ظلم کردن حتی به فرزند
یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط میگفت: فرزند دو سالهام که اکنون حدود چهل سال دارد، در منزل، شلوار و فرش را نجس کرده بود.
مادر، چنان او را زد که نزدیک بود نفس بچه بند بیاید!
خانم پس از یک ساعت، تب شدیدی کرد. به پزشک مراجعه کردیم و در شرایط اقتصادی آن روز شصت تومان پول نسخه و دارو شد. ولی تب قطع نشد. بلکه شدیدتر شد.
مجددا به پزشک مراجعه کردیم و این بار چهل تومان بابت هزینه درمان پرداخت کردیم که در آن روزگار برایم سنگین بود.
شب هنگام، جناب شیخ را سوار ماشین کردم تا به جلسه برویم. همسرم نیز در ماشین بود.
اشاره به خانم کردم و گفتم: والده بچههاست. تب کرده است. دکتر هم بردیم، ولی تب او قطع نمیشود.
شیخ نگاهی کرد و خطاب به همسرم فرمود: بچه را که آنطور نمیزنند. استغفار کن، از بچه دلجویی کن و چیزی برایش بخر، خوب میشود. چنین کردیم تب او قطع شد…
آری ظلم کردن حتی به فرزند، بار حقالناس بر دوش انسان خواهد نهاد.
📙برگرفته از کتاب تقاص اثر گروه شهید هادی
ثبت دیدگاه