تلنگر | اون خیــلی وقته خداست
17 آبان 1402 - 18:52
شناسه : 65835
5

اون خیــلی وقته خداست تاحالا دندونپزشکی رفتین؟؟؟ اول دکتر چند تا سوزن میزنه تو لثه‌تون، بعد اون مته رو میگیره دستش… بعضی وقتا از شدت درد، دسته‌های صندلی رو محکم فشار میدیم و اشک تو چشمامون جمع میشه… چرا نمیزنین تو گوشش؟ چرا داد و هوار نمی‌کنید؟ این همه درد رو تحمل کردید، این همه […]

پ
پ

اون خیــلی وقته خداست

handwriting1-god2-great1vxP45NT

تاحالا دندونپزشکی رفتین؟؟؟
اول دکتر چند تا سوزن میزنه تو لثه‌تون، بعد اون مته رو میگیره دستش…
بعضی وقتا از شدت درد، دسته‌های صندلی رو محکم فشار میدیم و اشک تو چشمامون جمع میشه…
چرا نمیزنین تو گوشش؟
چرا داد و هوار نمی‌کنید؟
این همه درد رو تحمل کردید، این همه سوزن و آمپول و مته و انبر و …
خوب اعتراض کنید بهش!
چرا اعتراض نمی‌کنید؟
تازه کلی هم ازش تشکر می‌کنیم و میخوایم بیایم بیرون میگیم: آقای دکتر ببخشید وقت بعدی کی هستش؟!
نمی‌خوای خدا رو اندازه یه”دندونپزشک” قبول داشته باشی…؟؟
به دکتر اعتراض نمی‌کنیم چون می‌دونیم این درد فلسفه داره و منجر به بهبود میشه، می‌دونیم یه حکمتی داره، خوب خدا هم حکیمه…
اصلا قبلا هم به دکتر می‌گفتند حکیم…
یعنی کارهای او از روی حکمت است.
وقتی درد و رنجی رو تو زندگی ما فرستاد، ازش تشکر کنیم، بگیم نوبت بعدی کی هستش؟
رنج بعدی؟
به من بگو مدرک خدا رو قبول نداری؟؟؟
حتی قد یه”دندون‌پزشک”؟؟؟
یادت نره اون خیــلی وقته خداست…

ا.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.