معرفی کتاب حکایات قبرستان بقیع 
11 اردیبهشت 1402 - 0:22
شناسه : 60044
8

معرفی کتاب حکایات قبرستان بقیع قبرستان بقیع در تاریخ به «مشهد» و «حرم اهل بیت» معروف بوده که شامل مقبره‌ی چهار تن از ائمه‌ی اطهار؛ امام حسن مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق و عموی گرامی رسول خدا، عباس، فاطمه بنت اسد و احتمالاً حضرت فاطمه علیهم‌السّلام است. این مقبره متأسفانه در سال […]

پ
پ

معرفی کتاب حکایات قبرستان بقیع

قبرستان بقیع در تاریخ به «مشهد» و «حرم اهل بیت» معروف بوده که شامل مقبره‌ی چهار تن از ائمه‌ی اطهار؛ امام حسن مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق و عموی گرامی رسول خدا، عباس، فاطمه بنت اسد و احتمالاً حضرت فاطمه علیهم‌السّلام است.

images.jpeg-1

این مقبره متأسفانه در سال ۱۳۴۴ هجری قمری به دست وهابیان مورد آسیب شدیدی قرار گرفت.

بعد از تخریب این مکان مقدس، مرحوم علامه حاج شیخ عبدالرحیم صاحب‌الفصول حائری، تنها و بی‌پشتیبانی دولت، سند تعمیر قبرستان بقیع را به دست آورد. ایشان علاوه بر بازسازی قبرستان بقیع، یک دیوار سراسری برای آن کشیده و اجازه‌ی ورود و بازدید عمومی را نیز صادر کردند.

13920524154258825991964

 

کتاب حکایات قبرستان بقیع، به قلم محمد محقق و شهرام قراگوزلو، روایت ملاقات مرحوم صاحب الفصول حائری با پادشاه عربستان، ابن سعود، برای گرفتن سند برای اصلاح و مشخص کردن قبور ائمه‌ی بقیع علیهم‌السّلام است.

IMG_20230430_223646_956

 

برشی از کتاب حکایات قبرستان بقیع:

مرحوم علّامه حاج شیخ عبدالرحیم صاحب الفصول حائری، در سال 1305 هجری شمسی برای زیارت خانه خدا و حج بیت الله الحرام از تهران خارج و به عتبات عالیات مشرف می‌شوند.

در آن سال و آن سامان، آشوب و جنگ و ناامنی بسیار بود و میان کشور عراق و حکومت عربستان اختلاف بود و نزاع.

ظاهراً حکومت عراق به این بهانه که راه عراق تا مکه ناامن است و اموال و ناموس کاروان‌ها در خطر غارت، اجازه خروج از کشور عراق را به حجاج نمی‌داد و چون غیر از طریق زمینی، آن هم با اسب و گاری و شتر، راه دیگری نبود و حجاج هم باید به موقع در عرفات حاضر می‌بودند، دلشوره و اضطراب همه عازمان حج بیت الله الحرام را فراگرفت که با چه تدبیری به سوی مکه حرکت‌ کنند.

در میان حاجیان، بزرگان اهل علم و شخصیت‌های سیاسی و کشوری حضور داشتند و جلساتِ مکررِ مشورت برگزار می‌شد. ولی هیچ کدام این نشست‌ها نتیجه‌ای که تکلیف را روشن کند نداشت. وقت می‌گذشت.

عاقبت گروهی از مردم خدمت علّامه صاحب الفصول حائری آمدند و گفتند: «آقا، ما همه کارها و مشورت‌ها و راه‌ها را جستجو کردیم، ولی موفق نشدیم به سوی مکه حرکت کنیم. دیگر وقتی باقی نمانده‌ است. چند روز دیگر هم بگذرد، اعمال حجّی برای هیچ کدام ما نخواهد‌ بود. از شما تقاضا داریم یک فکری برای این جماعت منتظر بکنید.»

علّامه صاحب الفصول حائری فرمودند: «بسیار خوب، شما بروید صحن امام حسین علیه السلام. می‌آیم آنجا تا ببینم شما چه می‌گویید.»

مردم بسیار خوشحال می‌شوند و می‌روند در صحن امام حسین علیه السلام، منبری بلند می‌گذارند و مردم را خبر می‌کنند که جمع شوند که علّامه صاحب الفصول حائری می‌خواهند صحبت‌ کنند.

البته توجه داریم که علّامه صاحب الفصول حائری اهل همین شهر و زادگاهش همین جاست و در این شهر بزرگ شده‌اند.

 

مطالعه‌ی این کتاب به تمام کسانی که به سرگذشت قبرستان مقدس بقیع و تاریخ اسلام علاقه‌مندند، پیشنهاد می‌شود.

ف.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.