رحیمی در مراسم افتتاح مرکز پژوهشی اسناد فرهنگی آسیا و مرکز پژوهشی مطالعات قرآنی گفت: اینکه پروژههای تحقیقاتی که کار میشود، متقاضی نداشته باشند، خوب است ولی مثل عسلی است که پای درخت ریخته شود. فایدهای ندارد و درخت خشک میشود. پروژههای ما باید به یک برنامه اجرایی برسد.
به گزارش علنی به نقل از ایسنا، مراسم افتتاح «مرکز پژوهشی اسناد فرهنگی آسیا»، ارتقای گروه پژوهشی «مطالعات قرآنی» به «مرکز پژوهشی مطالعات علوم قرآنی» صبح امروز (چهارشنبه، 13 مرداد) در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد و در این مراسم از آخرین دستاوردهای این پژوهشگاه رونمایی شد.
دکتر غلامحسین رحیمی، معاون پژوهشی وزارت علوم در دولت دوازدهم، در این مراسم با اشاره به کاربرد علوم انسانی و توجه علمای گذشته به این علم عنوان کرد: یک سوالی که همیشه مطرح بوده و جواب آن بلافاصله داده میشود این است که چرا ابنسینا نام مکتوب پزشکی خود را «قانون» گذاشت و مجموعه حکمی خود را «شفا» نام گذاشت؛ در صورتی که باید این نامگذاری معکوس میبود. جوابی که داده میشود این است که ابنسینا اساس را بر این گذاشته که شفای واقعی در حکمت است نه در طب بدنی.
وی ادامه داد: چرا حکمای ما حکمت را به صورت حکمت عملی و نظری تفکیک کردند؟ در صورتی که در حکمت نظری حداقل نیمی از چیزی که در حوزه طبیعیات حکمت نظری است، دقیقاً در حوزه حکمت کاربردی است. نیمی از چیزی که در ریاضیات است، به معنای امروزی علوم کاربردی است. بخش الهیات را فعلا در شاخه نظری میتوانیم در نظر بگیریم. حوزه مهندسی، طب و تمام فروعات همه به بخش عملی متعلق است. آنچه که بعدها ما به عنوان جنبه نظری گرفتیم را نام حکمت عملی گذاشتند. یعنی چیزی که به فرد، خانواده و جامعه مربوط میشود را حکمت عملی نام گذاشتند.
رحیمی افزود: حدود یک ربع قرن قبلتر، حدود ۸۰ درصد از دانشجویان پیامنور ما دانشجویان علوم انسانی بودند. حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد دانشجویان دانشگاه آزاد هم دانشجویان علوم انسانی بودند. میپرسیدیم که چرا اینگونه است و میگفتند علوم انسانی فقط یک گچ و تخته میخواهد برای همین راهاندازی آن خیلی راحت و کمهزینه است. البته از نظر من این موضوع غلط بود. چرا این علوم انسانی در دبیرستان انقدر جنبه نظری و توصیفی دارد؟ فردی که دیپلم این رشته را میگیرد میتواند در آینده در جامعه فرد موفقی باشد؟ این فرد هر شغلی داشته باشد، سروکارش با عدد و رقم و مسائل محسوس است. خیلی فشار آوردیم به آموزش و پرورش که درس آمار و مباحث کامپیوتر و کاربردها اضافه کنند. از نظر من باید یک درس علوم طبیعی قوی مثل فیزیک هم باید به دروس علوم انسانی اضافه شود.
معاون پژوهش و فناوری وزارت علوم در ادامه این مقدمه، به این نکته تاکید کرد که حکمای ما قدیم بهتر علوم انسانی را میشناختند، تا عالمان جدید ما. حکمای ما در گذشته نقش علوم انسانی را اثرگذاری در میدان عمل بیشتر متوجه شده بودند. تمام مباحث سیاست مدرن، اخلاق فردی و خانوادگی همگی مربوط به عمل است. البته در سالهای اخیر اوضاع خیلی بهتر شده است. در گزارشهایی که از فعالیتهای پژوهشگاه دیدیم هم همه گزارش ناظر بر این بود که ما میخواهیم تقاضایی را پاسخ دهیم و نیازی را رفع کنیم.
وی ادامه داد: در پنج شش سال اخیر این خیلی شدید شده و اتفاق مبارکی است.منتهای آن فقط کتابنویسی نیست، این است که کاری کنیم که به معنای واقعی در تحقق اخلاق اسلامی و انسانی موفق باشیم و رفتارها و هنجارهای درست را در جامعه مستقر کنیم و در آخر باید به این جایگاه برسیم. من خوشحالم که پژوهشگاه علوم انسانی ما در مسیر کاربردی شدن برداشته است.
رحیمی تاکید کرد: معتقدم که نباید ما در پژوهشگاه بنشینیم و ذینفعان پروژه تحقیقاتی را بنویسیم. پیشاپیش ذینفعان باید به صورت رسمی نیاز خود را مکتوب عنوان کرده باشند. یک دستگاه متقاضی باید بگوید که چه نیازهایی دارد و شما به این نیازها پاسخ بگویید. اگر این اتفاق نیفتد، مشخص نیست متقاضی که شما مد نظر دارید، متقاضی واقعی باشد. ما این نیازها را داریم.
معاون تحقیقات با برشمردن مولفههای ضروری و مورد نیاز یک طرح عملیاتی، ادامه داد: طرحهای عملیاتی پنج، شش مولفه اصلی دارند و همزمان باید جمع بشوند تا حاصل آن تجمیع طرحی باشد که به معنای واقعی تقاضامحور است: اول متقاضی همراه با بهرهبردار نتایج که گاهی این دو یک نفر هستند. دوم مجری طرح، سوم حامی مالی طرح، چهار ناظر و پنجم مجوز دهنده. در طرحهای پژوهشی علوم انسانی نیز باید به این مولفهها توجه شود.
نباید تعداد کتابها از مقالات بیشتر باشد
رحیمی ضمن اشاره به این موضوع که نباید تعداد کتابها از مقالات بیشتر باشد، عنوان کرد: در مجمع پژوهشگاههای علوم انسانی و اسلامی نیز چند نکته را عنوان کردم که اینجا نیز آنها را بیان میکنم. یکی از آنها بحث مقاله و بحث کتاب است. در آنجا عنوان کردم که تعداد کتابهای شما از مقالات شما بسیار بیشتر است. این موضوع کاملاً غیر عادی است. هر کتابی که نوشته میشود اگر حداقل دو یا سه مقاله بینالمللی و ۲۰ مقاله داخلی پشت آن نباشد، در آن کتاب هنوز شالودههای علمی مستقر نشده است.
وی تشریح کرد: اولین کار هر محقق کتاب نوشتن نیست. قدم اول انجام تحقیقاتی است که حاصل آن به صورت مقاله قابل چاپ باشد و در معرض نقد داوران متخصص قرار بگیرد. پس از انجام این مراحل و از تجمیع مقالات، میتوان کتاب پدید آورد. البته نباید فقط مقالات را کنار هم قرار بدهیم. پشتوانه کتاب، آن مقالات است. این مهم است که ما وقتی کتاب مینویسیم، پشتوانههای تحقیقاتی را داشته باشیم.
معاون پژوهش و فناوری وزارت علوم ادامه داد: علاقه داشتم و دارم و اگر فرصتی بود و در آینده بودیم، بتوانیم مثل علوم پایه در اعتلای علوم انسانی نیز بکوشیم و برنامههای ویژهای را برای ارتقا و اعتلای علوم انسانی داشته باشیم.
وی به اقدامات مهم برای اعتلای علوم انسانی در کشور اشاره کرد و گفت: یکی از اقدامات مهم این است که بدانیم پنج سال دیگر هر رشته علوم انسانی ما میخواهد به چه جایگاهی برسد و بر اساس آن حمایتها را داشته باشیم. این کاری است که در خصوص علوم پایه نیز انجام شده است. مثلا ما نمیتوانیم تا پنج سال دیگر در همه حوزههای فیزیک فعال باشیم و حضور فعال در جامعه بینالملل داشته باشیم. باید حوزههای اصلی مشخص شوند. حوزههای دیگر هم هستند ولی حمایت و تقویت ویژه باید از آن حوزههای اصلی انجام بگیرد. چون این حوزهها معطوف به کاربرد است و هم میتوان از آنها تحقیقات ناب بینالمللی استخراج کرد و … . در جامعهشناسی، علوم سیاسی، ادبیات، علوم قرآنی و … نیز باید به همین صورت عمل کرد.
رحیمی ادامه داد: این را باید یک نهاد اندیشمند مشخص کند. باید این پژوهشگاه را محور کنیم و با کمک همه اندیشمندان کشور، برای هر رشته شاخهها و شعبی را سرمایهگذاری کنیم تا به هدفهای خاصی برسیم. اعتلای علوم انسانی به این صورت انجام میشود. در آن زمان میتوانیم بگوییم که در این زمینهها پنج پسا دکترا بدهیم. در سال ۱۴۰۰ توانستیم منابع مالی ۵۰۰ پسا دکترا را فراهم کنیم. بر اساس این برنامهها میتوان۵۰۰ نفر را توزیع کنیم. همچنین از هر استادی که در این زمینه کار میکند پروپوزال میخواهیم و یک پروپوزال را برای حمایت انتخاب کنیم. در علوم انسانی نیز باید به این سیاق عمل کنیم تا جایگاه ویژه در خور علوم انسانی فراهم کنیم.
معاون پژوهش و فناوری وزارت علوم تاکید تصریح کرد: پژوهشگاه یک وظیفه ذاتی و مشخص دارد که انجام مطالعات در زمینههای مشخص علوم انسانی است، وظیفه دیگر آن این است که به عنوان نهاد برنامهریز و سیاستگذار کمک وزارت علوم باشد.
کدامیک از برنامههای ما در کشور قرآنی است؟!
وی با ذکر مثالی در خصوص کاربرد علوم قرآنی، ادامه داد: برای مثال در حوزه قرآنی هنوز آنطور که باید به مسائل نپرداختیم. در سطح کشور این همه بر روی قرآن کار میکنیم؛ ولی کدام یک از برنامههای ما در کشور در حوزه سیاست، اقتصاد، تربیت و … قرآنی شده؟ هیچکدام! چون روش ما اشتباه بوده است. البته ضد قرآنی هم نبوده ولی قرآنی هم نبوده است. باید یک زنجیره از قرآن شروع شود و به برنامه اجرایی برسد.
رحیمی گفت: اینکه پروژههایی که کار میشود، متقاضی نداشته باشد، مثل عسلی است که پای درخت ریخته شود. فایدهای ندارد و درخت خشک میشود. پروژههای ما باید به یک برنامه اجرایی برسد. اگر توانستیم حلقهای شکل دهیم و قرآن را به برنامه اجرایی وصل کنیم نشاندهنده این است که این پروژهها اثربخش است.
وی عنوان کرد: پژوهشگاه علوم انسانی باید گعدههای مباحثاتی بگذارد تا مشخص شود پنج تا ۱۰ سال دیگر شاخههای مختلف به کدام سمت میروند و باید کدام را دنبال کنیم. باید حرفهایی زده شود که یک مسئول اجرایی متوجه شود و راه خود را ادامه دهد.
معاون پژوهش و فناوری وزارت علوم در انتها ضمن تشکر از زحمات متخصصان و مسئولان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، اظهار امیدواری کرد: در آینده پژوهشگاه علوم انسانی در حوزه عمل و اثربخشی در برنامههای وزارت علوم موقعیت وسیعتری و قویتری را داشته باشد.
انتهای پیام
ثبت دیدگاه