تبلیغ درست وابسته است. ناشران بزرگ یک قطار در حال حرکت هستند که به هر حال میروند اما ناشران کوچک اینطور نیستند. ما ناشران کوچک، بیدفاع هستیم. ما هیچ چیز نداریم و هیچکس نیست که بگوید از یک ناشر کوچک حمایت شود.
او در پایان خطاب به دولت جدید بیان کرد: توقع ما از دولت جدید این است؛ آقای احمدوند معاون فرهنگی جدید وزارت فرهنگ و ارشاد که خاک نشر را خورده، میتواند حامی بزرگی برای ناشران باشد که امیدوارم حرکت جدی برای بازار بیسامان کاغذ و بازار تبلیغ بهویژه با همکاری صدا و سیما و شهرداریها و... انجام دهد و به دیده شدن کتاب کمک کند؛ چون همه چیز دارد علیه صنعت نشر و کتاب پیش میرود و به دنبال آن وجه راهبردی از فرهنگ ایران دچار ضعف و خدای ناکرده انحطاط میشود.
انتهای پیام
ثبت دیدگاه