با خودت فکر کن!
راننده گفت:
اين چراغ لعنتي چقدر دير سبز ميشه
در همین زمان…
دخترك گلفروش به دوستش گفت:
سارا بيا الان سبز ميشه؛
سارا نگاهي به چراغ انداخت و گفت:
اه اين چراغ چرا اينقد زود سبز ميشه، نميذاره دوزار كاسبي كنيم…
و این حکایت زندگی ماست که
بخاطر سختی رانندگی، از هوای بارانی شاکی هستیم و کشاورزی در دور دست بخاطر همین باران لبخند میزند.
یادمان باشد
خداوند؛ فقط خدای ما نیست
بندگان دیگری هم دارد…
_________________________
قبر تنگ و تاریک
خانه همیشگی توست…
مخصوص خودت، فقط برای تو…
پنجره ندارد، درش هم با ورود تو تا
قیامت بسته میشود…
اجازه نداری غیر از چند متر پارچه،
چیز دیگری با خودت، آنجا ببری…
وقتی آنجا نقل مکان کن
کسی به دیدنت نمیآید…
کسی برایت ایمیل نمیفرستد
گروههای اجتماعی از لیستشان حذفت میکنند…
مطالبت لایک نمیخورد…
تنها یک چیز به دردت میخورد…
نمازهایت….
صدقاتت….
و اعمال نیکت….
*حال با خودت فکر کن!
برای رفتن آماده هـســـتی؟
ثبت دیدگاه