بررسی شخصیت تاریخی مقداد (بخش دوم)
– حمایت از جانشینی علی بن ابی طالب:
پس از رحلت پیامبر اسلام و انتخاب شدن ابوبکر به عنوان خلیفه و جانشین پیامبر، تعداد اندکی از مسلمانان به علی بن ابی طالب وفادار ماندند و با ابوبکر بیعت نکردند؛ از جمله آنان سلمان، ابوذر و مقداد بودند.
مقداد از معدود مسلمانی بود که از مسیر حق منحرف نگشت و در دلش هیج شبهه ای خطور نکرد. در آن فتنه دلش به سان پاره آهن بود. و در موارد متعددی علیه خلافت خلفا اعتراض کرده و به دفاع از حق خاندان عصمت و طهارت پرداخته است.
بر همین اساس است که ابیبکر حضرمی میگوید:
امام باقر علیهالسلام فرمود: مردم بعد از رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از مرام و مسیر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ برگشتند جز سه نفر سلمان و ابوذر و مقداد.
مقداد در ماجرای سقیفه شرکت نداشت و به همراه علی بن ابی طالب و چند تن از صحابه مشغول غسل دادن پیامبر اسلام و نماز خواندن بر او بود.
طبق نقل قولها، او از معدود کسانی است که بر پیکر فاطمه زهرا نماز گزارد. برخی منابع او را از اعضای شرطة الخمیس دانستهاند.
مقداد در موقعیتهای مختلف، مسئله جانشینی علی بن ابی طالب را به ابوبکر و همراهانش یادآور میشد و اقداماتی را برای روشن کردن مردم انجام میداد، از جمله:
1. پس از آنکه مردم با ابوبکر بیعت کردند، گروهی از مهاجر و انصار از بیعت سر باز زدند و به علی بن ابیطالب پیوستند که از جمله آنان مقداد بود.
2. زمانی که چهل نفر از مردان نزد علی آمدند و گفتند «ما آماده دفاع و حمایت از شماییم»، حضرت به آنان گفت «اگر بر سر قول خود هستید، فردا موی سر خود را بتراشید و نزد من بیایید. روز بعد تنها سلمان، مقداد و ابوذر با سرهای تراشیده نزد امام حاضر شدند».
3. در جریان شورای شش نفره برای تعیین خلیفۀ بعدی، وقتی عبدالرحمن بن عوف به علی بن ابی طالب گفت «در صورتی با تو بیعت میکنم که از کتاب خدا و سنت پیامبر و روش ابوبکر پیروی کنی» و علی تنها دو مورد اول را پذیرفت، مقداد برای اعتراض رو به عبدالرحمن کرد و گفت: «به خدا سوگند، علی یعنی کسی را که به حق و عدالت قضاوت میکرد را ترک کردید. سپس ادامه داد: هیچ فرد و خاندانی را ندیدهام که بعد از پیامبر خود، اینطور مظلوم شوند که اهل بیت مظلوم واقع شدند».
مقداد با خلافت عثمان مخالفت کرد و با سخنرانی در مسجد مدینه، این مخالفت را اعلام داشت.
یعقوبی از برخی نقل کرده، عثمان در همان شبی که بیعتش به انجام رسید، برای نماز عشا بیرون رفت، در حالی که پیشاپیش او شمعی روشن شده بود. مقداد بن عمرو به او برخورد و گفت: این بدعت چیست؟ به گزارش یعقوبی مقداد از کسانی بود که زبان به انتقاد از عثمان گشود و به علی بن ابیطالب گروید.
– فضایل مقداد:
در مورد فضایل و کمالات اخلاقی مقداد بحثهای مفصلی شده و روایات فراوانی رسیده که بعضی از آن عبارتند از:
از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقل شده که آن حضرت فرمود: خداوند مرا به دوستی با چهار نفر فرمان داد و به من خبر داد که آنها را دوست بدارم، از آن حضرت سؤال شد که آن چهار نفر کیانند؟ سه بار فرمود: علی ـ علیهالسلام ـ از آنهاست، سه نفر دیگر ابوذر و سلمان و مقداد هستند.
امام صادق علیهالسلام فرمود: دوستی با افرادی که پس از پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ منحرف نشدند، بر مسلمانان واجب است؛ سپس عدهای از آنان را شمرد که از آنان سلمان، ابوذر و مقداد است.
از انس ابن مالک روایت شده که روزی رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرمود: بهشت مشتاق چهار نفر از امت من است و وقتی که حضرت علی علیهالسلام از حضرت درباره آنان سؤال کرد، پیامبر فرمود: به خدا سوگند تو اولی ایشان هستی و آن سه نفر دیگر، مقداد، سلمان و ابوذر هستند.
از امام صادق ـ علیهالسلام ـ نقل شده است: ایمان ده درجه دارد، مقداد در درجه هشتم و ابوذر در درجه نهم و سلمان در درجه دهم است.
– ارکان اربعه:
از اصطلاحات رایج بین علمای حدیث و مورخان اسلامی، اصطلاح ارکان اربعه است. مشهور و معروف بین آنها این است که ارکان اربعه، عبارتند: از سلمان، مقداد، ابوذر و عمار. علما و دانشمندان حدیث و تاریخ، زمانی که دیدند در روایات و اخبار اهل بیت علیهمالسلام مکرر از این چهار نفر به عناوین گوناگون ستایش شده است و یا آن همه فضایل و مناقب درباره این چهار نفر وجود دارد که پس از ائمه علیهمالسلام نظیر ندارد؛ ازاینرو ایشان را بهعنوان پایههای دین و ستونهای محکم ایمان یاد کرده و با اصطلاح ارکان اربعه معرفی نمودهاند.
-وفات و محل دفن مقداد:
مقداد در اواخر عمر در «جرف» (منطقهای که در یکفرسخی مدینه به سمت شام قرار دارد) سکونت داشت و در سال ۳۳ق در حالی که هفتاد سال از عمرش میگذشت، وفات کرد. مسلمانان پیکرش را به مدینه آوردند و عثمان بن عفان بر او نماز خواند و او را در قبرستان بقیع به خاک سپردند.
در شهر وان در کشور ترکیه قبری به مقداد منسوب است که برخی از دانشمندان آن را مربوط به فاضل مقداد یا یکی از مشایخ عرب به حساب آوردهاند.
طبق نقلی مقداد شخص ثروتمندی بود و وصیت کرد که ۳۶ هزار درهم از داراییاش را به حسنین(ع) بدهند.
– در روایات اهل بیت(ع):
احادیث متعددی از معصومان(ع) درباره مقداد نقل شده است که اغلب آنها در بیان فضیلتها و خصوصیات اخلاقی و ایمان اوست. برخی از این روایات چنین است:
1. علاقه پیامبر به مقداد: پیامبر(ص) فرمود: «خداوند مرا به دوستی با چهار نفر مامور کرده است. شخصی پرسید آنان را معرفی کنید. فرمود: «علی، سلمان، مقداد و ابوذر».
2. بهشتی بودن مقداد: از انس ابن مالک روایت شده روزی رسول خدا(ص) فرمود: «بهشت مشتاق چهار نفر از امّت من است و وقتی که حضرت علی(ع) از حضرت درباره آنان سؤال کرد، پیامبر فرمود: به خدا سوگند تو اولین ایشان هستی و آن سه نفر دیگر، مقداد، سلمان و ابوذر هستند». همچنین امام صادق(ع) در تفسیر آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا» فرمود: این آیه درباره ابوذر، مقداد، سلمان و عمار نازل شده است.
3. ایمان او: از امام صادق(ع) نقل شده است: ایمان ده درجه دارد، مقداد در درجه هشتم و ابوذر در درجه نهم و سلمان در درجه دهم است.
4. عمل به آیه مودت: امام صادق(ع) درباره آیه مودت (قُل لا أَسئَلُکم عَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربی) فرمود: «به خدا سوگند به این آیه کسی عمل نکرد، مگر هفت نفر و مقداد یکی از آنان بود.
5. مقداد از اهل بیت است: روزی جابر بن عبدالله انصاری دربارۀ سلمان، مقداد و ابوذر از پیامبر(ص) سؤال کرد. سپس حضرت در مورد هر کدام سخنانی گفتند تا آنکه در مورد مقداد فرمودند: «مقداد از ماست. خداوند دشمن است با کسی که دشمن اوست و دوست است با کسی که دوست اوست.ای جابر! هرگاه خواستی دعایی کنی و مستجاب شود، خدا را به نام ایشان بخوان، زیرا این نامها نزد پروردگار، بهترین هستند».
6. وفاداری به حضرت علی(ع): امام باقر(ع) فرمود: مردم بعد از رسول خدا(ص) از مرام و مسیر پیامبر(ص) برگشتند جز سه نفر: سلمان، ابوذر و مقداد. برخی روایات، مقداد را مطیعترین یار امیرالمؤمنین(ع) دانستهاند.
7. رجعت مقداد: طبق روایات، مقداد از کسانی است که در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) و قیام ایشان، رجعت کرده و از یاران و فرمانداران حکومت حضرت خواهد بود.
8. لزوم دوست داشتن مقداد: امام صادق(ع) فرمود: «دوستی با افرادی که پس از پیامبر(ص) منحرف نشدند بر مسلمانان واجب است. سپس عدهای از آنان را برشمرد که از آنان سلمان، ابوذر و مقداد است.
ثبت دیدگاه