بارِ زمینمانده را بردار!
میدانم شما هم مثل من دوست داشتید صبح که بیدار میشوید تصویر رئیسجمهور را از صفحه تلویزیون ببینید که با صورت زخم و زیلی لبخند میزند و میگوید نگران نباشید؛ چیزی نیست! و میرود که برای سفر استانی بعدی برنامهریزی کند. اما تقدیر این بود که او برود و حسرت داشتنش بر دلها بماند.
بیایید مواظب باشیم در میان امواج غمها، ناباوریها و تشویشهایمان غرق نشویم. باید حواسمان جمع باشد که از بار زمینماندهای که بر دوش رئیسجمهور شهید بود غافل نشویم.
مبادا راهزنانی که برای رسیدن به قدرتهای از دست رفته خویش حاضرند در منجلاب بیاخلاقی و دروغ دست و پا بزنند، دوباره بر دوش ملت سوار شوند و بالا بیایند و باز در ایران عزیزمان، فریب، دروغ و اشرافیگری مُد روز شود و آن مستضعفِ منطقهی محروم، غریب و بیکس، در حسرت دستِ گرمی برای فشردن و آغوش امنی برای پناه و رسیدگی به دردهایش تنها بماند.
مبادا تریبونهای بینالمللی خالی از قرآن کریم، عکس حاج قاسم، عزت و منافع مردم ایران شود!
آری!
بار آرمانهای انقلاب روی زمین است!
دستانت را بر زانوی سست شده بگذار؛
یا علی بگو و بلند شو؛
قامت خمیده را استوار ساز و با توکل به خدا بار زمینمانده را بردار و راه بیفت که خیلی کار داریم…
✍فاطمه ابنعلی
ثبت دیدگاه