مادر محبتی کن
گفتند آسمانها کرسی و عرش اعلی
با اهل آسمانها مادر محبتی کن
جمع ملک چو دیدند در آسمان غریبند
گفتند با تمنا مادر محبتی کن
بی نور تو خموشیم پیوسته در خروشیم
یارب به حق زهرا مادر محبتی کن
هرکس که بوی مادر بشنید شد شکفته
گفتند دشت و صحرا مادر محبتی کن
در حلقهی شهیدان افتاده شور و غوغا
آمد طبیب جانها مادر محبتی کن
آن حاج قاصدکها آن پاره پاره تنها
گفتند وقت اسرا مادر محبتی کن
موسی زده به آتش پیداست از نگاهش
یارب به حق طاها مادر محبتی کن
ای مادرانه در نیل من آمدم به تعجیل
لطفی نما به موسی مادر محبتی کن
قرآن بخوان که مادر در آیههاست یکسر
در قدر و نور و طاها مادر محبتی کن
هر کودکی که دل را داده است دست زهرا
برده است تا به ادنی مادر محبتی کن
هر آیهای که آمد از سقف آسمانها
دارد بوی زهرا مادر محبتی کن
ای صاحب کرامت ای صاحب عنایت
ای صاحب ولایت مادر محبتی کن
انسی است با تو مادر در فاطمیه ما را
مادر محبتی کن مادر محبتی کن
محتاج یک نگاهیم محتاج یک نداییم
ما خاک زیر پاییم مادر محبتی کن
مادر محبتی کن مادر محبتی کن
مادر محبتی کن مادر محبتی کن
سراینده:
محمدجواد عسکری باقرآبادی
ثبت دیدگاه