برخورد کریمخان زند با فرد متملّق و چاپلوس
کریمخان زند پس از آن که به پادشاهی رسید، شیراز را به پایتختی انتخاب کرد و از چنان محبوبیتی برخوردار شد که نامش به عنوان سر سلسله زندیه در سراسر ایران پیچید.
روزی عموی او برای دیدنش به پایتخت آمد. کریم خان دستور داد از وی پذیرای کنند و لباس های فاخر به او بپوشانند.
چند روزی از اقامتش نگذشته بود که در یکی از جلسات مهم مملکتی شرکت کرد. با دیدن قدرت و منزلت برادرزاده اش بادی به غبغب انداخت و گفت: کریمخان، دیشب خواب پدرت را دیدم که در بهشت، کنار حوض کوثر ایستاده بود و حضرت علی(ع) جامی از آب کوثر به او می داد.
کریمخان اخم هایش را در هم کشید و دستور داد وی را از مجلس اخراج و سپس از شهر بیرون کنند.
رؤسای طوایف از او علت این رفتار خشونت آمیز را جویا شدند.
کریمخان گفت: من پدر خود را می شناسم. او مردی نیست که لایق گرفتن جامی از آب کوثر از دست حضرت علی(ع) باشد. این مرد می خواهد با تملّق و چاپلوسی مورد توجه قرار گیرد و اگر تملّق و چاپلوسی به صورت عادت در آید، پادشاه دچار غرور و بدبینی می شود و کار رعیت هرگز به سامان نمی رسد.
به نقل از: کیهان نیا، راز موفقیت در بازار کار، صفحه 239
ثبت دیدگاه