«مَن کُنتُ» گفت و شد ولی الله مرتضی(ع)
پرهای جبرئیل، سراسر به هم رسید
وحیِ خدا و ساقیِ کوثر به هم رسید
روی جهاز رفته و إبلاغ شد شروع
سرشانهٔ پیمبر(ص) و حیدر(ع) به هم رسید
تاریخ ایستاد و خبر داد اینچنین:
دست علی(ع) و دست پیمبر(ص) به هم رسید
از هم چه دلبری که نکردند در غدیر
عطرِ خوش ِدو شافع محشر به هم رسید
تا اینکه جای شبهه نمانَد! بدونِ مکث…
دستانشان هر آینه بهتر به هم رسید
«مَن کُنتُ» گفت و شد ولی الله مرتضی(ع)
وقتی که دستهایِ دو یاور به هم رسید
مثل قدیم جادهٔ نهجالبلاغه و-
-قرآن چه عاشقانه برابر به هم رسید
هم آیهٔ ولایتِ مطلق نزول کرد
هم دستِ دو وصیّ و برادر به هم رسید
دیدند با دو چشم؛ که حیدر خلیفه شد
دیدند دستشان چه مکرر به هم رسید
لحظاتِ نابِ عقد اخوّت رسیده بود
دستان گرم ِمالک و قنبر به هم رسید!
✍🏻 مرضيه عاطفی
عید غدیر
ثبت دیدگاه