به گزارش خبرآنلاین، رضا نصری در تشریح آینده تعامل و ارتباط ایران با اروپا و آمریکا گفت:اولاً معتقدم حتی اگر سیاست خارجی در سطح عالی نظام تعیین شود، نقش «مجری» آن نیز نقش بسیار قابل ملاحظهایست. ممکن است سیاست کلان نظام تنشزدایی و عادیسازی روابط اقتصادی با اروپا باشد، اما یک جملهٔ نامتعارف از سوی رئیسجمهور یا وزیر امور خارجه در مورد «هولوکاست» برای سالها تمام آن سیاست را نقش بر آب کند! پس نقش مجری، تدبیر او، قابلیتهای شخصی او، تسلط او بر ظرافتهای روابط بینالملل، دانش فنی او و همچنین مقبولیت و محبوبیت بینالمللیاش همه در حُسن اجرای سیاستهای کلان نظام نقش تعیینکنندهای دارد. ثانیاً، باید در نظر داشت رسیدن به یک تعامل پایدار در سیاست خارجی ابتدا مستلزم اقناع و جلب همکاری طرف مقابل است. اگر در فرایند اقناع و جلب همکاری خللی وارد شود، طبیعتاً تعامل سازنده نیز شکل نخواهد گرفت. حال، در اینجا عوامل متعددی ممکن است در این فرایند خدشه وارد کنند. به عنوان مثال، اگر رئیسجمهور آینده برای بنگاههای تبلیغاتی و دستگاه پروپاگاندای جریان متخاصم «سیبل آسانی» باشد در حدی که به راحتی بتوانند افکار عمومی را نسبت به او بدبین سازند، طبیعتاً برای دولتها نیز قدم گذاشتن در مسیر تعامل بسیار دشوارتر خواهد شد.
نصری افزود: در سالهای اخیر، یکی از مهمترین معضلات لابیهای متخاصم وجهه و جایگاه بینالمللی دکتر ظریف بود. از دید آنها، کشوری که وزیر امور خارجهاش دستکم دو بار نامزد دریافت جایزه نوبل صلح شده و قابلیتی استثنایی در جذب رسانهها، افکار عمومی و محافل تخصصی را دارد، نمیتوانست به راحتی سوژهٔ هراسآفرینی و اجماعسازی بینالمللی قرار گیرد. به همین خاطر هم، بخش قابل ملاحظهای از نیرو و منابع خود را صرف تخریب و ترور شخصیتی دکتر ظریف کردند تا او را بی اعتبار یا از صحنه خارج کنند. حال، تصور کنید افرادی جایگزین ایشان و رئیسجمهور شوند که از همان ابتدای امر لابیهای متخاصم موفق شوند – بدون کوچکترین زحمتی – تمام سازمانهای مدنی، فعالان حقوقی و رسانهها را علیه او سازماندهی کنند! در چنین فضایی، قطعاً برای دولتها، پارلمانهای ملی و احزاب این کشورها توجیه اینکه «باید با ایران همکاری کنیم» بسیار دشوار خواهد شد. در واقع، در صورت انتخاب یک «سیبل آسان» در تهران، حدود۷۰٪-۸۰٪ زحمات لابیهای متخاصم کم و به کارایی و بازدهی آنها افزوده خواهد شد!
وی در ارزیابی آینده روابط ایران با شرق نیز گفت: بخش اقتصادی و تجاری روابط ایران با شرق تابع روابط ایران با غرب (رفع تحریمها) و کیفیت تعامل آن با نظام مالی بینالمللی است. به بیان دیگر، اگر دولت بعدی نتواند مشکل تحریمها را حل کند – یا اگر نتواند از دستاوردهای مذاکرهکنندگان در وین به خوبی محافظت کند – احتمال اینکه روابط اقتصادی معناداری با کشوری مثل چین داشته باشد یا حتی بتواند روابط راهبردی متعادلی با آنها برقرار کند هم به حداقل میرسد. ایضاً اگر نتواند یا نخواهد معضل FATF را در داخل کشور حلوفصل کند، احتمال اینکه موفق شود همکاری بلندمدتی با شرق ساماندهی کنید بسیار دور از ذهن است. مگر اینکه باور کنیم راه توسعه یک کشور هشتاد میلیونی از تهاتر و تبادل کالا میگذرد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا دولت بعدی تکلیفFATF را مشخص خواهد کرد گفت: در هر حال، اگر عزم و اراده کلان کشور بر عادیسازی روابط تجاری و اقتصادی با جهان باشد، پذیرش موازین FATF یک مرحله اجتنابناپذیر است. به نظر میرسد همه جریانهای سیاسی در داخل کشور کموبیش به این نتیجه – که موضع رسمی دولت و طرفداران دیپلماسی در سالهای گذشته بود – رسیده باشند. امیدوارم نگاه مثبتتر برخی شخصیتها و جریانها به این موضوع صرفاً متاثر از فضای انتخاباتی نباشد.
>>> مشروح این گفتگو را بخوانید:
جنگاقتصادی و فشارحداکثری؛نامزدهای انتخابات برنامهای برایآن دارند؟
310311
ثبت دیدگاه