به گزارش خبرآنلاین، رضا نصری در پاسخ به اینکه مساله راستی آزمایی آیا در دولت بعدی پیگیری خواهد شد گفت: همانطور که ذکر شد، دو مورد موجب نگرانی در باره آینده توافق هستهای و تحریمهای میشود: یکی به رویکرد سیاسی، تسلط بینالمللی، چینش مسئولین و دانش فنی دولت آینده برمیگردد؛ و یکی به امکان و تمایل دولتهای مقابل به همکاری با یک دولت اصولگرا در ایران مربوط میشود. طبیعتاً، اولین پرسش این است که دولت اصولگرای بعدی با کدام رویکرد، کدام افراد و مجهز به چه سطحی از دانش فنی و حقوقی وارد میدان خواهد شد؛ و سپس، سیاستمداران اروپایی و آمریکایی تا چه حد حاضر خواهند شد از سرمایه سیاسی خود برای نشست و برخاست با آنها هزینه کنند؟
وی در پاسخ به عدم تعامل دولت آمریکا با دولت بعدی ایران و بن بست خوردن مذاکرات وین گفت:به نظرم تحلیل درستی است. اگر رئیسجمهور بعدی ایران برای لابیهای متخاصم و رسانههای آنها «سیبل آسانی» باشد و بتوانند به راحتی افکار عمومی، سایر احزاب و حتی قوهٔ قضاییه این کشورها را علیه او بسیج کنند، قطعاً هزینهٔ همکاری و نشست و برخاست با او برای یک سیاستمدار اروپایی و آمریکایی بسیار بالا خواهد رفت و احتمالاً از آن صرف نظر خواهند کرد. شاید حتی در ابتدای کار اولین تنش دولت اصولگرای بعدی «عدم دریافت پیام تبریک» از سوی همتایان اروپایی باشد؛ یا اینکه در ماههای بعد با چالشهایی از قبیل کاهش سطح روابط دیپلماتیک یا مشکلات مربوط به سفرهای خارجی مواجه شوند.
این کارشناس در پاسخ به اینکه جناحی در ایران معتقد است احیای برجام به معنای فعال شدن مکانیسم ماشه و راهی برای مقابله با برنامه موشکی ایران است گفت: دلیل این قبیل تحلیلهای آنها این است که شناخت کافی نسبت به برجام و آنچه «مکانیسم ماشه» میخوانند ندارند. بی اطلاعی آنها نسبت به سازوکار حل اختلاف برجام هم دستکم زمانی مشخص شد که یک طرح دو فوریتی تحت عنوان «خروج خودکار از برجام در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه» به مجلس ارائه داده بودند. در واقع، دولت آمریکا در ماه اکتبر گذشته اعلام کرده بود میخواهد با ارائهٔ شکایتنامه به شورای امنیت سازمان ملل قطعنامههای تحریمی گذشته را احیا کند؛ و در واکنش به آن،آقایان در مجلس این طرح را تدوین کرده بودند که مقرر میداشت به محض ارائهٔ چنین نامهای ، دولت باید از برجام به صورت خودکار خارج شود! به عبارت دیگر، در حالی که دستگاه دیپلماسی و اغلب کارشناسان معتقد بودند نامه آقای پومپئو به شورای امنیت راه به جایی نخواهد بُرد و آمریکا در احیای قطعنامههای شورای امنیت شکست خواهد خورد، آقایان تصور میکردند «مکانیسم ماشه» به همین راحتی فعال خواهد شد و ضمن سرزنش دولت، طرحشان را در مجلس پیش میبردند! اگر این طرح به تصویب میرسید، امروز مذاکرهکنندگان ایران در وین میبایست برای لغو شش قطعنامه فصل هفتمی شورای امنیت نیز با طرف مقابل دست و پنجه نرم میکردند!
نصری در خصوص اینکه آیا راهبرد دولت فعلی در دولت بعدی نیز ادامه خواهد داشت گفت؟اگر سیاستهای آینده این آقایان امتداد مواضع و اقدامات گذشتهشان باشد، قطعاً درهای تعامل به روی ایران بسته خواهد شد؛ دولت بایدن برای ایجاد گشایش با محذوریتهای جدی مواجه خواهد شد و تندروها در کنگره در پیشبرد طرحها و برنامههایشان دست پیش خواهند گرفت؛ قطعاً دولتهای اروپایی در داخل برای تعامل با تهران با موانع سیاسی جدی روبرو خواهند شد و فرایند عادیسازی روابط تجاری و اقتصادی با شرق نیز – به دلیل تداوم تحریمها – کُند شده یا متوقف خواهد شد. اما اگر این جریان و اشخاص در برداشتها و سیاستهای گذشته خود صادقانه دچار تحول و تجدید نظر شده باشند، جای امیدواری است.
کارشناس سیاست خارجی در پایان درباره تداوم صبر استراتژیک فشارهای دیپلماتیک که خاصیت وزیرخارجه ایران در دولت یازدهم و دوازدهم بود گفت: حتماً نامهٔ آقای ظریف به دبیرکل سازمان ملل را در مورد تعلیق حق رأی ایران خواندهاید و متوجه جملات فنی،دقت، ارجاعات و ظرافتهای حقوقی آن شدهاید.تاثیر فوری و غیرمحتمل آن را هم همه شاهد بودیم. حال، در میان نامزدهای مخالف برجام در صحنهٔ مناظرات – یا در میان افرادی که آنها برای تصدی پُست وزارت خارجه در نظر دارند – یک نفر را نشان دهید که قادر به نگارش چنین نامهای باشد! بحث فقط بر سر یک نامه نیست! این نامه نمادی است که بیانگر اهمیت و جایگاه «تخصص» در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی است. پرسش اینجاست که آیا چنین تخصص و مهارتی در دولت آینده جایگاهی خواهد داشت یا خیر؟
>>> مشروح این گفتگو را خوانید:
جنگاقتصادی و فشارحداکثری؛نامزدهای انتخابات برنامهای برایآن دارند؟
310311
ثبت دیدگاه