چرا با آمریکا درافتادید؟
اسلام، دین صلح و تسلیم در برابر حق است و با خشونت و درگیری مخالف اسـت؛ اما روشن است کـه صلح واقعی زمانی اتفاق میافتد کـه ظالمان دست از ظلم و ستم بردارند. برای همین، خداوند در قرآن به صراحت، بر ضد ظالمان و مستکبران عالم اعلان جنگ میکند و به مؤمنان دستور میدهد که به عنوان تکلیف الهی، با آنان به مقابله برخیزند و در برابر جنایتهایشان سکوت نکنند. بر اساس همین منطق قرآنی است که موسی(ع) با فرعون درافتادند؛ ابراهیم(ع) تبر بـه دست گرفتند و با نمرود و نمرودیان مبارزه کردند؛ و محمد(ص) یکتنه با بزرگان قریش به مقابله برخاستند… .
سـالها پیش هـم امام خمینی(ره)، بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، در پاسخ به این سؤال که عدهای میگفتند: «چرا باید با آمریکا درافتاد؟» فرمودند: «آنهایی که میگویند چرا بـا آمریکا درافتادید، باید به پیغمبر اشکال کنند که چرا با ابوسفیانها درافتاد. اگر انبیا اشتباه کردند که با قلدرها درافتادند، ما هم اشتباه کردهایم.»
جنگ چه برکاتی دارد؟
جنگ در راه خدا، یا بـه تعبیری «جهاد فی سـبیل الله» در اسلام به عنوان دفاع از مظلوم و برقراری عدالت تعریف میشود. از منظر قرآن، جنگ در راه خدا به شرط رعایت احکام شرعی، آثار و برکات مادی و معنوی فراوانی دارد که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از:
الف) کسب رضایت الهی: جنگ در راه خدا به شرط خلوص نیت و رعایت شرایط شرعی، موجب کسب رضایت خداوند و پاداش اخروی میشود؛
ب) تقویـت ایمان و تقوا: مبارزه در راه خدا و دفاع از حق، ایمان فرد را تقویت میکند و او را به خداوند نزدیکتر میسازد؛
ج) ارتقای روحیه ایثار و فداکاری: جهاد، روحیه ایثار و فداکاری را در افراد افزایش میدهد و آنها را از خودخواهی و دنیاگرایی دور میکند؛
د) نـزول امدادهای غيبی: جنگ، روحيه استمداد از خداوند را تقویت میکند و موجب سرازیر شدن امدادهای غیبی میشود؛
هــ) افزایش قدرت و عزت اسلام: مقابله بـا دشمنان اسلام موجب گسترش وحدت و همبستگی در میان مسلمانان میشود و قدرت و اقتدار اسلام را در دنیا افزایش میدهد؛
و) برقراری عدالت و امنیت: جنگ در راه خدا عدالت و امنیت را در جامعه میکند و موجب دفع ظلم و ستم میشود؛
ز) رشـد و شـکوفایی جامعه: در نتیجه برقراری امنیـت و عدالت، زمینه برای رشد و شکوفایی جامعه و پیشرفت مادی و معنوی آن فراهم میشود و روحيه ابداع و اختراع و ابتکار افزایش مییابد. وجود این آثار و برکات است که «جنگ» در راه خدا را «گنج» میکند.
عواقب بیتوجهی به مظلومان
سکوت در برابر ظلم، خشم خدا را در پی دارد. خدا بیتوجهان را دوست ندارد؛ وگرنه، این همه دستور به امر به معروف و نهی از منکر و قیام برای عدالت و… چه میشود؟
از طرفی، سکوت در برابر ظلم، تشویق ظالمان است برای ظلم بیشتر. ظالم بـا دیدن بیتوجهی مردم، به ستم خود ادامـه میدهد و حتی جرئت میکنـد بـر شدت آن بیفزاید؛ تا جایی که ظلم گسترش مییابد و چه بسا دامن ساکتان و بیتوجهان را نیز بگیرد.
یکی دیگر از عواقب بی توجهی به مظلومان این است که وجدان انسان را لگدمال و او را از ارزشهای اخلاقی دور می کند؛ تا جایی که به مرور زمان، ایـن بی توجهـی بـه قسـاوت منجر می شـود. ظلـم و بی عدالتـی همچنین به ایجاد شکافهای عمیق اجتماعی و افزیش اختلاف و درگیری بین گروههای مختلـف جامعـه منجـر می شـود و سـکوت در برابـر ظالـم ایـن اختلافـات را تشدید می کند.
روشـن اسـت که این شـرایط مانع اصلی رشـد و پیشـرفت جوامع اسـت و ناامنـی و بی ثباتـی را در جهـان گسـترش می دهد و عواقـب جبران ناپذیری برای ملتها دارد.
ثبت دیدگاه