دل‌نوشته | یادگار شهیدانِ دشت خون
15 شهریور 1402 - 21:34
شناسه : 63850
5

یادگار شهیدانِ دشت خون این کیست؟ این که شام و سحر گریه می‌کند می‌سوزد و ز سوز جگر گریه می‌کند برگشته است از سفر شام و سال‌هاست کز خاطرات تلخ سفر گریه می‌کند گِریَد مدینه از اثر اشک و آهِ او زیرا به هر گذار و گذر گریه می‌کند یعقوب اگر ز هجر پسر سال‌ها […]

پ
پ

یادگار شهیدانِ دشت خون

20230906_203053

این کیست؟ این که شام و سحر گریه می‌کند
می‌سوزد و ز سوز جگر گریه می‌کند

برگشته است از سفر شام و سال‌هاست
کز خاطرات تلخ سفر گریه می‌کند

گِریَد مدینه از اثر اشک و آهِ او
زیرا به هر گذار و گذر گریه می‌کند

یعقوب اگر ز هجر پسر سال‌ها گریست
این یوسف از فراق پدر گریه می‌کند

هرشمع گریه می‌کند اما ز یک شرار
او در دلِ هزار شرر گریه می‌کند

با یاد کام خشک شهیدان کربلا
بیند چو آب، خونِ جگر گریه می‌کند

هر جا میان کوچه و بازار اوفتد،
او را به شیرخواره نظر، گریه می‌کند

ساکت نگشته است ز داغ یکی شهید،
از داغ یک شهیدِ دگر گریه می‌کند

سرهای رفته بر سر نی بُرده صبر او
داغش به جان، نشسته اگر گریه می‌کند

این است یادگار شهیدانِ دشت خون
کز داغشان به شام و سحر گریه می‌کند

✍مرحوم سیدرضا مؤید

ا.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.