مثل باغ گل
ناتوانترین، عاجزترین، تنهاترین آدم کسیه که توی این دنیا نتونه رفیقی برای خودش دست و پا کنه و پیدا کنه و دل به دل کسی بده،
اما از اون هم غمانگیزتر و شکستهتر و کسادتر و عاجزتر، آدمیه که رفقای خوب و باوفا رو پیدا کرده، ولی بلد نبوده قدرشونو بدونه، نتونسته نگهشون داره و کمکم از دستشون داده، درست مثل کسی که باغی پر از گل داشته باشه، اما به خاطر بیتوجهی، گلها یکییکی پژمرده بشن و از دست برن.
فرمود:
أَعْجَزُ : ناتوانترین، عاجزترین، کمزورترین، النَّاسِ : آدما، مردم، مَنْ : کسیه که، اون کسیه که، عَجَزَ : نتونست، عاجز شد، کم آورد، عَنِ : از، اكْتِسَابِ : پیدا کردن، به دست آوردن، کسب کردن، الْإِخْوَانِ : دوستا، رفیقا.
یعنی عاجزترین آدم کسیه که حتی نمیتونه یه رفیق پیدا کنه و همیشه تنها و بیکس و بییاره.
یعنی کسی که نمیتونه دوست واقعی پیدا کنه و دلشو به دل کسی بده از همه ضعیفتره، وَ : أَعْجَزُ مِنْهُ: ناتوانتر از اون، عاجزتر از اون، کمزورتر از اون، مَنْ : کسیه که، ضَيَّعَ : از دست داد، مَنْ : کسی رو که، ظَفِرَبِهِ: پیروز شده بود بسبب اون یعنی تونسته بود به دست بیاره اونو، و پیدا کرده بود، و صاحبش شده بود، مِنْهُمْ : از بین آدما.
یعنی بدتر از همه، کسیه که رفیقای خوبش رو که تونسته بود پیدا کنه، نگه نداشته و از دستشون داده، درست مثل همون کسیکه یه باغ پرگل داره ولی حواسش نیست و گلها یکییکی پژمرده میشن.
پس نتیجه اینکه:
١. رفیق داشتن یعنی تنها نبودن:
آدمی که نتونه دوستی پیدا کنه، مثل یه مسافره که توی جادهی طولانی تنها میمونه.
٢. قدر رفیق رو ندونی، تنها میشی:
داشتن رفیق باوفا یه نعمته، اما اگه حواست بهش نباشه، دست آخر غریبتر از اول میشی.
٣. بیتوجهی، دوستی رو پژمرده میکنه:
همونطور که گلای باغ بیآبی و غفلت رو تاب نمیارن، رفاقت هم بیمحبتی و بیتوجهی رو دوام نمیاره.
٤. حفظ رفیق از پیدا کردنش سختتره:
پیدا کردن دوست کار مهمیه، اما نگه داشتنش هنر میخواد، مثل نگهداری باغ پرگل که مراقبت همیشگی میخواد.
ثبت دیدگاه