دل نوشته l عکـس قمر افتاد در آب
05 مرداد 1402 - 9:24
شناسه : 62450
3

عکـس قمر افتاد در آب مشک برداشت که سیراب کند دریا را رفت تا تشنگی‌اش آب کـند دریا را آب روشن شد و عکـس قمر افتاد در آب ماه می‌خواست که مهتاب کند دریا را تشنه می‌خواست ببیند لـب او را دریا پس ننوشید که سیراب کند دریا را کوفه شد علقمه، شقّ‌القمری دیگر دید […]

پ
پ

عکـس قمر افتاد در آب

مشک برداشت که سیراب کند دریا را
رفت تا تشنگی‌اش آب کـند دریا را

آب روشن شد و عکـس قمر افتاد در آب
ماه می‌خواست که مهتاب کند دریا را

تشنه می‌خواست ببیند لـب او را دریا
پس ننوشید که سیراب کند دریا را

کوفه شد علقمه، شقّ‌القمری دیگر دید
ماه افتاد که محراب کند دریا را

تـا خجالت بکشد، سرخ شود چهره آب
زخم می‌خورد که خوناب کند دریا را

ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس
تا در آغوش خودش خواب کند دریا را

آب مهریّه‌ی گل بود والّا خـورشید
در توان داشت که مرداب کند دریا را

روی دست تو ندیده است کسی دریا را
چون خدا خواست که نایاب کند دریا را

▪️تاسوعای حسینی، روز پای‌مردی و وفاداری پیروان امام حسین علیه‌السلام
بر دوستدار خاندان عصمت علیهم‌السلام تسلیت باد▪️

ا.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.