برگزیدن بهترینها
تغییر و تدبیر …
بسم الله العلیم الحکیم
به روز برگزاری انتخابات نزدیک میشویم؛ ولی هنوز عدهای از مردم برای شرکت در انتخابات در تردید به سر میبرند. کسانی که نه حکم به وجوب شرعی، آنها را قانع میکند و نه ترغیب به وطنپرستی.
آنان که فکر میکنند، انتخابات چندان تأثیری در روند موجود کشور ندارد.
گمان میکنند کارگزاران کشور، عزمی برای حل مشکلات ندارند و مسئولان، دغدغهای جدی برای رفع دغدغههای معیشتی آنان نداشته و هر سال با وعدههای بیسرانجام آنان را دلخوش میکنند.
این مردّدان از جنس مردمند؛ نه از عوامل دشمنند، نه منافقند، نه تجزیهطلب و نه برانداز.
ختی جمعی از آنان رنج کشیده برای انقلاب، سیلی خورده برای استقرار نظام اسلامی و دلبسته به سربلندی و شکوه این کشورند…
ولی دغدغهها و عواملی از این دست (که بیان شد) آنان را برای شرکت در انتخابات مردد کرده است.
برای این طیف از مردم، میتوان این چند نکته را نوشت:
۱. عدم شرکت در انتخابات، محروم کردن خود از یک حق است. کشور متعلق به ماست و خود ما باید برای تغییر آن اقدام کنیم. نمیتوان منتظر قهرمانانی از دیگر بلاد و کرات ماند. این ماییم و این کشور و مشکلاتش که باید خود ما برای اصلاح وضع موجود اقدام نماییم.
۲. عدم مشارکت در انتخابات، سبب جرأت بخشیدن بیشتر به دشمنان برای فشار و تحریم افزونتر ایران و افزایش مشکلات است. چرا که احساس میکنند کشور از پشتوانه قوی مردمی خالی شده و آنان میتوانند با فشار و تهدید، به اهدافشان برسند.
۳. برای برون رفت از وضعیت موجود، داشتنِ مجلس قوی، با انگیزه، متخصص، متعهد و مستقل ضروری است. باید تلاش کرد در میان کاندیداهای موجود، بهترینها را برگزید. کسانی که نه امکانات تبلیغاتی فراوان دارند؛ نه اهل زد و بند و وعده و وعید هستند و نه برای رأی دادن به هر شیوهای متوسل میشوند. آنان که در عین داشتنِ دانش کافی، از شجاعت لازم برای پیگیری و اجرای برنامههای عدالتمحور، فساد ستیز و نظارت بر عملکرد دیگر دستگاهها نیز برخوردارند.
۴. ممکن است نتوان افرادی را با همه این توانمندیها کشف کرد و یا اگر یافت شوند، از آیندهاش اطمینان داشت (همانگونه که برخیها نیز پس از رسیدن به پست و مقام تغییر وضعیت دادند)، اما برابر ضربالمثل مشهور «آب دریا را اگر نتوان چشید پس به قدر تشنگی باید چشید». یا جمله معروف «ما لا یدرک کله، لا یترک کله»؛ نمیتوان با این احتمالات از سرنوشت خویش غافل شد و از اصل مشارکت و تحقیق برای انتخاب اصلح دست کشید.
این ماییم و این بشر با همه پیچیدگیهایش؛ که گاه با سوءاستفاده از اختیار و ارادهاش، به مسیری دیگر کشیده میشود؛ اما همه اینها سبب نمیشود که تا پایان عمرِ خویش، از تلاش برای انتخاب بهتر و تغییر اوضاع و اصلاح امور دست برداشت. همانگونه که در زندگی شخصی خود، اگر دچار اشتباه شدیم، از آن تجربه میآموزیم و بار دیگر، بر میخیزیم و با اصلاح رفتارها و تصمیمات، به راه خودمان برای رسیدن به اهداف متعالی ادامه میدهیم.
اکنون زمان انتخابات دیگر و برگزیدن جمعی دیگر، برای تغییر و اصلاح امور کشور است. باید بیندیشیم که قوه مقننه کشور را در چهار سال آینده به دست چه کسانی خواهیم سپرد.
انتخاب نکردن ما، خودش نوعی انتخاب است که راه را برای حضور افرادی ضعیف در مجلس هموار خواهد کرد و آنانند که برای مقدرات ملتی قوی، تصمیم خواهند گرفت.
پس برای «تغییر» باید «تدبیری» کرد که «بهترین تدبیر» در شرایط حاضر «حضور در انتخابات» و «برگزیدن بهترین» هاست.
ثبت دیدگاه