عيبجو و خبرچينى
شخصى نزد عمر بن عبدالعزيز آمد و در خلال سخنان، از مردى نام برد.
او را به بدى ياد كرد و عيبى از وى به زبان آورد. عمر بن عبدالعزيز گفت اگر مايلى پيرامون سخنت بررسى و تحقيق میكنم. در صورتیكه گفتهات دروغ درآمد، فاسق و گناهكارى و خبرى كه دادهاى، مشمول اين آيه است.
يا ايها الذين آمنوا ان جائكم فاسق بنباء فتبينوا. (اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر فاسقى برايتان خبرى آورد، نيك وارسى كنيد مبادا به نادانى، گروهى را آسيب برسانيد و [بعد] از آنچه كردهايد، پشيمان شويد)
الحجرات 6
در صورتیكه راست گفته باشى، عيبجو و سخنچينى و مشمول اين آيه هستى: هماز مشاء بنميم (عيبجوست و براى خبرچينى گام بر مىدارد) القلم 11
اگر ميل دارى تو را مىبخشم و مورد عفوت قرار میدهم. مرد كه از گفته خود، سخت پشيمان و منفعل بود، با سرافكندگى و ذلت، درخواست عفو نمود و متعهد شد كه ديگر از كسى عيبجوئى نكند و اين عمل ناپسند را تكرار ننمايد.
📚 مجموعه ورام ، جلد1 صفحه 122
ثبت دیدگاه