مشرق برای شیعیان یعنی خراسان
آیه‌های انتظار
با آفتاب روی تو دارد تلاقی
خورشید، با دست تو آمد سمت ایران
آقای خورشیدِ همه خورشیدهایی
مشرق برای شیعیان یعنی خراسان
هر گاه توفیق زیارت، می‌شود دیر
دیگر برایت می‌شوم دیوانه اما
هر گاه می‌آیم به سمت آستانت
دیوانه‌تر از قبل می‌گردم پریشان
تر می‌کنم با نام تو لب‌های خود را
گَرد سفر از شانه‌هایم می‌زدایم
در می‌نوردد دشت‌های بودنم را
توده هوای بارگاهت مثل باران
تنها کبوترها در اینجا دل ندارند
صحن و سرایت قصّه‌ی پرواز دارد
هر که بیاید می‌شود اینجا کبوتر
دارد کبوترها کبوترها فراوان
روی ضریحت می‌گذارم سینه‌ام را
پر می‌زند غم‌های من از سینه انگار
پایین پایت، آن طرف‌تر می‌نشینم
پایین پایت عالمی دارد به قرآن
بر تو سلام ای آیه‌ی پاک گُزیده
بر تو درود ای آفتاب هر چه موجود
بر تو درودی پاک و بسیار و مداوم …
بی‌انتها از عمق جانِ خاک‌بوسان
در سرزمینم نام تو بالاترین است
جغرافیای نام پاکت مرزمان است
هستیم پای پرچمت تا زنده هستیم
سوگند بر نام بلندت ای رضا جان!
شاعر: مصطفی سیاه‌پوش
📚برگرفته از فرازهای صلوات خاصه
ثبت دیدگاه